کلمه جو
صفحه اصلی

pizza


معنی : پیتزا
معانی دیگر : (خوراک) پیتزا (pizza pie هم می گویند)، پیتزا یک نوع غذای ایتالیایی

انگلیسی به فارسی

پیتزا (یک نوع غذای ایتالیایی)


انگلیسی به انگلیسی

• italian dish made from baked dough covered in tomato sauce and cheese
a pizza is a flat piece of dough covered with tomatoes, cheese, and other savoury food, which is baked in an oven.

مترادف و متضاد

پیتزا (اسم)
pizza

جملات نمونه

1. he pigged out on pizza and beer all night
سرتاسر شب مثل خوک پیتزا و آبجو خورد.

2. Let's send out for a pizza and watch The Late Show.
[ترجمه ترگمان]بیایید برای یک پیتزا برویم و برنامه آخر را تماشا کنیم
[ترجمه گوگل]بیایید یک پیتزا بفرستیم و تماشای نمایش بعد را تماشا کنیم

3. Let's go to that new pizza place tonight.
[ترجمه ن] امشب به اون پیتزا فروشی جدید بریم
[ترجمه ترگمان]بیا امشب بریم به اون پیتزا فروشی جدید
[ترجمه گوگل]امشب به محل جدید پیتزا برویم

4. She cancelled her order for a pizza.
[ترجمه rash] او ( خانم ) سفارش پیتزا خود را کنسل کرد
[ترجمه ترگمان]سفارش پیتزا رو برای پیتزا کنسل کرد
[ترجمه گوگل]او سفارش خود را برای یک پیتزا لغو کرد

5. I thought I'd dress up the frozen pizza with a few extra tomatoes and olives.
[ترجمه A.A] فکرکردم با چندتا گوجه فرنگی و زیتون اضافی ظاهر پیتزای یخ زده را قشنگ میکنم
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم با چند تا گوجه فرنگی و زیتون، پیتزا یخ زده را مرتب کنم
[ترجمه گوگل]من فکر کردم که من پیتزا یخ زده را با چندین گوجه فرنگی و زیتون اضافه کردم

6. He cut the pizza into bite-sized pieces.
[ترجمه A.A] او پیتزا را به تکه هائی اندازه یک گاز زدن برش داد
[ترجمه ترگمان] پیتزا رو تیکه تیکه کرد
[ترجمه گوگل]او پیتزا را به اندازه قطعات نیشیع کرد

7. The pizza will then take about twenty minutes to cook.
[ترجمه ترگمان]بعد پیتزا بیست دقیقه وقت می گیرد تا بپزد
[ترجمه گوگل]سپس پیتزا حدود بیست دقیقه به طبخ بپزید

8. Sprinkle a few herbs on the pizza. /Sprinkle the pizza with a few herbs.
[ترجمه ترگمان]چند تا گیاه روی پیتزا بریز پیتزا رو با چند تا گیاه بیار
[ترجمه گوگل]چند تن از گیاهان را در پیتزا بپاشید / پیتزا را با چندین گیاه بپزید

9. The minimum start-up capital for a Pizza franchise is estimated at $250,000 to $3000.
[ترجمه ترگمان]حداقل سرمایه شروع برای یک امتیاز پیتزا با ۲۵۰۰۰۰ دلار به ۳۰۰۰ دلار تخمین زده می شود
[ترجمه گوگل]حداقل سرمایه راه اندازی برای حق رای دادن پیتزا در حدود 250،000 تا 3000 دلار تخمین زده می شود

10. We went for a pizza together at lunch-time.
[ترجمه ترگمان]موقع ناهار با هم پیتزا خوردیم
[ترجمه گوگل]ما در زمان ناهار برای پیتزا رفتیم

11. Pizza dough should be rolled thinly.
[ترجمه ترگمان]پیتزا باید پخش بشه
[ترجمه گوگل]خمیر پیتزا باید نازک باشد

12. Do you think we've got enough pizza to go round?
[ترجمه Mehrana] فکر می کنی پیتزا اونقدر کافی باشه تا به همگی برسه
[ترجمه A.A] فکر میکنی به اندازه کافی پیتزا داریم که دور بگیریم ( تعارف کنیم )
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی به اندازه کافی پیتزا داریم که دور بزنیم؟
[ترجمه گوگل]فکر میکنی ما پیتزا کافی داریم؟

13. I'm afraid I've burnt the pizza.
[ترجمه Mehrana] متاسفم من پیتزا رو سوزوندم
[ترجمه ترگمان]متاسفانه پیتزا رو خراب کردم
[ترجمه گوگل]من می ترسم پیتزا را بسوزانم

14. I like a lot of different pizza toppings.
[ترجمه ترگمان] من یه عالمه پیتزای مختلف رو دوست دارم
[ترجمه گوگل]من بسیار زیادی از پیتزا های مختلف را دوست دارم

15. The waiter brought her a massive pizza oozing cheese.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت یک پیتزا بزرگ از پنیر بیرون آورد
[ترجمه گوگل]پیشخدمت او یک پیتزا بزرگ پیتزا را به او داد

پیشنهاد کاربران

کِش لقمه

پیتزا ( غذای معروف جهانی )

پیتزا

غذایی معروف و لذیذ که در آن از گوشت ، سوسیس و . . . . . . . . استفاده میشود .

پیتزا ( این غذا ریشه ی ایتالیایی، یونانی و آمریکایی داره )
He shared the pizza with five of his friends last night. You wouldn't believe that

غذایی خوشمزه ب نام پیتزا

توضیحاتی درباره pizza
pizza یا پیتزا، اسم یک غذای ایتالیایی است که از یک نان مسطح و گرد در زیر و پنیر، گوجه، گوشت و سبزیجات و . . . در روی آن درست می شود. مثال:
. i like pasta and pizza ( من پاستا و پیتزا دوست دارم. )

منبع: سایت بیاموز


کلمات دیگر: