کلمه جو
صفحه اصلی

wall clock

انگلیسی به فارسی

ساعت دیواری


انگلیسی به انگلیسی

• grandfather clock, cuckoo clock, clock that is hanging on the wall

جملات نمونه

1. Help me to straighten the wall clock.
[ترجمه علیرضا...] کمکم کن ساعت دیواری را تعمیر کنم
[ترجمه ترگمان]کم کم کن ساعت دیواری را مرتب کنم
[ترجمه گوگل]به من کمک کن تا ساعت دیواری را درست کنی

2. The yellow light shone on the wall clock.
[ترجمه ترگمان]روشنایی زرد در ساعت دیواری می درخشید
[ترجمه گوگل]چراغ زرد روی ساعت دیواری روشن شد

3. She checked the wall clock.
[ترجمه ترگمان]ساعت دیواری را چک کرد
[ترجمه گوگل]او ساعت دیواری را چک کرد

4. Two garden seats went at £155; a Vienna wall clock made £190 and a school clock £90.
[ترجمه ترگمان]دو نیمکت باغ در ۱۵۵ پوند برگزار شد؛ یک ساعت دیواری وین ۱۹۰ پوند و یک ساعت مدرسه ۹۰ پوند درآمد داشت
[ترجمه گوگل]دو صندلی باغ در 155 پوند فروختند یک ساعت دیواری وین 190 پوند و ساعت مدرسه 90 پوند

5. Smith looked at his watch, at the wall clock, at the digital clock.
[ترجمه ترگمان]اسمیت به ساعتش نگاه کرد، ساعت دیواری، در ساعت دیجیتال
[ترجمه گوگل]اسمیت به ساعت دیواری خود در ساعت دیواری نگاه کرد

6. Von Stein had been checking the wall clock in the laboratory then looking back at his notes for some time.
[ترجمه ترگمان](وون آستین)ساعت دیواری را در آزمایشگاه چک کرده بود و مدتی به یادداشت خود نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]فون استین چک ساعت دیواری را در آزمایشگاه بررسی کرده و سپس برای یادداشت های خود به برخی از زمان ها نگاه می کند

7. Vienna double weight wall clock, £330 and a Victorian sewing table, £340.
[ترجمه ترگمان]ساعت دیواری دو نفره وین، ۳۳۰ پوند و یک میز خیاطی ویکتوریایی، ۳۴۰ پوند
[ترجمه گوگل]ساعت دیواری دوار وین، 330 پوند و میز دوخت ویکتوریا، 340 پوند

8. A wall clock will tell you the time of day but not its manufactured brethren.
[ترجمه ترگمان]ساعت دیواری زمان آن را به شما خواهد گفت، اما برادران manufactured
[ترجمه گوگل]ساعت دیواری ساعت به روز را به شما می گوید، اما نه برادران تولیدش

9. Directly before her was a large wall clock.
[ترجمه ترگمان] درست قبل از اینکه ساعت دیواری بزرگ بشه
[ترجمه گوگل]به طور مستقیم قبل از او ساعت دیواری بزرگ بود

10. Large Wall Clock: so all can see when the stand-up will start or when meetings will reconvene.
[ترجمه ترگمان]دیوار بزرگ ساعت: به این ترتیب همه شما می توانید ببینید که چه زمانی این جلسه آغاز خواهد شد و یا زمانی که نشست ها دوباره آغاز خواهد شد
[ترجمه گوگل]ساعت دیواری بزرگ، به طوری که همه می توانند ببینند هنگامی که ایستادن شروع می شود یا هنگامی که جلسات دوباره برگزار می شود

11. The hands of the wall clock were still.
[ترجمه ترگمان]عقربه های ساعت دیواری هنوز خاموش بود
[ترجمه گوگل]دست ساعت دیواری هنوز بود

12. Liu Xing look at the wall clock read said.
[ترجمه ترگمان]لیو ژینگ به ساعت دیواری نگاه کرد و گفت:
[ترجمه گوگل]لیو Xing به ساعت دیواری به عنوان خوانده شده گفت

13. Does the wall clock keep good time?
[ترجمه ترگمان]آیا ساعت دیواری زمان خوبی دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا ساعت دیواری هم خوب است؟

14. Unusual wall clock made out of recycled magnetic tape reel.
[ترجمه ترگمان]ساعت دیواری غیر عادی از قسمت recycled magnetic recycled ساخته شد
[ترجمه گوگل]ساعت دیواری غیر معمول ساخته شده از حلقه مغناطیسی بازیافت شده


کلمات دیگر: