صدا، صوت، درست، اوا، بانگ، صدا کردن، زدن، نواختن، به نظر رسیدن، صدا دادن، بنظر رسیدن، بگوش خوردن، ژرفاسنجی کردن، گمانه زدن، بصدا در اوردن، سر و گوش آب دادن
sounds
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. sounds of artillery rebounded from the mountains around the city
صدای توپخانه از کوه های اطراف شهر منعکس می شد.
2. bugle sounds roused the deer out of the thicket and onto the plain
صدای شیپور آهوها را از بیشه به دشت راند.
3. it sounds a bit complicated to me
به نظرم کمی پیچیده می آید.
4. it sounds serious
به نظر می رسد که جدی است.
5. mina sounds happy today
مینا امروز خوشحال به نظر می رسد.
6. representing sounds with letters
نشان دادن اصوات با حروف
7. some sounds rasp the ear
برخی صداها گوشخراش هستند.
8. speech sounds
آواهای زبان
9. ugly sounds
صداهای ناخوشایند
10. vowel sounds
آوای واکه ها
11. his father sounds like a very sympathetic character
به نظر می رسد که پدرش آدم بسیار مهربانی است.
12. meaningful computer sounds still lack the ring of natural human speech
صداهای معنی دار کامپیوتر هنوز حالت صحبت طبیعی انسان را ندارند.
13. oral speech sounds
آواهای دهانی
14. the clock sounds the hour
ساعت دیواری ساعت را اعلام می کند.
15. the dissonant sounds of an old piano
صداهای ناهماهنگ پیانوی کهنه
16. the sweet sounds of mozart
نواهای دل انگیز موتزارت
17. she elicited harmonious sounds from that old instrument
صداهای موزونی را از آن ساز قدیمی بیرون می آورد.
18. each animal can identify the sounds of its own species
هر جانوری می تواند آوای همنوع خود را تشخیص دهد.
19. some arabs gutturalize some english sounds
برخی اعراب آواهای انگلیسی را بصورت حلقی ادا می کنند.
20. in english we usually aspirate the sounds represented by p and t
در انگلیسی معمولا صداهای پ و ت را به طور دمیده ادا می کنیم.
21. in his films he makes cunning use of colors and sounds
او در فیلم های خود رنگ و صدا را هنرمندانه به کار می گیرد.
پیشنهاد کاربران
thats sounds great
به نظر عالی میاد
soundsدر تمامی جملات به معنی صدا نیست
به نظر عالی میاد
soundsدر تمامی جملات به معنی صدا نیست
معنیش درجمله بستگی داره ( صدا/بنظر رسیدن )
خوب بنظر میرسه
That sounds ok
شبیه یه تفریح بنظر میرسه
That sounds like fun
That sounds ok
شبیه یه تفریح بنظر میرسه
That sounds like fun
به نظر میاد
Sound
بعضی جا ها به معنی ( صدا )
بعضی جا ها به معنی ( به نظر رسیدن )
بستگی به جمله دارد
بعضی جا ها به معنی ( صدا )
بعضی جا ها به معنی ( به نظر رسیدن )
بستگی به جمله دارد
به نظر رسیدن
مثلا:
sounds to be good یعنی به نظر می رسد خوب است
مثلا:
sounds to be good یعنی به نظر می رسد خوب است
صدا
معانی مختلفی داره درجمله مثل ( صدا )
بستگی به جمله داره دراصل کلمه روبه تنهایی نمیشه معنی کردبایددرون جمله قرادلگیره تاآنرامعنی کرد معمولا مبشه ابنجورمعنی کرد:صداها؛ به گوش میرسه ( به نظرمیرسه )
صدا ، صداها
به نظر من
it sounds to me
it sounds to me
این کلمه با قرار گیری وتوجه درجمله چندمعنی دارد.
به نظر رسیدن.
صدا.
به گوش رسیدن.
به نظر رسیدن.
صدا.
به گوش رسیدن.
کلمات دیگر: