1- راه رفتن، گام برداشتن 2- اقدام کردن
take steps
1- راه رفتن، گام برداشتن 2- اقدام کردن
انگلیسی به انگلیسی
• walk by paces
جملات نمونه
1. The party needs to take steps to attract disaffected voters.
[ترجمه ترگمان]این حزب باید گام هایی برای جذب رای دهندگان ناراضی بردارد
[ترجمه گوگل]حزب باید اقداماتی را برای جذب رای دهندگان ناخوشایند انجام دهد
[ترجمه گوگل]حزب باید اقداماتی را برای جذب رای دهندگان ناخوشایند انجام دهد
2. We must take steps now to ensure the survival of these animals.
[ترجمه ترگمان]ما باید برای تضمین بقای این حیوانات اقدام کنیم
[ترجمه گوگل]ما اکنون باید اقداماتی را برای اطمینان از بقای این حیوانات انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما اکنون باید اقداماتی را برای اطمینان از بقای این حیوانات انجام دهیم
3. The government may take steps to enforce compliance with the new measures.
[ترجمه ترگمان]دولت ممکن است گام هایی را بردارد تا انطباق با اقدامات جدید را اجرا کند
[ترجمه گوگل]دولت می تواند اقدامات لازم را برای تطابق با اقدامات جدید انجام دهد
[ترجمه گوگل]دولت می تواند اقدامات لازم را برای تطابق با اقدامات جدید انجام دهد
4. We must take steps to rectify the situation.
[ترجمه ترگمان]ما باید برای اصلاح وضعیت گام هایی برداریم
[ترجمه گوگل]ما باید اقداماتی را برای اصلاح وضعیت انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید اقداماتی را برای اصلاح وضعیت انجام دهیم
5. We must take steps to protect the UK as a manufacturing base.
[ترجمه ترگمان]ما باید برای حفاظت از بریتانیا به عنوان یک پایگاه تولیدی اقدام کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید اقداماتی را برای محافظت از انگلستان به عنوان یک پایگاه تولیدی انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید اقداماتی را برای محافظت از انگلستان به عنوان یک پایگاه تولیدی انجام دهیم
6. We must take steps to safeguard our environment against these threats.
[ترجمه ترگمان]ما باید گام هایی را برای محافظت از محیط زیست در برابر این تهدیدات برداشته باشیم
[ترجمه گوگل]ما باید اقداماتی را برای حفاظت از محیط زیست خود در برابر این تهدیدات انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید اقداماتی را برای حفاظت از محیط زیست خود در برابر این تهدیدات انجام دهیم
7. We need to take steps to counter the chronic decline in our export market.
[ترجمه ترگمان]ما باید گام هایی را برای مقابله با رکود مزمن در بازار صادراتی خود برداشته ایم
[ترجمه گوگل]ما باید اقداماتی را علیه کاهش مداوم بازار صادرات ما انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید اقداماتی را علیه کاهش مداوم بازار صادرات ما انجام دهیم
8. It will also allow employers to take steps to safeguard jobs and businesses.
[ترجمه ترگمان]همچنین به کارفرمایان اجازه می دهد تا برای حفظ شغل و کسب و کارها گام هایی بردارند
[ترجمه گوگل]همچنین به کارفرمایان اجازه می دهد اقدامات لازم را برای محافظت از مشاغل و کسب و کارها انجام دهند
[ترجمه گوگل]همچنین به کارفرمایان اجازه می دهد اقدامات لازم را برای محافظت از مشاغل و کسب و کارها انجام دهند
9. Will he take steps to abolish standing charges or is he the Scrooge of the 1990s?
[ترجمه ترگمان]آیا او گام هایی را برای از بین بردن اتهامات ایستاده یا is دهه ۱۹۹۰ بر می دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا وی اقداماتی را برای لغو هزینه های ایستادن انجام خواهد داد یا او اسکارو 90 ساله است؟
[ترجمه گوگل]آیا وی اقداماتی را برای لغو هزینه های ایستادن انجام خواهد داد یا او اسکارو 90 ساله است؟
10. Bandelier did prompt his parents to take steps to rein Kip in.
[ترجمه ترگمان]Bandelier والدین خود را به برداشتن گام هایی جهت مهار Kip دعوت کرد
[ترجمه گوگل]باندلیر از پدر و مادر خواسته بود تا اقدامات لازم را برای مهار کیپ انجام دهند
[ترجمه گوگل]باندلیر از پدر و مادر خواسته بود تا اقدامات لازم را برای مهار کیپ انجام دهند
11. The government may take steps to compel compliance with the law.
[ترجمه ترگمان]دولت ممکن است گام هایی را بردارد تا با این قانون موافقت کند
[ترجمه گوگل]دولت می تواند اقدامات لازم را انجام دهد تا مجازات قانون را اجبار کند
[ترجمه گوگل]دولت می تواند اقدامات لازم را انجام دهد تا مجازات قانون را اجبار کند
12. We can take steps to provide against a severe winter.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم برای فراهم کردن زمستان سخت گام هایی برداریم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم اقداماتی را علیه زمستان شدیدی انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم اقداماتی را علیه زمستان شدیدی انجام دهیم
13. I've now formally asked the CIA to take steps to declassify those memos so the American people have a chance to see what we obtained and what we learned and how good the intelligence was.
[ترجمه ترگمان]من در حال حاضر رسما از سازمان سیا درخواست کرده ام که گام هایی را بردارد تا این یادداشت ها را از بین ببرد، بنابراین مردم آمریکا شانس این را دارند که ببینند ما چه چیزهایی را بدست آورده ایم و چه اطلاعاتی و چه اطلاعاتی در دست داریم
[ترجمه گوگل]من اکنون به طور رسمی از سازمان سیا خواسته ام تا اقداماتی را برای طبقه بندی این یادداشت ها انجام دهم تا مردم آمریکا فرصتی برای دیدن آنچه که ما به دست آورده ایم و آنچه که آموخته ایم و اینکه چگونه اطلاعات خوب است
[ترجمه گوگل]من اکنون به طور رسمی از سازمان سیا خواسته ام تا اقداماتی را برای طبقه بندی این یادداشت ها انجام دهم تا مردم آمریکا فرصتی برای دیدن آنچه که ما به دست آورده ایم و آنچه که آموخته ایم و اینکه چگونه اطلاعات خوب است
14. Make sure you take steps within your program to enforce serial access to shared file descriptors and other external resources.
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که در برنامه خود قدم بردارید تا دسترسی سریالی به descriptors فایل اشتراکی و سایر منابع خارجی را اجرا کنید
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که در برنامه خود اقداماتی را انجام دهید تا دسترسی سریال به توصیفگرهای فایل اشتراکی و دیگر منابع خارجی را اعمال کنید
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که در برنامه خود اقداماتی را انجام دهید تا دسترسی سریال به توصیفگرهای فایل اشتراکی و دیگر منابع خارجی را اعمال کنید
15. In Toronto, we will take steps to ensure that the current recovery is self-sustaining.
[ترجمه ترگمان]در تورنتو، ما گام هایی را برای اطمینان از اینکه بهبود فعلی خود - پایدار است، به دست خواهیم آورد
[ترجمه گوگل]در تورنتو، ما گام هایی برای اطمینان از این که بازده فعلی خودکفایی است، اقدام خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]در تورنتو، ما گام هایی برای اطمینان از این که بازده فعلی خودکفایی است، اقدام خواهیم کرد
پیشنهاد کاربران
begin a course of action
adopt a particular course of action in order to bring about a particular result
do sth positive
adopt a particular course of action in order to bring about a particular result
do sth positive
انجام اقدامات لازم
Do something positive
کار مفیدی انجام دادن
کار مثبتی انجام دادن
کار مفیدی انجام دادن
کار مثبتی انجام دادن
. E. g
We are taking steps to prevent pollution
They have taken their first tentative steps towards democracy
We are taking steps to prevent pollution
They have taken their first tentative steps towards democracy
کلمات دیگر: