کلمه جو
صفحه اصلی

moccasin


کفش پوست گوزن (که سرخپوستان می پوشیدند)، دم پایی (از پوست نرم)، کفش پوست وزن، مار زهردار

انگلیسی به فارسی

کفش پوست وزن، (جانورشناسی) مار زهردار


مکاسین، مار زهردار، کفش پوست وزن


انگلیسی به انگلیسی

• heelless slipper of soft and flexible leather; hard-soled shoe that resembles the moccasin; any of several north american snakes including the cottonmouth (zoology)
moccasins are soft leather shoes with a raised seam at the front.

جملات نمونه

1. Black snakes and moccasins every few hundred yards.
[ترجمه ترگمان]ماره ای سیاه هر چند صد یارد آن را گل می کنند
[ترجمه گوگل]مارها و سیاه و سفید هر چند چند صد متری

2. She wore loose black pyjamas, moccasins and a black brassiere.
[ترجمه ترگمان]اون پیژامه سیاه، کفش و یه سوتین مشکی پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او لباس های سیاه و سفید سیاه و سفید، مدال ها و دستکش های سیاه داشت

3. These are moccasins made of caribou.
[ترجمه ترگمان]این ها کالاهایی هستند که گوزن ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]اینها ماکاسین ساخته شده از کاربیو است

4. Sitting down, he kicked off his painted moccasins, one red and one green.
[ترجمه ترگمان]روی زمین نشست و گل سرخ رنگی را که یکی قرمز و یک سبز رنگ بود بیرون آورد
[ترجمه گوگل]نشسته، او شروع به نوشتن نقاشی های مداد رنگی، یک قرمز و یک سبز

5. Her boots were ankle-high moccasins.
[ترجمه ترگمان]چکمه هایش پاشنه بلند بود
[ترجمه گوگل]چکمه هایش مک کاسین بالا بود

6. Crafted in smooth leather with the requisite tailored moccasin toe, this handsome slip-on is as easy on the feet as it is on the eyes.
[ترجمه ترگمان]این لغزش زیبا با نوک پنجه نرم لازم، و این لغزش زیبا روی پاها به همان اندازه که روی چشم ها قرار دارد، آسان است
[ترجمه گوگل]این چرم خوشگل در چرم صاف با انگشتر موکاسین مناسب طراحی شده است، همانطور که در چشم است، آسان است

7. A moccasin or soft shoe designed to be worn inside a boot.
[ترجمه ترگمان]کفش نرم و یا کفش نرم که برای پوشیدن در چکمه طراحی شده بود
[ترجمه گوگل]موکاسین یا کفش نرم طراحی شده برای پوشیدن در داخل بوت

8. Treat your feet to these comfortable moccasin flats featuring a brushed exterior that feels like suede.
[ترجمه ترگمان]با پاهای خود به این آپارتمان های مجلل و راحت برخورد کنید که ظاهری برس دار دارد که شبیه کفش جیر است
[ترجمه گوگل]پاهای خود را به این آپارتمان های راحت موکاسین تزئین کنید که دارای یک بیرونی پوستی است که احساس جادو را احساس می کند

9. Some exceptions include the rattlesnake, coral snake, water moccasin and copperhead .
[ترجمه ترگمان]برخی استثناها شامل مار زنگی، مار مرجان، آب moccasin و copperhead هستند
[ترجمه گوگل]برخی از استثنائات عبارتند از مارلون مار، مرجان مار، آبکا کاسین و کاپور سر

10. Smooth suede outsole and a flexible moccasin construction for a clean finish.
[ترجمه ترگمان]outsole کفش جیر صاف و یک ساختمان انعطاف پذیر انعطاف پذیر برای یک روکش تمیز
[ترجمه گوگل]شالیزم جیر صاف و ساخت و ساز مکاشس انعطاف پذیر برای پایان تمیز

11. All their shoes assembled by the front door, there must have been two dozen pairs, sandals, boots, moccasins.
[ترجمه ترگمان]تمام کفش های خود را در کنار در جمع کرده بودند، دو جین جفت کفش، کفش، کفش و کفش بود
[ترجمه گوگل]همه کفش های خود را با درب جلو مونتاژ کرده اند، باید دو جفت جوراب، صندل، چکمه ها، مدرسه ها را داشته باشند

12. Huge inventories of cultural traits, such as pot and basket designs or types of moccasins, were built up.
[ترجمه ترگمان]موجودی عظیم از ویژگی های فرهنگی مثل گلدان و طرح های سبد یا انواع کفش، ساخته شده است
[ترجمه گوگل]موجودی های فراوانی از ویژگی های فرهنگی مانند طرح های گلدان و سبد یا انواع مکاشین ها ساخته شده است

13. She might under some circumstances be submissive, like these dreary girls you see padding along in the moccasin tracks of hippies.
[ترجمه ترگمان]ممکنه تحت شرایطی باشه، مثل این دخترهای دل تنگ کننده که تو جنگل های انبوه هیپی ها پرسه می زنن
[ترجمه گوگل]او ممکن است تحت برخی شرایط مطیع، مانند این دختران خسته کننده را ببینید در پشت در موکاسین tracks of hippies

14. Bergman did observe that the young man was shod with brand new moccasins of ox hide.
[ترجمه ترگمان]برگمن در این حال متوجه شد که مرد جوان کفش چرم تازه ای از گاو نر دارد
[ترجمه گوگل]برگمن متوجه شد که مرد جوان با ماکاسین های جدید با نام های اشک پنهان شده است

پیشنهاد کاربران

همون کالج خودمون

گلبهی


کلمات دیگر: