• frustrate someone's plans, ruin someone's plans
take the wind out of a person's sails
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
رشته های کسی را پنبه کردن
کسی را سر جای خود نشاندن / برنامه های کسی را خراب کردن
با یک حرف یا عمل غیر منتظره باعث ایجاد تردید در گفتن چیزی یا انجام کاری توسط دیگری شدن
To make someone feel less confident or determined to do something, usually by saying or doing something that they are not expecting:
I was all ready to tell him that the relationship
was over when he greeted me with a big bunch of flowers - that took the wind out of my sails.
نقشه های کسی را نقش بر آب کردن
Hadi @
بهترین از این نمیشد معنی کرد! 👌
بهترین از این نمیشد معنی کرد! 👌
نا امید کردن _تو ذوق کسی زدن_نقشه کسی را به هم زدن_گند زدن به شور و شوق کسی_برنامه کسی را خراب کردن .
The team's star player was injured and it really took the wind out of their sails.
بازیکن برتر تیم مصدوم شد و همین روحیه تیم را خراب کرد.
It took the wind out of his sails to learn that nearly half of his bonus would go to taxes.
وقتی فهمید نیمی از اضافه حقوقش صرف مالیات میشودخیلی تو ذوقش خورد. ( به ذوقش گندزده شد )
The team's star player was injured and it really took the wind out of their sails.
بازیکن برتر تیم مصدوم شد و همین روحیه تیم را خراب کرد.
It took the wind out of his sails to learn that nearly half of his bonus would go to taxes.
وقتی فهمید نیمی از اضافه حقوقش صرف مالیات میشودخیلی تو ذوقش خورد. ( به ذوقش گندزده شد )
کلمات دیگر: