کلمه جو
صفحه اصلی

ing


ing _
پسوند:، سازنده ی وجه وصفی حال [talking یا hearing]، سازنده ی اسم فعل [a painting یا a covering یا carpeting]

انگلیسی به فارسی

منم


انگلیسی به انگلیسی

پسوند ( suffix )
• : تعریف: used to form the present participle of verbs.

- looking
[ترجمه فاطمه] نگاه کردن
[ترجمه ترگمان] نگاه می کرد،
[ترجمه گوگل] نگاه کن
- intimidating
[ترجمه ترگمان] رعب و وحشت
[ترجمه گوگل] ارعاب
پسوند ( suffix )
(1) تعریف: activity, or an instance or result of (such) activity.

- deceiving
[ترجمه ترگمان] فریب!
[ترجمه گوگل] فریب دادن
- throwing
[ترجمه ترگمان] پرت کردن
[ترجمه گوگل] پرتاب کردن
- drawing
[ترجمه ترگمان] در حالی که نقاشی را می کشید
[ترجمه گوگل] نقاشی

(2) تعریف: material or some other thing that performs (such) an action or function.

- stuffing
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] چاشنی
- cowling
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] کولینگ

• -ing is added to verbs to form present participles or uncount nouns referring to activities. present participles are often used as adjectives that describe a person or thing as doing something. nouns and adjectives of this kind are often not defined but are treated with the related verbs.

پیشنهاد کاربران

اگر بعد ازsimple verb بیاید اون رو به حال استمراری تبدیل میکنه

اگر بعد از کلمه بیاید به حالت استماری در می اید مثل reading

به زمان حال دلالت دارد.

زمان حال استمراری

ببخشید وقتی بنازم بهget on ing اضافه کنیم میشه چی

جواب نانا :خب بزن داخل همین دیکشنری میاد من معنی این کلمه بنازم که نوشتی رو نفهمیدم اما get on ing رو که زدم نوشت معنیش میشه ( شروع به کار کنید . ) اما فکر کنم جوابت این نباشه من منظورت از بنازم رو به همون جمله انگلیسی اضافه کنیم رو نفهمیدم . . .

هر وقت ing دیدید بدونید کاریه که ادامه داره و هنوز تکلیفش معلوم نیست اصطلاحا action in progress
یعنی تکلیفش معلوم نیست که بعدش چی میشه مثلا
i was watching tv من داشتم تلوزیون نگاه میکردم
خب بعدش چی شد دیگه نگا نکردی برقا رفت چی شد
میبینید بعدش معلوم نیس چی میشه

معنی angry


کلمات دیگر: