کلمه جو
صفحه اصلی

looker


معنی : نگهدار، شبان، نگاه کننده
معانی دیگر : (خودمانی - به ویژه زن) خوش سیما، زیبا، خوشگل، تماشاگر، بیننده، نظاره گر، خوش قیافه

انگلیسی به فارسی

نگاه کننده، خوش قیافه، نگه دار، شبان


ناظر، شبان، نگاه کننده، نگهدار


انگلیسی به انگلیسی

• good-looking person, attractive person (slang)

مترادف و متضاد

نگهدار (اسم)
supporter, protector, patron, backer, prop, keeper, guard, curator, stanchion, depositary, looker, watchdog

شبان (اسم)
presbyter, shepherd, pastor, looker

نگاه کننده (اسم)
voyeur, looker, peeper

جملات نمونه

1. She was quite a looker before this happened.
[ترجمه ترگمان]قبل از این که این اتفاق بیفتد، خوش قیافه بود
[ترجمه گوگل]پیش از این این اتفاق افتاده بود

2. She was a looker, that one, and I guess it went to her head.
[ترجمه ترگمان]اون خوش قیافه بود و من حدس می زنم به سرش رفته
[ترجمه گوگل]او یک تماشاگر بود، آن یکی، و من حدس می زنم که آن را به سر او رفت

3. She was a good looker, if a bit flighty for these parts.
[ترجمه ترگمان]چه خوش قیافه بود، چه خوب بود، چه خوش قیافه بود
[ترجمه گوگل]او یک تماشاچی خوب بود، اگر کمی برای این قطعات پرواز کند

4. You spot this hot looker across the room, this real babe, so you wander over and start politicking.
[ترجمه ترگمان]تو این ظاهر جذاب رو اونور اتاق می بینی، این جیگر واقعی، پس تو این ور و اون ور و اون ور و اون ور و اون ور و اون ور میری
[ترجمه گوگل]این شخصیت گرم را در اطراف اتاق، این شخص ساده و معصوم واقعی قرار می دهی، بنابراین شما بیش از پیش سرگردان می شوید و شروع به سیاست گذاری می کنید

5. She's a real looker!
[ترجمه ترگمان]چه خوش قیافه است!
[ترجمه گوگل]او یک جستجوگر واقعی است!

6. She was not a looker, but her Hard Number pose turned him on somehow.
[ترجمه ترگمان]او خوش قیافه نبود، اما حالت چهره اش به نحوی او را تبدیل به یک جور کرد
[ترجمه گوگل]او یک تماشاگر نبود، اما شماره سختش او را به نحوی تبدیل کرد

7. That waitress is a looker, a real dish.
[ترجمه ترگمان]اون پیشخدمت یه خوش قیافه، یه غذای واقعی
[ترجمه گوگل]پیشخدمت یک تماشاگر، یک ظرف واقعی است

8. Looker - on see more than player.
[ترجمه ترگمان]looker - برای دیدن بیشتر از بازیکن
[ترجمه گوگل]تماشا کنید - بیش از بازیکن را ببینید

9. He is quite a looker.
[ترجمه ترگمان]خوش قیافه است
[ترجمه گوگل]او کاملا یک تماشاگر است

10. Have you seen Karl's new girlfriend? She's a real looker!
[ترجمه ترگمان]دوست دختر جدید \"کارل\" رو دیدی؟ چه خوش قیافه است!
[ترجمه گوگل]آیا دوست دختر جدیدت را دیدی؟ او یک جستجوگر واقعی است!

11. And there's no getting away from it,[Sentence dictionary] he's a real looker.
[ترجمه ترگمان]و هیچ راه فراری از آن نیست، او یک خوش قیافه است
[ترجمه گوگل]و از آنجا دور نیست، [Dictionary dictionary] او یک جستجوگر واقعی است

12. She must be pushing forty, he thought, but she's still a good looker.
[ترجمه ترگمان]فکر کرد چهل سال دارد او را هل می دهد، اما هنوز خوش قیافه است
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد که باید 40 ساله باشد، اما او هنوز هم یک تماشاگر خوب است

his sister is quite a looker!

خواهر او لعبتی است!


پیشنهاد کاربران

خوشگل به صورت خودمانی


کلمات دیگر: