کلمه جو
صفحه اصلی

unseasonably

انگلیسی به انگلیسی

• in an untimely fashion

جملات نمونه

1. The night air was soft and unseasonably warm.
[ترجمه ترگمان]هوای شب ملایم و غیر عادی بود
[ترجمه گوگل]هوای شب نرم و نامنظم گرم بود

2. It was unseasonably mild for late January.
[ترجمه ترگمان]اواخر ژانویه هوا خیلی ملایم بود
[ترجمه گوگل]برای اواخر ماه ژانویه آن غیر قابل قبول بود

3. The mid-afternoon sun was still unseasonably warm, and there were children bathing in the sea.
[ترجمه ترگمان]آفتاب اواسط بعد از ظهر هنوز در هوا گرم بود و بچه ها در دریا آب تنی می کردند
[ترجمه گوگل]خورشید اواسط بعد از ظهر هنوز هم غیرمعمول گرم بود و بچه ها در دریا در حال شنا بودند

4. Brilliant blue skies and unseasonably balmy weather prevailed.
[ترجمه ترگمان]آسمان آبی درخشان و هوای طوفانی در هوای خنک حاکم شد
[ترجمه گوگل]آسمان های درخشان آبی و آب و هوای نامطمئن باشکوه غالب شد

5. The spring day was unseasonably warm, and after two hour's tuition she went into the clubhouse.
[ترجمه ترگمان]روز بهاری به طور عجیبی گرم بود و بعد از دو ساعت، او به باشگاه رفت
[ترجمه گوگل]روز بهار به طور غیرمعمول گرم بود و پس از دو ساعت تحصیلش به باشگاه رفت

6. It was February and the weather was unseasonably mild.
[ترجمه ترگمان]ماه فوریه بود و هوا خیلی ملایم بود
[ترجمه گوگل]این ماه فوریه بود و آب و هوا به مراتب خفیف بود

7. It was mid-summer, and unseasonably warm for Glasgow.
[ترجمه ترگمان]اواسط تابستان بود و برای گلاسکو گرم بود
[ترجمه گوگل]این در اواسط تابستان بود و برای گلاسکو به طور غیرمعمول گرم بود

8. The rain should cool down this unseasonably early heat.
[ترجمه ترگمان]باران در این هوای سرد و آفتابی بسیار سرد بود
[ترجمه گوگل]باران باید این حرارت نامنظم اولیه را خنک کند

9. He looked like a ghost evoked unseasonably from the grave.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که شبحی در حال گریه کردن از قبر بود
[ترجمه گوگل]او مانند یک شبح ناگهان از قبر بیرون آمد

10. That was especially true on an unseasonably cold, breezy night.
[ترجمه ترگمان]آن شب به خصوص در هوای سرد و سرد و خنک شب، درست بود
[ترجمه گوگل]این امر به ویژه در یک شب غیرمعمول سرد، شبح برافراشته شد

11. It was unseasonably cold.
[ترجمه ترگمان]خیلی سرد بود
[ترجمه گوگل]این غیرمعمول سرد بود

12. Harvesting began early in Bordeaux as well, due to unseasonably warm weather.
[ترجمه ترگمان]برداشت برداشت اول در بوردو و به سبب هوای گرم و گرم، آغاز شد
[ترجمه گوگل]برداشت نیز در اوایل بوردو آغاز شد، به دلیل آب و هوای نامنظم گرم

13. The closing months of the year have been marked by unseasonably mild temperatures.
[ترجمه ترگمان]ماه های پایانی سال به طور خارق العاده ای در دماهای ملایم مشخص شده اند
[ترجمه گوگل]ماه های پایانی سال با درجه حرارت نامنظم خفیف مشخص شده اند

14. The cherry tree was coming into blossom, encouraged by the unseasonably warm sunshine.
[ترجمه ترگمان]درخت گیلاس در حال شکوفه کردن بود و نور خورشید گرم و گرم او را تشویق می کرد
[ترجمه گوگل]درخت گیلاس به شکوفه می افتد، که توسط نور آفتابی غیرمترقبه گرم می شود

پیشنهاد کاربران

برخلافِ آن فصل از سال، که در آن فصل غیر عادی بود

بی مورد
بی موقع
نا بهنگام
بی جا
نامعقول
غیر عادی


کلمات دیگر: