1. By early summer, she could no longer walk unassisted.
[ترجمه ترگمان]در اوایل تابستان، بدون کمک دیگر نمی توانست راه برود
[ترجمه گوگل]اوایل تابستان او دیگر نمیتوانست بدون کمک راه برود
2. In certain circumstances an unassisted party may be awarded costs from the legal aid fund if his opponent is legally aided.
[ترجمه ترگمان]در شرایطی خاص، اگر رقیب به طور قانونی به حریف کمک کند، ممکن است یک فرد بدون کمک از صندوق کمک قانونی هزینه دریافت کند
[ترجمه گوگل]در شرایط خاص، یک طرف حزب بدون حمایت ممکن است از صندوق کمک های حقوقی هزینه های اعطا کند، زیرا حامی او به طور قانونی کمک می کند
3. She was incoherent and incapable of unassisted movement.
[ترجمه ترگمان]دیگر نمی توانست جلو حرکت خود را بگیرد
[ترجمه گوگل]او ناسازگار بود و ناتوان از جنبش بدون حمایت بود
4. This leaves successful unassisted parties in a rather unfortunate position.
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که افراد بدون کمک در موقعیت نسبتا بد، بدون کمک دیگران موفق شوند
[ترجمه گوگل]در این صورت، احزاب متحد بدون حمایت، در موقعیتی ناخوشایند قرار می گیرند
5. She could not move unassisted.
[ترجمه ترگمان]بدون کمک نمی توانست حرکت کند
[ترجمه گوگل]او نمیتوانست بدون کمک حرکت کند
6. So I have to prise off the foe unassisted, which, believe me, takes some doing.
[ترجمه ترگمان]بنابراین من باید بدون کمک دشمن از دشمن بیرون بکشم، که به نظر من، این کار را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین من مجبور نیستم جناحی را که به من کمک نکرده است، به دست بیاورم
7. The indulged unassisted submerge the dust when I keep watch for you in ruins.
[ترجمه ترگمان]بدون کمک، بدون کمک به زیر خاک رفتن، وقتی به دنبال شما به ویرانی نگاه می کنم، گرد و غبار می رود
[ترجمه گوگل]غافلگیر شدم غرق در غزه وقتی که من در خرابه های شما نگه داری می کنم
8. Use PLUS, work unassisted to produce detail CAD models and drawings of components and assemblies.
[ترجمه ترگمان]از PLUS استفاده کنید، بدون کمک به تولید جزئیات در مدل های CAD و طراحی مولفه ها و مجموعه ها کمک کنید
[ترجمه گوگل]از PLUS استفاده کنید، برای جزئیات قطعات CAD و قطعات اجزای سازنده کار کنید
9. He overcame his addictions unassisted.
[ترجمه ترگمان]او بدون کمک به اعتیاد خود غلبه کرد
[ترجمه گوگل]او اعتیاد خود را بدون هیچ مشکلی سوق داد
10. At other times, he'd force her to walk totally unassisted.
[ترجمه ترگمان]در مواقع دیگر، او را مجبور می کرد بدون کمک به راه خود ادامه دهد
[ترجمه گوگل]در دیگر موارد، او را مجبور می کرد او را به طور کامل تحت حمایت قرار دهد
11. Schumacher was not injured in the accident and climbed out of the cockpit unassisted.
[ترجمه ترگمان]شوماخر در این حادثه زخمی نشد و بدون کمک از کابین خلبان پیاده شد
[ترجمه گوگل]شوماخر در حادثه زخمی نشود و از کابین خلبان بدون کمک کشته شد
12. The air is later renewed by approaching the surface, the snail now carrying its weight unassisted.
[ترجمه ترگمان]هوا بعدا با نزدیک شدن به سطح، حلزون پیش می رود، که در حال حاضر بدون کمک وزن خود را حمل می کند
[ترجمه گوگل]بعدا هوا با نزدیک شدن به سطح تجدید می شود، حلزون در حال حاضر وزن خود را بدون کمک
13. Wilbur : When free verse succeeds, it can be excitingly spare and unassisted.
[ترجمه ترگمان](ویلبر): وقتی که شعر آزاد موفق می شود، می تواند بدون کمک و بدون کمک کار کند
[ترجمه گوگل]ویلبر هنگامی که آیه آزاد موفق می شود، می تواند هیجان انگیز است و بدون کمک
14. We have built machines as complicated as is possible with unassisted engineering.
[ترجمه ترگمان]ما ماشین هایی را به اندازه کافی پیچیده ساخته ایم که بدون کمک مهندسی امکان پذیر است
[ترجمه گوگل]ما ماشین ها را با پیچیدگی هایی که ممکن است با مهندسی بدون کمک ایجاد کنیم، ساخته ایم