(نورشناسی) رده بندی نور بر حسب رنگ و خلوص آن (یا تفاوت آن با نور سفید)، نوربندی، فامداری، رنگین، نوع، رنگ پذیری
chromaticity
(نورشناسی) رده بندی نور بر حسب رنگ و خلوص آن (یا تفاوت آن با نور سفید)، نوربندی، فامداری، رنگین، نوع، رنگ پذیری
انگلیسی به فارسی
رنگین، رنگی، نوع، رنگپذیری
رنگ آمیزی
انگلیسی به انگلیسی
• colorfulness
جملات نمونه
1. Improved uniformity of the new chromaticity diagram was observed as compared with the CIE1960UCS.
[ترجمه ترگمان]یکنواختی بهبود یافته نمودار chromaticity جدید در مقایسه با the مشاهده شد
[ترجمه گوگل]یکنواختی بهبود یافته در نمودار رنگی جدید در مقایسه با CIE1960UCS مشاهده شد
[ترجمه گوگل]یکنواختی بهبود یافته در نمودار رنگی جدید در مقایسه با CIE1960UCS مشاهده شد
2. Gardner chromaticity value and color grade of solid gum rosin was determined a Lovibond automatic colorimeter.
[ترجمه ترگمان]مقدار grade chromaticity and Gardner of rosin solid a a colorimeter Lovibond automatic determined determined determined automatic automatic automatic automatic automatic automatic automatic automatic was was was was was was was was was was was was was was was was was was was was was was was was was was was was was was
[ترجمه گوگل]ارزش رنگی گاردنر و درجه رنگی رزین جامد، یک رنگ سنج خودکار Lovibond تعیین شد
[ترجمه گوگل]ارزش رنگی گاردنر و درجه رنگی رزین جامد، یک رنگ سنج خودکار Lovibond تعیین شد
3. According to color mixing system theory, chromaticity and spline interpolation method, a new interpolation method of calculating special color ink formula is processed in this paper.
[ترجمه ترگمان]با توجه به نظریه سیستم اختلاط رنگ ها، روش درونیابی chromaticity و method نوار باریک، یک روش interpolation جدید برای محاسبه فرمول یک رنگ خاص در این مقاله پردازش می شود
[ترجمه گوگل]با توجه به نظریه سیستم مخلوط رنگ، روش رنگ آمیختگی و درون یابی اسپلین، یک روش درونیابی جدید برای محاسبه فرمول جوهر رنگ خاص در این مقاله پردازش می شود
[ترجمه گوگل]با توجه به نظریه سیستم مخلوط رنگ، روش رنگ آمیختگی و درون یابی اسپلین، یک روش درونیابی جدید برای محاسبه فرمول جوهر رنگ خاص در این مقاله پردازش می شود
4. Gardner chromaticity value and color grade of solid gum rosin was determined with a Lovibond automatic colorimeter .
[ترجمه ترگمان]value گاردنر مقدار و درجه رنگی آدامس جامد را با a اتوماتیک Lovibond تعیین کرد
[ترجمه گوگل]مقدار رنگی گاردنر و درجه رنگ سبز رزین جامد با یک رنگ سنج اتوماتیک Lovibond تعیین شد
[ترجمه گوگل]مقدار رنگی گاردنر و درجه رنگ سبز رزین جامد با یک رنگ سنج اتوماتیک Lovibond تعیین شد
5. This new tabular method, without the help of chromaticity diagram, is simple, rash and accurate.
[ترجمه ترگمان]این روش جدولی جدید بدون کمک نمودار chromaticity ساده، عجولانه و دقیق است
[ترجمه گوگل]این روش تابعی جدید، بدون کمک از نمودار رنگی، ساده، بثورات و دقیق است
[ترجمه گوگل]این روش تابعی جدید، بدون کمک از نمودار رنگی، ساده، بثورات و دقیق است
6. It improves manufacturing efficiency effectively, apace alternates chromaticity is planted, assure product quality strictly.
[ترجمه ترگمان]این مدل بهره وری تولید را به طور موثر بهبود می بخشد، اما راه حل های جایگزین به شدت کاشته می شود، کیفیت محصول را به شدت تضمین می کند
[ترجمه گوگل]این کارخانه را به طور موثری بهبود می بخشد، رنگ آمیزی متناوب کاشت می شود، کیفیت محصول را به شدت تضمین می کند
[ترجمه گوگل]این کارخانه را به طور موثری بهبود می بخشد، رنگ آمیزی متناوب کاشت می شود، کیفیت محصول را به شدت تضمین می کند
7. Locus, in a chromaticity diagram or in a tristimulus space, of points that represent monochromatic stimuli.
[ترجمه ترگمان]Locus، در یک نمودار chromaticity و یا در فضای tristimulus، از نکاتی که یک محرک تک رنگ را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]Locus، در یک نمودار رنگی یا در یک فضای tristimulus، از نقاط که محرک تک رنگ هستند
[ترجمه گوگل]Locus، در یک نمودار رنگی یا در یک فضای tristimulus، از نقاط که محرک تک رنگ هستند
8. According to the chromaticity value, the thick degree of green tone can be judged, and the quantitative concept of the fancy green jadeite jade can be defined.
[ترجمه ترگمان]با توجه به مقدار chromaticity، درجه ضخیمی از رنگ سبز را می توان تشخیص داد، و مفهوم کمی از یشم سبز مایل به سبز را می توان تعریف کرد
[ترجمه گوگل]با توجه به ارزش رنگی، می توان درجه ضخامت تن سبز را محاسبه کرد و مفهوم کمی از jade jadeite سبز فانتزی را می توان تعریف کرد
[ترجمه گوگل]با توجه به ارزش رنگی، می توان درجه ضخامت تن سبز را محاسبه کرد و مفهوم کمی از jade jadeite سبز فانتزی را می توان تعریف کرد
9. The method of detection and evaluation used chromaticity detection to print through, with practical extending application value, was first put forward.
[ترجمه ترگمان]روش تشخیص و ارزیابی استفاده از تشخیص chromaticity برای چاپ از طریق، با استفاده عملی از مقدار کاربرد عملی، ابتدا مطرح شد
[ترجمه گوگل]روش تشخیص و ارزیابی استفاده از تشخیص رنگ آمیزی برای چاپ از طریق، با ارزش عملی کاربرد گسترده، برای اولین بار ارائه شد
[ترجمه گوگل]روش تشخیص و ارزیابی استفاده از تشخیص رنگ آمیزی برای چاپ از طریق، با ارزش عملی کاربرد گسترده، برای اولین بار ارائه شد
10. In chapter two, the basic knowledge related to panel display drive technology and chromaticity is introduced. Some terminology of functions approximation theory is presented.
[ترجمه ترگمان]در فصل دوم، دانش اولیه مربوط به صفحه نمایش صفحه نمایش داده می شود و chromaticity معرفی می شود برخی از اصطلاحات نظریه تقریب توابع ارایه شده است
[ترجمه گوگل]در فصل دوم، دانش پایه مربوط به فناوری درایو صفحه نمایش و رنگی معرفی شده است برخی اصطلاحات نظریه تقریبی توابع ارائه شده است
[ترجمه گوگل]در فصل دوم، دانش پایه مربوط به فناوری درایو صفحه نمایش و رنگی معرفی شده است برخی اصطلاحات نظریه تقریبی توابع ارائه شده است
11. Fresh claret was processed by high-voltage pulsed electric field with changed electric-field intensity, the treatment results suggested that some changes in wine chromaticity.
[ترجمه ترگمان]شراب تازه به وسیله میدان الکتریکی با ولتاژ بالا فرآوری شد و شدت میدان الکتریکی را تغییر داد، نتایج درمان نشان داد که برخی تغییرات در شراب chromaticity
[ترجمه گوگل]بورد تازه با استفاده از میدان الکتریکی پالس ولتاژ بالا با شدت میدان الکتریکی تغییر داده شد، نتایج آزمایش نشان داد که برخی تغییرات در رنگ آمیزی شراب
[ترجمه گوگل]بورد تازه با استفاده از میدان الکتریکی پالس ولتاژ بالا با شدت میدان الکتریکی تغییر داده شد، نتایج آزمایش نشان داد که برخی تغییرات در رنگ آمیزی شراب
12. And the subsequent treatment is studied in order to deoxygenate the former effluent and reduce COD, chromaticity concentration by cinder absorption-filtration.
[ترجمه ترگمان]و پس از آن، درمان بعدی به منظور deoxygenate پساب اولیه و کاهش COD، غلظت chromaticity با فیلتراسیون استفاده شد
[ترجمه گوگل]و پس از درمان به منظور deoxygenate پساب سابق و کاهش COD، غلظت رنگ آمیزی توسط فیلتر جذب جذب سدیم مطالعه شده است
[ترجمه گوگل]و پس از درمان به منظور deoxygenate پساب سابق و کاهش COD، غلظت رنگ آمیزی توسط فیلتر جذب جذب سدیم مطالعه شده است
13. In this paper are described the application of the chromaticity diagram in the sarge, movie and television lighting.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله به توصیف کاربرد نمودار chromaticity در نورپردازی، فیلم و تلویزیون پرداخته شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، استفاده از نمودار رنگی در نورپردازی سارا، فیلم و تلویزیون توصیف شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، استفاده از نمودار رنگی در نورپردازی سارا، فیلم و تلویزیون توصیف شده است
14. Chromaticity : The quality of colour which can be defined by its chromaticity - ordinates in a chromaticity diagram.
[ترجمه ترگمان]chromaticity: کیفیت رنگی که می تواند با مختصات its در یک نمودار chromaticity تعریف شود
[ترجمه گوگل]رنگی کیفیت رنگ که می تواند توسط رنگی آن تعریف شود - مختصات در یک نمودار رنگی است
[ترجمه گوگل]رنگی کیفیت رنگ که می تواند توسط رنگی آن تعریف شود - مختصات در یک نمودار رنگی است
پیشنهاد کاربران
این کلمه یک قید است به معنی ( کیفیت رنگ مستقل از روشنایی )
فام نابی
رنگینگی
chromaticity ( شیمی )
واژه مصوب: فام نابی
تعریف: مشخصه های محرکی رنگی متناسب با مختصات آن بر روی صفحه در یک فضارنگ دوبُعدی که شامل فام و نابی است
واژه مصوب: فام نابی
تعریف: مشخصه های محرکی رنگی متناسب با مختصات آن بر روی صفحه در یک فضارنگ دوبُعدی که شامل فام و نابی است
کلمات دیگر: