• frightfully, in a worrisome manner
alarmingly
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. my mother's health deteriorated alarmingly
سلامتی مادرم به طور دلواپس کننده ای به خطر افتاد.
2. Unpaid bills began to pile up alarmingly.
[ترجمه ترگمان]اسکناس ها به طور وحشتناکی بالا رفته بود
[ترجمه گوگل]صورتحساب های پرداخت نشده به طور هشدار دهنده شروع به جمع شدن کردند
[ترجمه گوگل]صورتحساب های پرداخت نشده به طور هشدار دهنده شروع به جمع شدن کردند
3. The stage swayed alarmingly under their weight.
[ترجمه ترگمان]صحنه در زیر وزن آن ها به شدت تکان می خورد
[ترجمه گوگل]این مرحله هجومی تحت وزن خود قرار گرفت
[ترجمه گوگل]این مرحله هجومی تحت وزن خود قرار گرفت
4. The number of skyjackings has risen alarmingly this year.
[ترجمه ترگمان]امسال تعداد of نفر به طور هشدار دهنده ای افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]تعداد هواپیماهای بدون سرنشین در سال جاری به شدت افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]تعداد هواپیماهای بدون سرنشین در سال جاری به شدت افزایش یافته است
5. Traffic accidents are alarmingly frequent of late.
[ترجمه ترگمان]تصادفات ترافیکی به طور هشدار دهنده ای در اواخر شب رخ می دهند
[ترجمه گوگل]تصادفات ترافیکی ناگهان مکررا اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]تصادفات ترافیکی ناگهان مکررا اتفاق می افتد
6. The rainforests are being chopped down at an alarmingly fast rate.
[ترجمه ترگمان]جنگل های بارانی با سرعت هشدار دهنده ای در حال خرد شدن هستند
[ترجمه گوگل]جنگل های بارانی به میزان قابل ملاحظه ای سریع خرد می شوند
[ترجمه گوگل]جنگل های بارانی به میزان قابل ملاحظه ای سریع خرد می شوند
7. Alarmingly, the hole in the ozone layer has doubled in size this year.
[ترجمه ترگمان]با این حال، حفره در لایه ازن به اندازه امسال دو برابر شده است
[ترجمه گوگل]هورمونی، سوراخ لایه اوزون در سال جاری دو برابر شده است
[ترجمه گوگل]هورمونی، سوراخ لایه اوزون در سال جاری دو برابر شده است
8. His temperature continued to rise alarmingly.
[ترجمه ترگمان]دمای بدنش به طرز نگران کننده ای بالا رفت
[ترجمه گوگل]دمای او همچنان به شدت افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]دمای او همچنان به شدت افزایش می یابد
9. Alarmingly, many crops are not generating enough return to justify this spend on fixed costs.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، بسیاری از محصولات بازده کافی برای توجیه این هزینه صرف هزینه های ثابت ندارند
[ترجمه گوگل]هراس انگیز است، بسیاری از محصولات تولید بازده کافی برای توجیه این صرف هزینه های ثابت را ندارند
[ترجمه گوگل]هراس انگیز است، بسیاری از محصولات تولید بازده کافی برای توجیه این صرف هزینه های ثابت را ندارند
10. Alarmingly, Lynch moves away from his central subject by this act of transfiguration.
[ترجمه ترگمان]alarmingly، لینچ با تغییر شکل تغییر شکل از سوژه مرکزی خود فاصله می گیرد
[ترجمه گوگل]بدبینانه، لینچ از این موضوع تبدیل به موضوع اصلی خود می کند
[ترجمه گوگل]بدبینانه، لینچ از این موضوع تبدیل به موضوع اصلی خود می کند
11. She heard her own heartbeat, alarmingly rapid, and she heard the sea in her ears.
[ترجمه ترگمان]او صدای ضربان قلب خود را شنید که به سرعت به سرعت می تپید و صدای دریا را در گوشش شنید
[ترجمه گوگل]او قلب خود را شنیده بود، هشدار سریع، و او دریا را در گوش او شنیده بود
[ترجمه گوگل]او قلب خود را شنیده بود، هشدار سریع، و او دریا را در گوش او شنیده بود
12. And dental problems increase alarmingly with age.
[ترجمه ترگمان]و مشکلات دندانی به طور وحشتناکی با گذشت زمان افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]مشکلات دندان ها با سن افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]مشکلات دندان ها با سن افزایش می یابد
13. But more alarmingly, a planned fraud trial was scrapped because Burke was deemed mentally unfit to appear in the dock.
[ترجمه ترگمان]اما به طور هشدار دهنده، یک محاکمه برنامه ریزی شده تقلبی به فراموشی سپرده شد، زیرا به نظر می رسید که برک برای حضور در جایگاه مناسب نیست
[ترجمه گوگل]اما بیشتر هشدار دهنده، یک محاکمه تقلب برنامه ریزی شده به دلیل Burke در نظر گرفته شده بود ذهنی نامناسب به نظر می رسد در حوض
[ترجمه گوگل]اما بیشتر هشدار دهنده، یک محاکمه تقلب برنامه ریزی شده به دلیل Burke در نظر گرفته شده بود ذهنی نامناسب به نظر می رسد در حوض
14. Prices have increased alarmingly.
[ترجمه ترگمان]قیمت ها به طور هشدار دهنده ای افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]قیمت ها هشدار دهنده افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]قیمت ها هشدار دهنده افزایش یافته است
15. Progress is often alarmingly rapid as their enthusiasm and natural abilities adapt to the new environment.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت اغلب به سرعت به سرعت شور و اشتیاق آن ها و توانایی طبیعی خود را با محیط جدید وفق می دهد
[ترجمه گوگل]پیشرفت اغلب هشدار دهنده است سریع به عنوان شور و اشتیاق و توانایی های طبیعی خود را به محیط جدید سازگار است
[ترجمه گوگل]پیشرفت اغلب هشدار دهنده است سریع به عنوان شور و اشتیاق و توانایی های طبیعی خود را به محیط جدید سازگار است
پیشنهاد کاربران
بشکلی هشدار دهنده ( نگران کننده )
نا امیدانه
بی پروا
به طور جدی
critically
desperately
perilously
precariously
بی پروا
به طور جدی
critically
desperately
perilously
precariously
کلمات دیگر: