1. There was no evidence for an additional transmissible multifactorial component since H always went to zero when iterating all parameters.
[ترجمه ترگمان]هیچ مدرکی برای یک مولفه چند عاملی اضافی وجود نداشت چون H همیشه وقتی همه پارامترها را مشخص می کرد به صفر می رفت
[ترجمه گوگل]هیچ شواهدی برای مولفه چند فاکتوریل قابل انتقال وجود نداشت، زیرا H زمانی که همه پارامترها را تکرار می کرد همیشه صفر می رفت
2. The virus was transmissible by Acyrthosiphon pisum in the nonpersistent manner, but was not transmitted through pea seed.
[ترجمه ترگمان]این ویروس توسط Acyrthosiphon pisum به روش nonpersistent ساخته شد، اما از طریق دانه نخود انتقال داده نشد
[ترجمه گوگل]ویروس توسط Acyrthosiphon pisum قابل انتقال بود، اما از طریق دانه نخود انتقال یافت
3. All donors are screened for known transmissible diseases.
[ترجمه ترگمان]همه اهدا کنندگان برای بیماری های transmissible شناخته شده غربال می شوند
[ترجمه گوگل]همه اهدا کنندگان برای بیماری های قابل انتقال شناخته شده اند
4. Only the additive genetic variance is transmissible by seed.
[ترجمه ترگمان]تنها واریانس genetic افزودنی به وسیله دانه است
[ترجمه گوگل]تنها واریانس ژنتیکی افزودنی توسط دانه ها قابل انتقال است
5. By 196they had shown that kuru was transmissible.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶ به این نتیجه رسیدند که kuru transmissible است
[ترجمه گوگل]توسط 196 آنها نشان داده بود که کروم قابل انتقال بود
6. A transmissible spongiform encephalopathy of cattle associated with abnormal prion proteins in the brain.
[ترجمه ترگمان]A encephalopathy spongiform گاوی همراه با پروتئین های غیر عادی در مغز
[ترجمه گوگل]یک encephalopathy spongiform enzymes transmissible گاو همراه با پروتئین های پریون غیر طبیعی در مغز
7. Approximately 12 million patients are diagnosed a sexually transmissible infection ( STI ) annually in the United States.
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۲ میلیون بیمار در ایالات متحده مبتلا به عفونت جنسی تشخیص داده شده اند
[ترجمه گوگل]تقریبا 12 میلیون بیمار در ایالات متحده آمریکا سالانه یک عفونت انتقال جنسی (STI) را تشخیص می دهند
8. Transmissible gastroenteritis is a highly contagious, enteric disease of swine.
[ترجمه ترگمان]Transmissible gastroenteritis، بیماری حصبه بسیار مسری است
[ترجمه گوگل]گاستروانتریت پروتئینی یک بیماری بسیار مسری است
9. But to have such an epidemic you need more than an easily transmissible bug.
[ترجمه ترگمان]اما برای داشتن این بیماری همه گیر، شما به بیش از یک اشکال ساده مبتلا نیاز دارید
[ترجمه گوگل]اما برای چنین شیوعی نیاز به بیش از یک اشکال قابل انتقال است
10. Mad cow disease, or bovine spongiform encephalopathy ( BSE ), is a chronic, transmissible, fatal neurodegenerative disorder disease in cattle. . . .
[ترجمه ترگمان]بیماری جنون گاوی یا جنون گاوی bovine (BSE)یک بیماری عصبی مزمن، transmissible، کشنده و کشنده دامی است
[ترجمه گوگل]بیماری دیوانه گاو یا آنسفالوپاتی اسپوژنیک گاو (BSE) یک بیماری بیماری مزمن، قابل انتقال و کشنده بیماری ناباروری در گاو است
11. The correlation coefficients of rat density, deratization rates and the incidence of rat transmissible diseases were calculated.
[ترجمه ترگمان]ضرایب همبستگی چگالی موش، نرخ deratization و بروز بیماری های موش صحرایی محاسبه شدند
[ترجمه گوگل]ضریب همبستگی تراکم موش صحرایی، میزان دگرگونی و بروز بیماری های بارز روده محاسبه شد
12. Other transmission indices include Total Transmission Index ( TTI ) and Transmissible Mechanical Advantage ( TMA ) are also used.
[ترجمه ترگمان]دیگر شاخص های انتقال عبارتند از شاخص انتقال کل (TTI)و مزیت مکانیکی Transmissible (TMA)نیز مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]سایر شاخص های انتقال شامل شاخص انتقال کامل (TTI) و مزایای مکانیکی قابل انتقال (TMA) نیز می باشند
13. Transboundary animal diseases are epizootic diseases that are highly contagious or transmissible with the potential for very serious and rapid spread, irrespective of national borders.
[ترجمه ترگمان]بیماری های دامی Transboundary بیماری هایی هستند که به شدت مسری و یا transmissible با پتانسیل شیوع بسیار جدی و سریع بدون توجه به مرزه ای ملی هستند
[ترجمه گوگل]بیماری های حیوانات مرزی، بیماری های اپیزوئیک هستند که به شدت مسری یا قابل انتقال هستند و ممکن است برای گسترش بسیار جدی و سریع بدون در نظر گرفتن مرزهای ملی باشد