به شدت
perplexedly
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• confusedly, bewilderedly, in a puzzled manner
جملات نمونه
1. What is this?'he asked perplexedly.
[ترجمه ترگمان]این دیگه چیه؟ او با نگرانی از او سوال کرد:
[ترجمه گوگل]او اینطور پرسید: این چه چیزی است؟
[ترجمه گوگل]او اینطور پرسید: این چه چیزی است؟
2. Googol glanced perplexedly at the door, which was perfectly intact.
[ترجمه ترگمان]نگاهی به در انداخت و نگاهی به در انداخت که کاملا سالم بود
[ترجمه گوگل]Googol به طرز وحشیانه ای در درون نگاه کرد، که کاملا دست نخورده بود
[ترجمه گوگل]Googol به طرز وحشیانه ای در درون نگاه کرد، که کاملا دست نخورده بود
3. He continued to stare at M. Riviere perplexedly, wondering how to tell him that his very superiorities and advantages would be the surest hindrance to success.
[ترجمه ترگمان]همچنان به مسی و لوبلان خیره مانده بود پس از آنکه چشمش به او افتاد از خود سوال کرد که چگونه باید به او بگوید که superiorities و مزایای او بهترین مانع رسیدن به موفقیت است
[ترجمه گوگل]او ادامه داد: به طور مبهم در M Riviere خیره شده، تعجب می کنم که چگونه به او بگویید که بسیار برتری و مزایای او خواهد شد مطمئن ترین مانع موفقیت
[ترجمه گوگل]او ادامه داد: به طور مبهم در M Riviere خیره شده، تعجب می کنم که چگونه به او بگویید که بسیار برتری و مزایای او خواهد شد مطمئن ترین مانع موفقیت
4. She would have smiled politely but perplexedly.
[ترجمه ترگمان]او با ادب و ادب به او لبخند می زد
[ترجمه گوگل]او مودبانه لبخند زد، اما به شدت لبخند زد
[ترجمه گوگل]او مودبانه لبخند زد، اما به شدت لبخند زد
5. He looked at his professor perplexedly.
[ترجمه ترگمان]هری نگاهی به او انداخت و گفت:
[ترجمه گوگل]او به شدت به استادش نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به شدت به استادش نگاه کرد
6. For the barriers of characters (language), in most time, in front of poetry from different nations, we could only feel the mystery and looking at the mystery perplexedly.
[ترجمه ترگمان]برای موانع شخصیت (زبان)، در اغلب اوقات، در مقابل شعر از کشورهای مختلف، ما فقط می توانیم آن راز را احساس کنیم و بعد از یک مشت مرموز به آن نگاه کنیم
[ترجمه گوگل]برای موانع شخصیت ها (زبان)، در اغلب زمان ها، در مقابل شعر از ملل مختلف، ما فقط می توانستیم رمز و راز و نگاه کردن به رمز و راز را به طرز ناخوشایند
[ترجمه گوگل]برای موانع شخصیت ها (زبان)، در اغلب زمان ها، در مقابل شعر از ملل مختلف، ما فقط می توانستیم رمز و راز و نگاه کردن به رمز و راز را به طرز ناخوشایند
7. The man didn't looking very happy and, still half asleep, sat up, yawned and perplexedly looked at the crowd in front of him.
[ترجمه ترگمان]مرد خیلی خوشحال به نظر نمی رسید و هنوز هم خواب بود، نشست، خمیازه ای کشید و به جمعیت جلو نگاه کرد
[ترجمه گوگل]مرد خیلی خوشحال نشد و هنوز هم نیمه خواب بود، نشسته، زخمی شده و به شدت به جمعیت در مقابل او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]مرد خیلی خوشحال نشد و هنوز هم نیمه خواب بود، نشسته، زخمی شده و به شدت به جمعیت در مقابل او نگاه کرد
پیشنهاد کاربران
به شدت
با حیرت
متحیرانه
با حیرت
متحیرانه
کلمات دیگر: