کلمه جو
صفحه اصلی

vault of heaven

انگلیسی به فارسی

طاق آسمان


انگلیسی به انگلیسی

• sky, heavens

جملات نمونه

1. Over the earth rests the vault of heaven like a hemispherical dome or great bell.
[ترجمه ترگمان]بر فراز زمین، گنبد آسمان مانند گنبد hemispherical یا ناقوس بزرگ است
[ترجمه گوگل]در سرتاسر زمین طاق آسمان مانند گنبد نیمکره ای یا زنگ بزرگ است

2. However, I am the unique grey spirit under vault of heaven.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، من یک روح منحصر به فرد در زیر گنبد آسمان هستم
[ترجمه گوگل]با این حال، من روح خاکستری منحصر به فرد در زیر طاق آسمان است

3. It'soon covers the entire vault of heaven, producing a tumult of wind and rain.
[ترجمه ترگمان]به زودی تمام گنبد آسمان را می پوشاند و صدای باد و باران به مشام می رسد
[ترجمه گوگل]It'soon کل طاق آسمان را پوشش می دهد، ایجاد می شود از باد و باران

4. Under the cloudy vault of heaven, a small boat was sailing on the sea.
[ترجمه ترگمان]زیر گنبد ابری آسمان یک قایق کوچک روی دریا لنگر انداخته بود
[ترجمه گوگل]در امتداد ابرهای ابری، یک قایق کوچک در دریا قدم میزد

5. Let them also shine vault of heaven to give light on earth.
[ترجمه ترگمان]بگذار زمین آسمان را هم روشن کنند تا نور روی زمین را روشن کنند
[ترجمه گوگل]به آنها اجازه دهید تا آسمان را نیز ببندند تا زمین را نوران کنند

6. With the totem of their ancestors visualized on vault of heaven.
[ترجمه ترگمان]با the of که نیاکان آن ها بر روی گنبد آسمان مجسم شده بودند
[ترجمه گوگل]با توت اجداد خود را در طاق آسمان به تصویر کشیدند

7. The vault of heaven, full of soft, shining stars, stretched vast and fathomless above him.
[ترجمه ترگمان]گنبد آسمان، پر از ستارگان درخشان و درخشان در بالای سرش گسترده بود
[ترجمه گوگل]طاق آسمان، پر از ستارگان نرم و درخشان است که از او بزرگ و بی رحم است

8. Over this is arched the solid vault of heaven.
[ترجمه ترگمان]بر فراز این سقف گنبدی شکلی از آسمان بالا می رود
[ترجمه گوگل]بیش از این طاق جامد از آسمان است

9. But with every instant he felt clearly and, as it were, tangibly, that something firm and unshakable as that vault of heaven had entered into his soul.
[ترجمه ترگمان]با این همه، با هر لحظه احساس می کرد که چیزی استوار و ثابت مانند گنبد آسمان در جانش حلول کرده بود
[ترجمه گوگل]اما با هر لحظه، او به وضوح احساس کرد و همانطور که بود، به طور مؤثری، این چیزی استوار و غیر قابل انکار بود که طاق آسمان به نفس او وارد شده بود

10. In medieval times, poets often called the sky " the vault of heaven "
[ترجمه ترگمان]در دوران قرون وسطی، شاعران اغلب آسمان را \"گنبد آسمان\" می نامیدند
[ترجمه گوگل]در دوران قرون وسطایی، شاعران اغلب آسمان آسمان را به نام 'طاق آسمان'


کلمات دیگر: