کلمه جو
صفحه اصلی

positivity


معنی : اثبات، یقین، صراحت، مثبت بودن
معانی دیگر : اطلاق، قطع

انگلیسی به فارسی

مثبت بودن، اطلاق، یقین، قطع، صراحت، اثبات


مثبت بودن، یقین، صراحت، اثبات


مترادف و متضاد

اثبات (اسم)
affirmation, assertion, proof, show, demonstration, proving, substantiation, argument, ascertainment, positivity, predication

یقین (اسم)
certainty, certitude, positivism, positivity

صراحت (اسم)
precision, positivity, perspicuity

مثبت بودن (اسم)
positivity

جملات نمونه

1. In the final analysis, negativity or positivity within any given cultural form only exists within the positioning of the piece.
[ترجمه ترگمان]در تحلیل نهایی، منفی بودن یا مثبت بودن در هر شکل فرهنگی داده شده فقط در موقعیت قطعه وجود دارد
[ترجمه گوگل]در تجزیه و تحلیل نهایی، منفی بودن یا مثبت بودن در هر شکل فرهنگی خاص فقط در موقعیتی از قطعه وجود دارد

2. Also the duration of HBsAg positivity was shorter and the presence of cirrhosis was more prominent in responders.
[ترجمه ترگمان]همچنین طول of HBsAg مورد کوتاه تر بود و حضور سیروز در پاسخ دهندگان برجسته بود
[ترجمه گوگل]همچنین مدت زمان مثبت بودن HBsAg کمتر بود و حضور سیروز در پاسخ دهندگان بیشتر بود

3. We attribute our low rate of false positivity to the use of age matched controls.
[ترجمه ترگمان]ما نرخ پایین مثبت اندیشی را به استفاده از کنترل های مربوط به سن نسبت می دهیم
[ترجمه گوگل]ما کم بودن امتیاز مثبت کاذب را به استفاده از کنترل های همسان با سن نشان می دهیم

4. Only one control tissue fulfilled our criteria for positivity.
[ترجمه ترگمان]تنها یک بافت کنترل، معیارهای ما برای مثبت ها را برآورده می کند
[ترجمه گوگل]فقط یک بافت کنترل، معیارهای ما برای مثبت بودن را بدست آورد

5. Although the group still stressed positivity, there was nothing here of the dopey, grinning hippie stereotype of a year before.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این گروه هنوز به طور مثبت اندیشی را مورد تاکید قرار می داد، اما هیچ چیزی در اینجا وجود نداشت
[ترجمه گوگل]اگر چه این گروه هنوز بر مثبت بودن تأکید داشت، هیچ چیز در اینجا از کوهپیمایی، کریستیپ هیپی، یک سال قبل وجود نداشت

6. Thus, the positivity of legal positivism is different from the positivity of society and history that sociological school of law and historical school of law.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، مثبت اندیشی سیاسی، متفاوت از مثبت گرایی جامعه و تاریخ است که مدرسه جامعه شناسی قانون و مکتب تاریخی قانون را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین، مثبت بودن پوزیتیویسم حقوقی از مثبت بودن جامعه و تاریخ متفاوت است که مدرسه جامعه شناختی قانون و مکتب تاریخی قانون است

7. The positivity of CIC is related to SLE, RA and kidney injury.
[ترجمه ترگمان]مثبت بودن CIC مربوط به SLE، RA و کلیه است
[ترجمه گوگل]مثبت CIC مربوط به آسیب های SLE، RA و کلیه است

8. Benzidine staining positivity increase . Conclusion HMBA and HMBPA can inhibit MELDS 1cell proliferation and induce differentiation.
[ترجمه ترگمان]Benzidine رنگ آمیزی Benzidine را افزایش می دهد نتیجه گیری HMBA و HMBPA می توانند مهار تکثیر سلولی ۱ سلول را مهار کرده و تفکیک را القا کنند
[ترجمه گوگل]افزایش مثبت رنگ بنزیدین افزایش می یابد نتیجه گیری HMBA و HMBPA می توانند پروتئین MELDS 1cell را مهار و باعث تمایز شوند

9. The accuracy rate in PHCcombining positivity of AFU and AFP was 9 9 %.
[ترجمه ترگمان]نرخ دقت در مثبت گرایی AFU و خبرگزاری فرانسه ۹ درصد بود
[ترجمه گوگل]میزان دقت در PHCbinding مثبت AFU و AFP 9 9٪ بود

10. Discuss how to train the children's positivity and cresativity in painting.
[ترجمه ترگمان]در مورد نحوه آموزش مثبت نگری کودکان و cresativity ها در نقاشی بحث و تبادل نظر کنید
[ترجمه گوگل]بحث در مورد نحوه آموزش مثبتیت و خلاقیت کودکان در نقاشی است

11. Conclusions: The positivity rates of peritoneoscopy and serum transferrin are the highest, but the former is invasive and the latter is nonspecific.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: میزان مثبت بودن peritoneoscopy و transferrin سرم بالاترین است، اما اولی تهاجمی است و دومی غیر اختصاصی است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: میزان مثبت پریتونئوسکوپی و ترانسفرین سرم بالاترین است، اما سابق تهاجمی است و دومی غیر اختصاصی است

12. It is proved that the positivity domain of schemes belongs to stability domain of schemes.
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که دامنه مثبت طرح ها متعلق به دامنه پایداری طرح ها است
[ترجمه گوگل]ثابت شده است که دامنه مثبت طرح ها متعلق به حوزه ثبات طرح است

13. Be a model of encouragement, positivity, helpfulness, humor and compassion.
[ترجمه ترگمان]الگویی از تشویق، مثبت گرایی، هم کاری، بذله گویی و شفقت باشید
[ترجمه گوگل]یک مدل تشویق، مثبت، مفید، طنز و محبت باشد

14. But the positivity of CAg only occurs in using its same system.
[ترجمه ترگمان]اما مثبت بودن CAg تنها با استفاده از همان سیستم رخ می دهد
[ترجمه گوگل]اما مثبت CAg فقط در استفاده از سیستم مشابه خود اتفاق می افتد

پیشنهاد کاربران

مثبت گرائی

مثبت نگری
مثبت اندیشی
مثبت کرداری

positivity: مثبت گرایی
positive thinking:مثبت اندیشی

مثبت گرایی: یعنی نگرش ها، افکار، رفتار و کرداری خوشبینانه در زندگی داشتن.
مثبت گرایی در واقع مثبت اندیشی و مثبت کرداری هم معنی میشه.

I'm going to spread positivity. I'm gonna throw positivity at you. You catch it. Ok ?

Paazetevedi

مثبت بودن


کلمات دیگر: