کلمه جو
صفحه اصلی

reputedly


در نظر مردم، بطور مشهور

انگلیسی به فارسی

معروف است


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: according to popular belief; supposedly.

• reportedly, according to what is generally believed, by reputation

جملات نمونه

1. The committee had reputedly spent over $3000 on 'business entertainment'.
[ترجمه ترگمان]این کمیته بیش از ۳۰۰۰ دلار برای سرگرمی تجاری هزینه کرده است
[ترجمه گوگل]کمیته به معنای بیش از 3000 دلار برای 'سرگرمی های تجاری' صرف کرده است

2. It is reputedly the best hotel in the country.
[ترجمه ترگمان]این هتل در واقع بهترین هتل در کشور است
[ترجمه گوگل]بهترین هتل در کشور است

3. He reputedly earns two million pounds a year.
[ترجمه ترگمان]او در سال جاری دو میلیون پوند درآمد دارد
[ترجمه گوگل]او معتقد است که سالانه دو میلیون پوند درآمد دارد

4. More than one drunken fireman was reputedly found asleep in an adjacent stable.
[ترجمه ترگمان]بیش از یک آتش نشان مست مشهور بود که در یک اصطبل مجاور به خواب رفت
[ترجمه گوگل]بیش از یک مرد آتش نشان مستقیما در بستر مجاور در خواب بودند

5. The royal palace was splendid and reputedly contained a large wine cellar.
[ترجمه ترگمان]کاخ سلطنتی بسیار باشکوه بود و آنجا یک سرداب شراب بزرگ بود
[ترجمه گوگل]کاخ سلطنتی لوکس و مشهور شامل یک انبار بزرگ شراب بود

6. The two actors reputedly almost came to blows and ended the film not talking to each other.
[ترجمه ترگمان]این دو بازیگر به شدت ضربه زدند و فیلم را به پایان رساندند و با یکدیگر صحبت نکردند
[ترجمه گوگل]دو بازیگر تقریبا تقریبا به ضربات وارد شده اند و فیلم را با یکدیگر در میان نمی گذارند

7. He was reputedly a millionaire.
[ترجمه ترگمان]می گفتند میلیونر است
[ترجمه گوگل]او معروف به یک میلیونر بود

8. The Vang Vieng area, north of Vientiane, is reputedly still full of opium dens.
[ترجمه ترگمان]منطقه vang Vieng، در شمال of، هنوز پر از dens تریاک است
[ترجمه گوگل]منطقه ونگ واگن، در شمال وینتیان، هنوز هم پر از آب و هوای تریاک است

9. His wife, reputedly to his fury, once sat on the bonnet of one and scratched its paintwork.
[ترجمه ترگمان]همسرش که بر روی کلاه یکی از one نشسته بود و سرش را خاراند، گفت: زن اون
[ترجمه گوگل]همسر او، به خوبی به خشم او، یک بار در یک کلاه و جلد یک نشسته و رنگ آن را خراشیده

10. His reputedly Herculean virility long remained a byword throughout the district over which he held sway.
[ترجمه ترگمان]او به مدت مدیدی مردانه به نظر می رسید که در سراسر ناحیه نفوذ کرده بود و قدرت تسلط بر آن را در سراسر منطقه حفظ کرده بود
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه وحشیانه باقی ماند و در طول ولسوالی بیش از آن به قدرت رسید

11. A diver is reputedly more susceptible to the bends the colder the water is.
[ترجمه ترگمان]یک غواص گفته می شود که نسبت به خم شدن آب سردتر است
[ترجمه گوگل]غواص به نظر می رسد بیشتر حساس به خم سردتر آب است

12. Already Fitch's new headquarters is reputedly worth the £13 million it cost to buy and convert.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر مرکز جدید Fitch ارزش ۱۳ میلیون پوند را دارد که برای خرید و تبدیل آن هزینه می شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مرکز جدید Fitch معادل 13 میلیون پوند است که هزینه آن برای خرید و تبدیل است

13. Today, let's discuss the snack with reputedly in ancient Beijing called Sheepshead Ma.
[ترجمه ترگمان]امروزه، بیایید در مورد اسنک با نام Sheepshead مادر در پکن باستان صحبت کنیم
[ترجمه گوگل]امروز، در مورد میان وعده هایی که در پکن باستان به نام Sheepshead Ma شناخته می شود، بحث می کنیم

14. Pierry derives its name from a stratum of flint in the subsoil which reputedly gives its wine a marked flinty taste.
[ترجمه ترگمان]Pierry نام خود را از لایه ای از سنگ subsoil (خاک زیرین)گرفته است که در نهایت به شراب خود مزه مشخصی از سنگ می دهد
[ترجمه گوگل]Pierry نام خود را از یک ورقه آهک در زیر زمین دریافت می کند که به طور معنی داری شراب آن را طعم مینا مشخص می کند

پیشنهاد کاربران

بقول معروف

در باور عامه


کلمات دیگر: