بیداری، بیخوابی، شب زنده داری
wakefulness
بیداری، بیخوابی، شب زنده داری
انگلیسی به فارسی
بیداری
انگلیسی به انگلیسی
• absence of sleep; alertness, vigilance
جملات نمونه
1. She began to drift between sleep and wakefulness.
[ترجمه ترگمان]او از خواب بیدار شد و از خواب بیدار شد
[ترجمه گوگل]او شروع به حرکت بین خواب و بیداری کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به حرکت بین خواب و بیداری کرد
2. A sudden noise jolted him into wakefulness.
[ترجمه ترگمان]ناگهان سر و صدا او را بیدار کرد
[ترجمه گوگل]سر و صدایی ناگهانی او را به زود بیدار کرد
[ترجمه گوگل]سر و صدایی ناگهانی او را به زود بیدار کرد
3. For we wear each other out with our wakefulness.
[ترجمه ترگمان]زیرا ما همدیگر را با wakefulness wear
[ترجمه گوگل]برای ما بیدار شدن با یکدیگر یکدیگر را می کنیم
[ترجمه گوگل]برای ما بیدار شدن با یکدیگر یکدیگر را می کنیم
4. This is a transitional period between wakefulness and sleep lasting only about three to five minutes.
[ترجمه ترگمان]این یک دوره انتقال بین بیداری و خواب فقط حدود سه تا پنج دقیقه طول می کشد
[ترجمه گوگل]این یک دوره انتقال بین بیداری و خواب است که تنها حدود سه تا پنج دقیقه طول می کشد
[ترجمه گوگل]این یک دوره انتقال بین بیداری و خواب است که تنها حدود سه تا پنج دقیقه طول می کشد
5. Consciousness during wakefulness in a sane person is pretty well ordered and familiar.
[ترجمه ترگمان]هوشیاری در طول بیداری در یک آدم عاقل، کاملا مرتب و آشنا است
[ترجمه گوگل]آگاهی در هنگام بیداری در یک فرد عاقل، کاملا درست و درست است
[ترجمه گوگل]آگاهی در هنگام بیداری در یک فرد عاقل، کاملا درست و درست است
6. The circadian rhythm you feel as wakefulness and sleepiness is the result of internal body changes.
[ترجمه ترگمان]ریتم شبانه روزی که شما احساس می کنید، بیداری و خواب آلودگی حاصل تغییرات بدن داخلی است
[ترجمه گوگل]ریتم شبانه روزی که شما به عنوان خواب آلودگی و بیداری احساس می کنید، نتیجه تغییرات درونی بدن است
[ترجمه گوگل]ریتم شبانه روزی که شما به عنوان خواب آلودگی و بیداری احساس می کنید، نتیجه تغییرات درونی بدن است
7. Wakefulness is often the result of bad sleep habits.
[ترجمه ترگمان]wakefulness اغلب نتیجه عادت های بد خواب است
[ترجمه گوگل]بیخوابی اغلب نتیجه عادت های بد خواب است
[ترجمه گوگل]بیخوابی اغلب نتیجه عادت های بد خواب است
8. Wakefulness, watchfulness, and bellicosity make a good hunter.
[ترجمه ترگمان]مراقبت، مراقبت و bellicosity یک شکارچی خوب است
[ترجمه گوگل]بیداری، مراقب بودن و نزاع باعث شکارچی خوب می شود
[ترجمه گوگل]بیداری، مراقب بودن و نزاع باعث شکارچی خوب می شود
9. Sleep interrupts wakefulness, and sleep itself is interrupted by dreams and nightmares.
[ترجمه ترگمان]خواب حرف بیداری را قطع می کند و خواب و کابوس قطع می شود
[ترجمه گوگل]خواب خواب بیداری را قطع می کند و خواب خود را با خواب و کابوس قطع می کند
[ترجمه گوگل]خواب خواب بیداری را قطع می کند و خواب خود را با خواب و کابوس قطع می کند
10. In general, wakefulness in animals is a survival function needed to feed and to keep predators away.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی هوشیاری در حیوانات یک تابع زنده برای تغذیه و حفظ شکارچیان است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، بیداری در حیوانات یک تابع زنده ماندن است که برای تغذیه و جلوگیری از شکارچیان لازم است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، بیداری در حیوانات یک تابع زنده ماندن است که برای تغذیه و جلوگیری از شکارچیان لازم است
11. Protein in meals wakefulness, while carbohydrates promote sleep.
[ترجمه ترگمان]پروتیین در وعده های غذایی، در حالی که کربوهیدرات ها خواب را ترویج می کنند
[ترجمه گوگل]پروتئین در بیداری غذا، در حالی که کربوهیدرات باعث خواب می شود
[ترجمه گوگل]پروتئین در بیداری غذا، در حالی که کربوهیدرات باعث خواب می شود
12. So-called hypnagogic hallucinations occurduring the transition from wakefulness to sleep (just after our headhits the pillow).
[ترجمه ترگمان]به اصطلاح -، گذار از بیداری به خواب (درست بعد از headhits بالش)را خراب می کنند
[ترجمه گوگل]به اصطلاح hypnagogic توهم در حالی که گذار از بیداری به خواب (درست بعد از headhits بالش)
[ترجمه گوگل]به اصطلاح hypnagogic توهم در حالی که گذار از بیداری به خواب (درست بعد از headhits بالش)
13. Protein in food stimulates wakefulness, while carbohydrates promote sleep.
[ترجمه ترگمان]پروتیین در غذا، هوشیاری را تحریک می کند، در حالی که کربوهیدرات ها خواب را ترویج می کنند
[ترجمه گوگل]پروتئین در غذا باعث تحریک بیداری می شود، در حالی که کربوهیدرات باعث خواب می شود
[ترجمه گوگل]پروتئین در غذا باعث تحریک بیداری می شود، در حالی که کربوهیدرات باعث خواب می شود
14. For sleep and wakefulness there is a shorter, embedded cycle around 12 hours long.
[ترجمه ترگمان]برای خواب و بیداری یک چرخه در حدود ۱۲ ساعت طول می کشد
[ترجمه گوگل]برای خواب و بیداری یک چرخه کوچکتر، تعبیه شده در حدود 12 ساعت طول می کشد
[ترجمه گوگل]برای خواب و بیداری یک چرخه کوچکتر، تعبیه شده در حدود 12 ساعت طول می کشد
پیشنهاد کاربران
هشیاری
کلمات دیگر: