کلمه جو
صفحه اصلی

war paint


(سرخپوستان - سابقا) رنگ زدن به صورت برای شرکت در جنگ، (امریکا- خودمانی) جامه ی رسمی، اونیفورم و مدال ها، میان سر  پوستان امریکا نقاشی بدن برای رزم وپیکار

انگلیسی به فارسی

(میان سرخ پوستان آمریکا) نقاشی بدن برای رزم وپیکار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: pigments applied to the face and body by warriors, as those of some American Indian tribes, before a battle.

• colors that warriors spread on their faces

جملات نمونه

1. Josie's just putting on her war paint.
[ترجمه ترگمان]جوزی فقط داره رنگ war را میزنه
[ترجمه گوگل]جوزی فقط رنگ جنگ خود را بر روی آن قرار داده است

2. When the fans meet their idols, apply their war paint and barrack the opposition.
[ترجمه ترگمان]زمانی که طرفداران بت های خود را می بینند، رنگ جنگی خود را به کار می گیرند و از جناح مخالف پیروی می کنند
[ترجمه گوگل]هنگامی که طرفداران بت ها را ملاقات می کنند، رنگ جنگ خود را اعمال می کنند و مخالفان را سرقت می کنند

3. Forest Goblins wear exotic war paint, carry war axes and are often decorated with colourful feathers.
[ترجمه ترگمان]Goblins جنگل رنگ جنگ خارجی را می پوشند، تبر جنگی حمل می کنند و اغلب با پره ای رنگارنگ تزئین می شوند
[ترجمه گوگل]Goblins جنگل رنگ عجیب و غریب جنگ، حمل محور جنگ و اغلب با پرهای رنگارنگ تزئین شده است

4. Yeah, to scare people. You know, war paint.
[ترجمه ترگمان] آره، برای ترسوندن مردم میدونی، رنگ جنگ
[ترجمه گوگل]بله، مردم را بترساند می دانید، رنگ جنگ است

5. There is a mixture of war paint and camouflage on his face and a trophy on his head.
[ترجمه ترگمان]ترکیبی از رنگ جنگی و استتار در صورتش و نشان پیروزی روی سرش وجود دارد
[ترجمه گوگل]است مخلوطی از رنگ جنگ و استتار در چهره اش و یک جایزه در سر او وجود دارد

6. Expecting them to wear war paint?
[ترجمه ترگمان]از آن ها انتظار داشتید که رنگ جنگی بپوشند؟
[ترجمه گوگل]انتظار میرفتن آنها برای پوشیدن رنگ جنگ باشد؟

7. Safecracker: Yeah, to scare people. You know, war paint.
[ترجمه ترگمان]آره، برای ترسوندن مردم میدونی، رنگ جنگ
[ترجمه گوگل]Safecracker بله، برای ترساندن مردم می دانید، رنگ جنگ است

8. War paint and tattoos are also considered taboo by the Goffs, but skull earrings, death's head pendants, metal studs piercing the flesh, and large nose-rings are favoured.
[ترجمه ترگمان]رنگ و نقاشی در جنگ نیز به عنوان تابو در نظر گرفته می شوند، اما گوشواره جمجمه، pendants سر مرگ، studs فلزی، گوشت و حلقه های بزرگ بینی مورد توجه هستند
[ترجمه گوگل]نقاشی های جنگی و خالکوبی ها نیز توسط گوف ها تابو به شمار می آیند، اما گوشواره های جمجمه، آویزهای سر مرگ، ستدس های فلزی سوراخ گوشتی و گوشه های بزرگ بینی مورد توجه قرار گرفته است

9. I've got the 4 war paint.
[ترجمه ترگمان]من نقاشی چهار جنگ را دارم
[ترجمه گوگل]من 4 رنگ جنگ دارم

10. As the student's uniforms are traded for spears and war paint, the innocent boys devolve into uncontrolled, bloodthirsty hunters and ultimately, savages intent on killing the "beast".
[ترجمه ترگمان]همانطور که یونیفرم دانش آموزان برای نیزه و رنگ جنگی مبادله می شوند، پسران بی گناهی به شکارچیان کنترل نشده، تشنه به خون و در نهایت وحشی متوسل می شوند که قصد کشتن \"حیوان\" را دارند
[ترجمه گوگل]همانطور که لباس دانشجویی برای اسلحه و جنگ جنگی معامله می شود، پسران بی گناه به شکارچیان کنترل نشده و متخلف، و در نهایت، وحشیانی که قصد کشتن �جانور� را دارند، می گذارند

11. Jane : Now for the party supplies. I've got the 4 war paint.
[ترجمه ترگمان] حالا برای تدارکات مهمونی من نقاشی چهار جنگ را دارم
[ترجمه گوگل]جین در حال حاضر برای لوازم حزب من 4 رنگ جنگ دارم

12. He also made sure that all his guards wore the capes with the Mumuu war paint symbol as well.
[ترجمه ترگمان]او همچنین مطمئن شد که همه محافظان او the با نماد رنگ جنگ Mumuu دارند
[ترجمه گوگل]او همچنین اطمینان داد که تمام محافظانش با نماد نقاشی جنگی Mumuu نیز کلاه های خود را پوشانده اند

13. Bad Moon warriors wear strikingly patterned clothing and shocking war paint designed to terrify the enemy.
[ترجمه ترگمان]جنگجویان ماه بد لباس کاملا الگو و رنگ جنگ تکان دهنده ای می پوشند که برای ترساندن دشمن طراحی شده اند
[ترجمه گوگل]جنگجویان بد ماه به لباس های متنوع و الهام گرفته شده و رنگ های جنگی تکان دهنده طراحی شده اند تا دشمن را تهدید کنند


کلمات دیگر: