رو در رو( نقش تزیینى در کنده کارى و برجسته کارى) معمارى : رو در رو
affronted
رو در رو( نقش تزیینى در کنده کارى و برجسته کارى) معمارى : رو در رو
انگلیسی به فارسی
فریب خورده، اشکارا توهین کردن، روبرو دشنام دادن، خوار کردن
جملات نمونه
1. they were deeply affronted by his behavior
آنان سخت از رفتار او رنجیدند.
پیشنهاد کاربران
تحقیر امیز
کلمات دیگر: