• oppose, be opposed to
be against
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
با چیزی مخالف بودن
در مقابل چیزی بودن
- در مقابل بودن بودن با to be
ex: Control it and to be against
- مقابله کردن
ex: Control it and to be against
- مقابله کردن
مقابله با. . . ex: to be against the omicron virus
کلمات دیگر: