(معمولا جمع) ورزش های رزمی، هنرهای رزمی (مانند کاراته)
martial art
(معمولا جمع) ورزش های رزمی، هنرهای رزمی (مانند کاراته)
انگلیسی به فارسی
(بهطور معمول جمع) ورزشهای رزمی، هنرهای رزمی (مانند کاراته)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: (often pl.) any of various systems of self-defense, such as judo and karate, that originated in the Orient.
• art of fighting, art of combat
مترادف و متضاد
Far Eastern discipline or sport
Synonyms: aikido, judo, jujitsu, karate, kendo, kick boxing, kung fu, sumo wrestling, tae kwon do, t'ai chi, wrestling
جملات نمونه
1. Every so often, a new martial art arrives from the East.
[ترجمه ترگمان]هر از گاهی یک هنر رزمی جدید از شرق می رسد
[ترجمه گوگل]هر چند وقت یکبار، هنر رزمی جدید از شرق می آید
[ترجمه گوگل]هر چند وقت یکبار، هنر رزمی جدید از شرق می آید
2. Chi Kung is the martial art of developing positive energy through meditation and physical exertion.
[ترجمه ترگمان]چی کونگ فو هنر رزمی در حال توسعه انرژی مثبت از طریق مدیتیشن و تلاش فیزیکی است
[ترجمه گوگل]چی کونگ هنر رزمی در حال توسعه انرژی مثبت از طریق مدیتیشن و اعمال جسمی است
[ترجمه گوگل]چی کونگ هنر رزمی در حال توسعه انرژی مثبت از طریق مدیتیشن و اعمال جسمی است
3. Beginning a martial art such as kungfu has many pitfalls. Each individual experiences his own problems.
[ترجمه ترگمان]شروع یک هنر رزمی از قبیل kungfu مشکلات زیادی دارد هر فرد مشکلات خودش را تجربه می کند
[ترجمه گوگل]آغاز هنر رزمی مانند کونگ فو دارای مشکلات زیادی است هر شخصی مشکلات خودش را تجربه می کند
[ترجمه گوگل]آغاز هنر رزمی مانند کونگ فو دارای مشکلات زیادی است هر شخصی مشکلات خودش را تجربه می کند
4. Unusually, the martial art of kali teaches the use of weapons first and empty-handed techniques last.
[ترجمه ترگمان]به طور غیر معمولی، هنر رزمی of استفاده از تکنیک های ابتدایی و دست خالی را آموزش می دهد
[ترجمه گوگل]به طرز غیرعادی، هنر رزمی کالی، اولین استفاده از سلاح و تکنیک های خالی دست آموز را یاد می دهد
[ترجمه گوگل]به طرز غیرعادی، هنر رزمی کالی، اولین استفاده از سلاح و تکنیک های خالی دست آموز را یاد می دهد
5. Karate is a martial art that incorporates kicking, striking, and punching techniques.
[ترجمه ترگمان]کاراته یک هنر رزمی است که به تکنیک های ضربه زدن، ضربه زدن و ضربه زدن می پردازد
[ترجمه گوگل]کاراته یک هنر رزمی است که شامل تکنیک های لگد زدن، شگفت انگیز و مشت زدن است
[ترجمه گوگل]کاراته یک هنر رزمی است که شامل تکنیک های لگد زدن، شگفت انگیز و مشت زدن است
6. Teachers of martial art are shouldering the sacred task of and developing it in and universities.
[ترجمه ترگمان]معلمان هنرهای رزمی وظیفه مقدس خود را به دوش می گیرند و آن را در دانشگاه ها و دانشگاه ها توسعه می دهند
[ترجمه گوگل]معلمان هنر رزمی با وظیفه مقدس و توسعه آن در دانشگاه ها و دانشگاه ها روبرو هستند
[ترجمه گوگل]معلمان هنر رزمی با وظیفه مقدس و توسعه آن در دانشگاه ها و دانشگاه ها روبرو هستند
7. From all accounts, he devoted himself to the martial art, attracted by both its physical demands and its contemplative philosophical core.
[ترجمه ترگمان]از همه حساب ها، او خود را وقف هنر رزمی کرد که هم خواسته های فیزیکی و هم هسته فلسفی متفکر آن را جلب کرد
[ترجمه گوگل]از همه ی موارد، او خود را به هنر رزمی اختصاص داده است، که به واسطه خواسته های فیزیکی و هسته فلسفی اندیشۀ خود جذب شده است
[ترجمه گوگل]از همه ی موارد، او خود را به هنر رزمی اختصاص داده است، که به واسطه خواسته های فیزیکی و هسته فلسفی اندیشۀ خود جذب شده است
8. As a traditional sport, martial art has been favored by sports leisure groups.
[ترجمه ترگمان]هنر رزمی به عنوان یک ورزش سنتی مورد توجه گروه های تفریحی ورزشی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک ورزش سنتی، هنر رزمی توسط گروه های تفریحی ورزشی مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک ورزش سنتی، هنر رزمی توسط گروه های تفریحی ورزشی مورد توجه قرار گرفته است
9. Kerala's martial art form, Kalari Payattu, is very similar to Karate.
[ترجمه ترگمان]فرم هنر رزمی کر الا، به نام Kalari Payattu، بسیار شبیه به کاراته است
[ترجمه گوگل]فرم هنر رزمی کرالا، کالاری پیاتوت، بسیار شبیه به کاراته است
[ترجمه گوگل]فرم هنر رزمی کرالا، کالاری پیاتوت، بسیار شبیه به کاراته است
10. Judo is a modern Japanese martial art that originated in Japan.
[ترجمه ترگمان]جودو یک هنر رزمی مدرن ژاپنی است که در ژاپن ساخته شده است
[ترجمه گوگل]جودو یک هنر رزمی مدرن ژاپنی است که از ژاپن ساخته شده است
[ترجمه گوگل]جودو یک هنر رزمی مدرن ژاپنی است که از ژاپن ساخته شده است
11. Tae Kwon Do or Taekwondo, Korean martial art, known for its dramatic flying and spinning kicks.
[ترجمه ترگمان]تکواندو تکواندو، تکواندو، هنر رزمی کره ای، که به خاطر پرواز نمایشی و spinning خود مشهور است
[ترجمه گوگل]Tae Kwon Do یا Taekwondo، هنر رزمی کره ای، شناخته شده برای ضربه های دراماتیک و چرخش خود را
[ترجمه گوگل]Tae Kwon Do یا Taekwondo، هنر رزمی کره ای، شناخته شده برای ضربه های دراماتیک و چرخش خود را
12. External Story of Martial Art Circles with greatest breakthrough appeared on television in 2005 and broke the aesthetic limitation brought up by dialect situation comedy.
[ترجمه ترگمان]داستان خارجی دایره هنرهای رزمی با بیش ترین پیشرفت در تلویزیون در سال ۲۰۰۵ ظاهر شد و محدودیت زیبایی شناسی ایجاد شده توسط کمدی موقعیت لهجه را شکست
[ترجمه گوگل]داستان خارجی در حوزه هنرهای رزمی با بزرگترین موفقیت در تلویزیون در سال 2005 ظاهر شد و محدودیت زیبایی شناختی را که کمیسیون وضعیت زبان گویشی را برانگیخته بود، از بین برد
[ترجمه گوگل]داستان خارجی در حوزه هنرهای رزمی با بزرگترین موفقیت در تلویزیون در سال 2005 ظاهر شد و محدودیت زیبایی شناختی را که کمیسیون وضعیت زبان گویشی را برانگیخته بود، از بین برد
13. What was the name of the martial art website you mentioned earlier?
[ترجمه ترگمان]نام وب سایت هنری نظامی که قبلا ذکر کردید چه بود؟
[ترجمه گوگل]نام وب سایت هنر رزمی که قبلا ذکر شد چه نام بود؟
[ترجمه گوگل]نام وب سایت هنر رزمی که قبلا ذکر شد چه نام بود؟
14. Let's revive the country in the name of martial art to compose and praise hero legends.
[ترجمه ترگمان]بیایید این کشور را به نام هنر رزمی احیا کنیم تا افسانه های قهرمان را ترکیب بندی کنیم و تحسین کنیم
[ترجمه گوگل]بیایید کشور را به نام هنر رزمی احیا کنیم تا افسانه های قهرمان را به نمایش بگذاریم
[ترجمه گوگل]بیایید کشور را به نام هنر رزمی احیا کنیم تا افسانه های قهرمان را به نمایش بگذاریم
پیشنهاد کاربران
ورزش هایی رزمی مانند کاراته کونگ فو تعریف انگلیسی = Martial arts that include kung fu karate and so on
A kind of sport related to fighting
هنر های رزمی
کلمات دیگر: