دریای خزر (بزرگترین دریاچه ی جهان: 373000 کیلومتر مربع)، بحر خزر
caspian sea
دریای خزر (بزرگترین دریاچه ی جهان: 373000 کیلومتر مربع)، بحر خزر
انگلیسی به فارسی
دریای خزر، بحر خزر
بحر خزر
انگلیسی به انگلیسی
• inland sea situated between southeast europe and asia
اسم ( noun )
• : تعریف: a large inland sea surrounded by Iran, Azerbaijan, Russia, Kazakhstan, and Turkmenistan.
جملات نمونه
1. Azerbaijan borders the Caspian Sea.
[ترجمه ترگمان]آذربایجان هم مرز با دریای خزر است
[ترجمه گوگل]آذربایجان مرز دریای خزر است
[ترجمه گوگل]آذربایجان مرز دریای خزر است
2. Potentially huge oil also lie underneath the Caspian Sea.
[ترجمه ترگمان]نفت عظیمی نیز در زیر دریای خزر قرار دارد
[ترجمه گوگل]نفت بالقوه بزرگ نیز در زیر دریای خزر قرار دارد
[ترجمه گوگل]نفت بالقوه بزرگ نیز در زیر دریای خزر قرار دارد
3. The terrain extends east to west from the Caspian Sea to the Altay Mountains and north to south from the plains of Western Siberia to the oasis and desert of Central Asia.
[ترجمه ترگمان]این ناحیه در شرق تا غرب از دریای خزر تا کوه های Altay و شمال از دشت های سیبری غربی تا واحه و کویر آسیای میانه امتداد دارد
[ترجمه گوگل]این زمین از شرق به دریای خزر به کوه های آلتایی و شمال و جنوب از دشت های سیبری غربی به اوازه و بیابان آسیای مرکزی گسترش می یابد
[ترجمه گوگل]این زمین از شرق به دریای خزر به کوه های آلتایی و شمال و جنوب از دشت های سیبری غربی به اوازه و بیابان آسیای مرکزی گسترش می یابد
4. The Caspian Sea is the largest lake in the world.
[ترجمه ترگمان]دریای خزر بزرگ ترین دریاچه جهان است
[ترجمه گوگل]دریای خزر بزرگترین دریاچه در جهان است
[ترجمه گوگل]دریای خزر بزرگترین دریاچه در جهان است
5. After September the Caspian Sea drew more and more attention because of its abundant oil reserves.
[ترجمه ترگمان]پس از ماه سپتامبر، دریای خزر به دلیل ذخایر نفتی فراوان، توجه بیشتری به خود جلب نمود
[ترجمه گوگل]پس از ماه سپتامبر، دریای خزر به دلیل ذخایر فراوان خود توجه بیشتری به خود جلب کرد
[ترجمه گوگل]پس از ماه سپتامبر، دریای خزر به دلیل ذخایر فراوان خود توجه بیشتری به خود جلب کرد
6. Here were a people with more than 100,000 archers living alongside a great lake, possibly identified as the Caspian Sea.
[ترجمه ترگمان]در اینجا افراد بیش از ۱۰۰،۰۰۰ نفر از کمانداران که در کنار یک دریاچه بزرگ زندگی می کنند، احتمالا به نام دریای خزر شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]در اینجا افراد با بیش از 100،000 کماندار که در کنار دریاچه ای بزرگ زندگی می کردند، احتمالا به عنوان دریای خزر شناخته می شد
[ترجمه گوگل]در اینجا افراد با بیش از 100،000 کماندار که در کنار دریاچه ای بزرگ زندگی می کردند، احتمالا به عنوان دریای خزر شناخته می شد
7. It ranges throughout the Northern Hemisphere in both fresh and saltwater habitats, including the Caspian Sea.
[ترجمه ترگمان]این منطقه در سراسر نیم کره شمالی در زیستگاه تازه و هم آب شور از جمله دریای خزر است
[ترجمه گوگل]در طول نیمکره شمالی در هر دو زیستگاه تازه و آب شور، از جمله در دریای خزر، این مناطق متغیر است
[ترجمه گوگل]در طول نیمکره شمالی در هر دو زیستگاه تازه و آب شور، از جمله در دریای خزر، این مناطق متغیر است
8. The Chinese military expedition under Ban Chao, with 70,000 men, reached all the way to the Caspian sea in 97 AD.
[ترجمه ترگمان]سفر نظامی چین به رهبری بان Chao با ۷۰،۰۰۰ نفر، در سال ۹۷ بعد از میلاد به همه مسیر دریای خزر رسید
[ترجمه گوگل]عملیات نظامی چین تحت بانشو چائو، با 70،000 نفر، در سال 97 میلادی به دریای خزر ادامه داد
[ترجمه گوگل]عملیات نظامی چین تحت بانشو چائو، با 70،000 نفر، در سال 97 میلادی به دریای خزر ادامه داد
9. Numerous other routes were also plied throughout the ages, reaching all the way to Samarkand, Tashkent, India, and the Caspian Sea.
[ترجمه ترگمان]مسیرهای متعدد دیگری نیز در سراسر سنین به کار رفت و همه راه را به سمرقند، تاشکند، هند و دریای خزر رساند
[ترجمه گوگل]راه های دیگر متعدد نیز در تمام طول سال ها گشت و گذار به سمرقند، تاشکند، هندوستان و دریای خزر
[ترجمه گوگل]راه های دیگر متعدد نیز در تمام طول سال ها گشت و گذار به سمرقند، تاشکند، هندوستان و دریای خزر
10. Finally the Polos reached the Persian town of Saba, to the south of the Caspian Sea.
[ترجمه ترگمان]سرانجام the به شهر Persian در جنوب دریای خزر رسید
[ترجمه گوگل]سرانجام Polos به شهر فارسی ساابا به جنوب دریای خزر رسید
[ترجمه گوگل]سرانجام Polos به شهر فارسی ساابا به جنوب دریای خزر رسید
11. It gradually expanded in size, reaching to the Southern Ural Mountains and the Caspian Sea, and emerging as a dynastic state.
[ترجمه ترگمان]این سبک به تدریج گسترش یافت و به کوه های اورال جنوبی و دریای خزر رسید و به عنوان یک دولت سلطنتی در حال ظهور بود
[ترجمه گوگل]آن به تدریج در اندازه گسترش یافت، رسیدن به کوه های جنوبی اورال و دریای خزر، و در حال ظهور به عنوان یک دولت سلطنتی
[ترجمه گوگل]آن به تدریج در اندازه گسترش یافت، رسیدن به کوه های جنوبی اورال و دریای خزر، و در حال ظهور به عنوان یک دولت سلطنتی
12. The Volga River and the Ural River discharge into the Caspian Sea.
[ترجمه ترگمان]رودخانه ولگا و رود اورال در دریای خزر
[ترجمه گوگل]رودخانه ولگا و رودخانه ارول تخلیه شده به دریای خزر
[ترجمه گوگل]رودخانه ولگا و رودخانه ارول تخلیه شده به دریای خزر
13. TO the north of Baku Boulevard, the namesake promenade that separates the capital of Azerbaijan from its Caspian Sea waterfront, stands the Maiden Tower.
[ترجمه ترگمان]در شمال بلوار باکو، promenade که پایتخت جمهوری آذربایجان را از ساحل دریای خزر جدا می کند، در برج مامان قرار دارد
[ترجمه گوگل]به شمال بلوک باکو، غار ترسناک که پایتخت آذربایجان را از ساحل دریای خزر جدا می کند، برج خیمه را به نمایش می گذارد
[ترجمه گوگل]به شمال بلوک باکو، غار ترسناک که پایتخت آذربایجان را از ساحل دریای خزر جدا می کند، برج خیمه را به نمایش می گذارد
14. The Asian continent lies to the east of the Suez Canal and the Ural Mountains and to the south of the Caucasus Mountains, the Caspian Sea and the Black Sea.
[ترجمه ترگمان]قاره آسیا در شرق کانال سوئز و کوه های اورال و جنوب کوه های قفقاز، دریای خزر و دریای سیاه قرار دارد
[ترجمه گوگل]قاره آسیا در شرق کانال سوئز و کوه های اورال و در جنوب کوه های قفقاز، دریای خزر و دریای سیاه قرار دارد
[ترجمه گوگل]قاره آسیا در شرق کانال سوئز و کوه های اورال و در جنوب کوه های قفقاز، دریای خزر و دریای سیاه قرار دارد
پیشنهاد کاربران
دریای کاسپی
دریاچه کاسپی ( یادمان مردم ایرانی و باستانی کاسپی که در کناره غربی و جنوب غربی این دریاچه می زیستند ) .
دریاچه کاسپی ( یادمان مردم ایرانی و باستانی کاسپی که در کناره غربی و جنوب غربی این دریاچه می زیستند ) .
کلمات دیگر: