1. a reputable bank
یک بانک معتبر
2. a reputable word
واژه ی شایسته
3. one of our university's reputable scholars
یکی از دانشمندان خوشنام دانشگاه ما
4. Always buy from a reputable dealer.
[ترجمه ترگمان]همیشه از یک فروشنده معتبر بخرید
[ترجمه گوگل]همیشه از یک فروشنده معتبر خریداری کنید
5. My information comes from a very reputable source.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات من از یک منبع بسیار مشهور سرچشمه می گیرد
[ترجمه گوگل]اطلاعات من از یک منبع بسیار معتبر می آید
6. Purchase your oysters from a reputable fishmonger.
[ترجمه ترگمان]oysters رو از ماهی reputable خرید
[ترجمه گوگل]صدف های خود را از ماهی های معتبر خرید کنید
7. Is it a bona fide, reputable organization?
[ترجمه ترگمان]این یه سازمان معتبر و قابل اعتماده؟
[ترجمه گوگل]آیا این سازمان صحیح و معتبر است؟
8. Reputable charities spend the lion's share of donations on aid and a tiny fraction on administration.
[ترجمه ترگمان]موسسات خیریه reputable سهم زیادی از کمک های مالی به کمک های مالی و بخش کوچکی از دولت را خرج می کنند
[ترجمه گوگل]موسسات خیریه با اعتماد به نفس، سهم شیر از کمک های مالی را به کمک و بخش کوچکی از دولت می اندازند
9. We prefer to deal only with reputable companies.
[ترجمه ترگمان]ما ترجیح می دهیم تنها با شرکت های معتبر سروکار داشته باشیم
[ترجمه گوگل]ما ترجیح می دهیم تنها با شرکت های معتبر مقابله کنیم
10. It is a reputable if rather dull book, but Lord Derby was a dull man.
[ترجمه ترگمان]این یک کتاب آبرومند است، اما دربی دربی یک آدم کودن بود
[ترجمه گوگل]این یک کتاب معتبر و یا خسته کننده است، اما لرد دربی مرد کسل کننده بود
11. But there are some reputable firms out there.
[ترجمه ترگمان]اما برخی شرکت های معتبر در آنجا وجود دارند
[ترجمه گوگل]اما برخی از شرکت های معتبر خارج وجود دارد
12. Consider the following statements by reputable modern scientists and historians.
[ترجمه ترگمان]به شرح زیر توسط دانشمندان و مورخان مدرن مشهور توجه کنید
[ترجمه گوگل]اظهارات زیر دانشمندان و مورخان معتبر مدرن را در نظر بگیرید
13. With all reputable glues the joint, when properly made, is stronger than the surrounding wood.
[ترجمه ترگمان]با تمام افراد مشهور، وقتی که به درستی انجام شد، قوی تر از چوب اطراف است
[ترجمه گوگل]با تمام چسب های معتبر، مفصل، هنگامی که به درستی ساخته شده است، قوی تر از چوب اطراف است
14. Do you know of a reputable dress hire shop in my area who will be able to kit me out?
[ترجمه ترگمان]آیا می دانید که یک لباس رسمی برای استخدام من در ناحیه من هست که می تواند مرا فریب دهد؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید که یک فروشگاه استخدام معتبر در منطقه من که قادر به کیت من خواهد شد؟
15. Is the hard drive from a reputable manufacturer?
[ترجمه ترگمان]هارد دیسک قابل قبولیه؟
[ترجمه گوگل]آیا هارد دیسک از یک سازنده معتبر است؟
16. Reputable frame-makers can help you protect valuable pictures.
[ترجمه ترگمان]سازندگان چارچوب سازی می توانند به شما در حفاظت از تصاویر با ارزش کمک کنند
[ترجمه گوگل]سازندگان معتبر می توانند به شما در محافظت از تصاویر با ارزش کمک کنند