کلمه جو
صفحه اصلی

takeover bid

انگلیسی به انگلیسی

• (in business) offer to buy shares for the purposes of taking over the company
a takeover bid is an attempt by a person or organization to take control of a company, usually by buying a lot of shares in the company.

جملات نمونه

1. The company have abandoned their takeover bid.
[ترجمه ترگمان]این شرکت پیشنهاد تصاحب آن ها را رها کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت پیشنهاد خرید خود را رها کرده است

2. The takeover bid now looks unlikely to succeed.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد تصاحب حالا بعید به نظر می رسد که موفق شود
[ترجمه گوگل]پیشنهاد خرید اکنون به نظر می رسد بعید است که موفق شود

3. A German firm launched a takeover bid for the company.
[ترجمه ترگمان]یک شرکت آلمانی پیشنهاد تصاحب این شرکت را آغاز کرد
[ترجمه گوگل]شرکت آلمانی یک پیشنهاد خرید را برای این شرکت راه اندازی کرد

4. The company successfully mounted a takeover bid in 199
[ترجمه ترگمان]شرکت در ۱۹۹ پیشنهاد تصاحب در ۱۹۹ راس شرکت کرد
[ترجمه گوگل]این شرکت با موفقیت یک پیشنهاد خرید را در سال 199 به بازار عرضه کرد

5. Thornbury has announced a takeover bid of a regional TV company.
[ترجمه ترگمان]Thornbury پیشنهاد تصاحب یک شرکت تلویزیونی منطقه ای را اعلام کرده است
[ترجمه گوگل]Thornbury اعلام کرده است که پیشنهاد خرید یک شرکت تلویزیونی منطقه ای است

6. Granada mounted a hostile takeover bid for Forte.
[ترجمه ترگمان]گرانادا (غرناطه)یک پیشنهاد تصاحب خصمانه برای Forte برپا کرد
[ترجمه گوگل]گرانادا پیشنهاد فروپاشی خصمانه برای Forte ارائه داد

7. Hanson made an agreed takeover bid of £351 million.
[ترجمه ترگمان]\"هانسون\" پیشنهاد تصاحب مورد موافقت ۳۵۱ میلیون پوند را داد
[ترجمه گوگل]هانسون پیشنهاد خرید پذیرفته شده 351 میلیون پوند را انجام داد

8. The company made a takeover bid for a rival firm.
[ترجمه ترگمان]این شرکت پیشنهاد تصاحب یک شرکت رقیب را داد
[ترجمه گوگل]این شرکت پیشنهاد یک شرکت رقیب را پیشنهاد داد

9. They made a takeover bid for the company.
[ترجمه ترگمان]آن ها پیشنهاد تصاحب این شرکت را دادند
[ترجمه گوگل]آنها برای شرکت پیشنهاد خرید دادند

10. They found themselves outflanked by the rival takeover bid.
[ترجمه ترگمان]آن ها خود را در مناقصه تصاحب رقیب یافتند
[ترجمه گوگل]آنها خود را با پیشنهاد خرید رقیب پیدا کردند

11. The company managed to fend off the hostile takeover bid.
[ترجمه ترگمان]این شرکت توانست پیشنهاد تصاحب خصمانه را دفع کند
[ترجمه گوگل]این شرکت موفق به فرار از پیشنهاد خرید خصمانه شد

12. To ramp up a share price during a takeover bid is unacceptable.
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت سهام در طول یک مزایده واگذاری غیرقابل قبول است
[ترجمه گوگل]برای افزایش قیمت سهام در طول پیشنهاد خرید غیرقابل قبول است

13. According to informed sources, a takeover bid is planned for next month.
[ترجمه ترگمان]با توجه به منابع مطلع، پیشنهاد تصاحب برای ماه آینده برنامه ریزی شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس منابع آگاه، یک پیشنهاد خرید برای ماه آینده برنامه ریزی شده است

14. A takeover bid for the airline was launched today.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد تصاحب این شرکت هواپیمایی امروز آغاز شد
[ترجمه گوگل]پیشنهاد خرید برای شرکت هواپیمایی امروز آغاز شد

15. But it's now facing a hostile takeover bid by a Suffolk based-brewery, Greene King.
[ترجمه ترگمان]اما در حال حاضر با پیشنهاد تصاحب خصمانه بر روی آبجوسازی، پادشاه گرین مواجه است
[ترجمه گوگل]اما در حال حاضر با یک پیشنهاد خرید خصمانه توسط یک بوستان بر پایهی سویلفک، گرین کینگ مواجه شده است

پیشنهاد کاربران

پیشنهاد خرید به قصد تملک

خرید سهام شرکت سهامی عام


کلمات دیگر: