کلمه جو
صفحه اصلی

take the bull by the horns


خطر کردن، با مشکلات و مخاطرات مقابله کردن، از خطر نترسیدن

انگلیسی به فارسی

خطر کردن. با مشکلات و مخاطرات مقابله کردن. از خطر نترسیدن. شجاعت کردن. دل به دریا زدن.


گاو را با شاخش بگیر


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to confront a formidable problem in a direct manner in spite of fear.

• deal with the problem head-on

مترادف و متضاد

Deal decisively with a difficult or dangerous situation.


جملات نمونه

1. Nora decided to take the bull by the horns and organize things for herself.
[ترجمه سجاد عبدالهی] نورا تصمیم گرفت که شجاعت به خرج دهد و خودش رشته ی امور را به دست گیرد
[ترجمه مونا] نورا تصمیم گرفت با شاخ گاو دربیفتد و امور خودش را سازماندهی کند.
[ترجمه ترگمان]\"نورا\" تصمیم گرفت که گاو را با شاخ بگیرد و کارها را برای خود ترتیب دهد
[ترجمه گوگل]نورا تصمیم گرفت که گاو را از شاخ بگیرد و چیزهای خود را سازماندهی کند

2. Now is the time for the Chancellor to take the bull by the horns and announce a two per cent cut in interest rates.
[ترجمه ترگمان]اکنون زمان آن است که صدراعظم سفته را به دست بگیرد و دو درصد کاهش در نرخ بهره را اعلام کند
[ترجمه گوگل]اکنون وقت آن رسیده که صدور گوسفند را از طریق شاخ ها برداریم و دو درصد کاهش نرخ بهره را اعلام کنیم

3. Why don't you take the bull by the horns and tell him to leave?
[ترجمه شکوفه] چرا شجاعت به خرج نمیدی و بهش نمیگی که بره
[ترجمه ترگمان]چرا گاو نر را از شاخ بیرون نمی بری و به او بگویی که از اینجا برود؟
[ترجمه گوگل]چرا گاو را با شاخ نمی گیرید و به او می گوئید که ترک کند؟

4. Helena decided to take the bull by the horns and organize the show herself.
[ترجمه ترگمان]هلنا تصمیم گرفت که گاو را با شاخ بگیرد و خود برنامه را سازمان دهی کند
[ترجمه گوگل]هلنا تصمیم گرفت که گاو را در شاخ بگیرد و خودش را سازماندهی کند

5. We decided to take the bull by the horns and go to court, instead of paying the fine.
[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفتیم که گاو را با شاخ بگیریم و به جای پرداخت جریمه به دادگاه برویم
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم که گاو را با شاخ ها بیاوریم و به جای پرداخت جریمه به دادگاه برسیم

6. It's time to take the bull by the horns. I'm going to demand reform in the sales department even though it may mean risking my job.
[ترجمه ترگمان]وقتش است که گاو را با شاخ به بیرون ببریم من خواهان اصلاحات در بخش فروش هستم، اگرچه ممکن است به معنی به خطر انداختن شغلم باشد
[ترجمه گوگل]وقت آن است که گاو را از شاخ بگیرد من قصد دارم اصلاحات را در بخش فروش تقاضا کنم، هرچند ممکن است به معنی ریسک کار من باشد

7. Under such circumstances, you have no choice, but take the bull by the horns.
[ترجمه ترگمان]تحت چنین شرایطی، تو حق انتخاب نداری، اما شاخ گاو را با شاخ بردار
[ترجمه گوگل]در چنین شرایطی، شما هیچ گزینهای ندارید، اما گاو را با شاخها ببرید

8. You need to take the bull by the horns.
[ترجمه ترگمان]باید از شاخ گاو استفاده کنی
[ترجمه گوگل]شما باید گاو را با شاخ ها ببرید

9. He decided to take the bull by the horns and demand a raise even though he might get fired.
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت که گاو را با شاخ بگیرد و حتی با این که ممکن است شلیک کند، تقاضای بالا رفتن کند
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت که گاو را با شاخ ببرد و تقاضای بالا بردن حتی اگر ممکن است اخراج شود

10. Today I'm going to take the bull by the horns and tell him he's fired.
[ترجمه ترگمان]امروز می خواهم شاخ گاو را از شاخ و برگ ببرم و به او بگویم که او را اخراج کرده اند
[ترجمه گوگل]امروز من قصد دارم گاو را با شاخ ها ببرم و به او بگویم که اخراج شده است

11. Take the bull by the horns.
[ترجمه ترگمان] شاخ گاو رو از شاخ در بیار
[ترجمه گوگل]گاو را با شاخش بگیر

12. Those who take the bull by the horns at difficult times are really brave men.
[ترجمه ترگمان]کسانی که گاو را با شاخ به دست می گیرند، در زمان های سختی، مردان شجاعی هستند
[ترجمه گوگل]کسانی که گاو را در شاخ های دوران سختی می گیرند، واقعا مردان شجاع هستند

13. If my go-between can't get permission for me to marry her, I guess I'll have to take the bull by the horns and go to see her father myself.
[ترجمه ترگمان]اگر من با او ازدواج کنم و اجازه بگیرم با او ازدواج کنم، فکر کنم باید از شاخ گاو استفاده کنم و خودم به دیدن پدرش بروم
[ترجمه گوگل]اگر بین من اجازه ندهد که من ازدواج کنم، حدس می زنم که من باید با گاو نر گاو را ببرم و خودم را به پدرش ببازم

14. No matter how difficult the situation is, the Chinese people always take the bull by the horns.
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که وضعیت چقدر دشوار باشد، مردم چین همیشه گاو را به دست می گیرند
[ترجمه گوگل]مهم نیست چقدر شرایط دشوار است، مردم چینی همیشه گاو را با شاخ می گیرند

Take the bull by the horns, you must sort out the major problems.

باید دل را به دریا بزنی و مشکلات اصلی را حل و فصل کنی.


The British government will have to take the bull by the horns and tackle the inflation.

دولت بریتانیا باید شجاعت به خرج دهد و تورم را مهار کند.


We decided to take the bull by the horns and go to court, instead of paying the fine.

ما تصمیم گرفتیم که دل به دریا بزنیم و به جای پرداخت جریمه به دادگاه برویم.


پیشنهاد کاربران

اقدام قاطع در یک وضعیت دشوار

باموقعیت دشوار روبرو شدن

گرفتن گاو ( نر ) بوسیله شاخ هاش، ( ضرب المثل ) به معنای روبرو شدن با خطر بصورت مستقیم و نهراسیدن از آن، درگیر شدن یا مواجه با مشکلات با اعتماد بنفس بالا علیرغم وجود خطر،

دل را به دریا زدن ، ریسک کردن ، رویارویی با خطرات

دل به دریا زدن

بدون ترس با سختی ها روبرو شدن، با مشکل شاخ به شاخ شدن، دست به کار شدن،

نزدیک ترین معادلش در فارسی که شبیه نسخه انگلیسیش هم هست، با مشکل شاخ به شاخ شدن ـه

قاطعانه عمل کردن، مقابله کردن با یک مشکل یا شرایط سخت به طور مستقیم و با اعتماد به نفس


کلمات دیگر: