• begin an attack, make an assault
take the offensive
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
همچنین go on the offensive
اقدام به حمله ( برنامه ریزی شده ) کردن
فرهنگ هزاره:
شروع به حمله کردن، دست به حمله زدن، حالت تهاجمی گرفتن، ( مجازی ) دست پیش گرفتن
دیکشنری لانگمن:
to start attacking or criticizing someone before they start attacking or criticizing you
اقدام به حمله ( برنامه ریزی شده ) کردن
فرهنگ هزاره:
شروع به حمله کردن، دست به حمله زدن، حالت تهاجمی گرفتن، ( مجازی ) دست پیش گرفتن
دیکشنری لانگمن:
to start attacking or criticizing someone before they start attacking or criticizing you
کلمات دیگر: