تضعیف، استر، دولا سازى ورزش : دوبله کردن
doubling
تضعیف، استر، دولا سازى ورزش : دوبله کردن
انگلیسی به فارسی
دو برابر شدن، دو برابر کردن، مضاعف کردن، دولا کردن
انگلیسی به انگلیسی
• duplication, act of increasing twofold
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] مضاعف سازی
[نساجی] دولا کنی - دولا تابی - چندلا کردن - تغذیه دولا یا چندلا ماشین - پود دو برابر ضخیم در پارچه - قرار دادن تعدادی فتیله کنار هم
[ریاضیات] مضاعف سازی
[نساجی] دولا کنی - دولا تابی - چندلا کردن - تغذیه دولا یا چندلا ماشین - پود دو برابر ضخیم در پارچه - قرار دادن تعدادی فتیله کنار هم
[ریاضیات] مضاعف سازی
جملات نمونه
1. the world population is doubling every thirty- five years
جمعیت دنیا هر سی و پنج سال دو برابر می شود.
2. the road building program postulates a doubling of oil income
برنامه ی راه سازی براین اصل استوار است که درآمد نفت دوبرابر خواهد شد.
3. The beer industry had absorbed a doubling of federal tax in 199
[ترجمه ترگمان]صنعت آبجو دارای دو برابر شدن مالیات فدرال بود
[ترجمه گوگل]صنعت آبجو دو برابر مالیات فدرال در سال 199 جذب کرده است
[ترجمه گوگل]صنعت آبجو دو برابر مالیات فدرال در سال 199 جذب کرده است
4. You've then got an evens chance of doubling your money at a stroke.
[ترجمه ترگمان]در این صورت شانس هم داری که پول تو در یک حمله دو برابر کنی
[ترجمه گوگل]پس از آن یک شانس به دست آوردن پول خود را دوبرابر کردید
[ترجمه گوگل]پس از آن یک شانس به دست آوردن پول خود را دوبرابر کردید
5. By doubling its price, the industry sowed the seeds of its own destruction.
[ترجمه ترگمان]این صنعت با دو برابر کردن قیمت خود بذر نابودی خود را کاشت
[ترجمه گوگل]با افزایش قیمت دو برابر، صنعت دانه های تخریب خود را کاشت
[ترجمه گوگل]با افزایش قیمت دو برابر، صنعت دانه های تخریب خود را کاشت
6. He is doubling the parts of a preacher and a teacher.
[ترجمه ترگمان]او دو برابر یک واعظ و یک معلم را دو برابر می کند
[ترجمه گوگل]او بخشی از یک واعظ و یک معلم را دوچندان می کند
[ترجمه گوگل]او بخشی از یک واعظ و یک معلم را دوچندان می کند
7. He was doubling for America and Russia.
[ترجمه ترگمان]او برای آمریکا و روسیه دو برابر شده بود
[ترجمه گوگل]او برای آمریکا و روسیه دو برابر شد
[ترجمه گوگل]او برای آمریکا و روسیه دو برابر شد
8. The punch hit him in the stomach, doubling him over.
[ترجمه ترگمان]مشت به شکمش ضربه زد و دو برابر شد
[ترجمه گوگل]پانچ به او در معده ضربه زد و او را دوبرابر کرد
[ترجمه گوگل]پانچ به او در معده ضربه زد و او را دوبرابر کرد
9. In the full orchestra such doubling is frequently a necessity owing to the tremendous swamping-power of the heavy brass.
[ترجمه ترگمان]در ارکست کامل این دو برابر یک ضرورت به خاطر قدرت swamping عظیم برنج سنگین است
[ترجمه گوگل]در ارکستر کامل چنین دو برابر شدن اغلب ضرورت به دلیل قدرت فوق العاده کشتی شناسی برنج سنگین است
[ترجمه گوگل]در ارکستر کامل چنین دو برابر شدن اغلب ضرورت به دلیل قدرت فوق العاده کشتی شناسی برنج سنگین است
10. However, today such doubling is seldom used, for several reasons.
[ترجمه ترگمان]با این حال، امروزه این دو برابر شدن به دلایل مختلف به ندرت مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]با این حال، امروزه چنین دو برابر کردن به ندرت به دلایل مختلف مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]با این حال، امروزه چنین دو برابر کردن به ندرت به دلایل مختلف مورد استفاده قرار می گیرد
11. Adding to the energy level is Colin McCormack doubling at deceptive speed as two mistaken characters.
[ترجمه ترگمان]افزودن به سطح انرژی کولین McCormack با سرعت فریبنده به عنوان دو شخصیت اشتباه برابر می شود
[ترجمه گوگل]افزودن به سطح انرژی، کالین مک کورمک به عنوان دو شخصیت اشتباه در سرعت فریبنده دو برابر می شود
[ترجمه گوگل]افزودن به سطح انرژی، کالین مک کورمک به عنوان دو شخصیت اشتباه در سرعت فریبنده دو برابر می شود
12. But I tell you that it is a doubling in the energy of each individual photon-each particle of light-that is emitted.
[ترجمه ترگمان]اما من به شما می گویم که دو برابر شدن انرژی هر یک از فوتون - هر ذره نور - که ساطع می شود
[ترجمه گوگل]اما به شما می گویم که این انرژی دو برابر انرژی فوتون هر فرد است - هر ذره نور - که انتشار می یابد
[ترجمه گوگل]اما به شما می گویم که این انرژی دو برابر انرژی فوتون هر فرد است - هر ذره نور - که انتشار می یابد
13. The new push is reflected in the doubling of budget requests-to $ 254m-to combat Aids overseas.
[ترجمه ترگمان]فشار جدید در دو برابر درخواست های بودجه - تا ۲۵۴ میلیون دلار - برای مبارزه با ایدز منعکس شده است
[ترجمه گوگل]فشار جدید در دوبرابر درخواست بودجه منعکس شده است - به 254 میلیون دلار - برای مبارزه با ایدز در خارج از کشور
[ترجمه گوگل]فشار جدید در دوبرابر درخواست بودجه منعکس شده است - به 254 میلیون دلار - برای مبارزه با ایدز در خارج از کشور
14. The company is doubling its sponsorship deal for the Henley rowers.
[ترجمه ترگمان]این شرکت سهم حمایت خود را برای the هنلی دو برابر می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت دو برابر قرارداد حمایتی خود را برای گرنجرهای هنلی دوچندان می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت دو برابر قرارداد حمایتی خود را برای گرنجرهای هنلی دوچندان می کند
15. Carrefour faltered, doubling over as the bullet caught him just below the sternum.
[ترجمه ترگمان]چهار راه به لکنت افتاد، و چون گلوله او را به زیر جناغ سینه گرفت دو برابر شد
[ترجمه گوگل]کارفور در حالی که گلوله او را در زیر ستون فقرات گرفت، دوام می آورد
[ترجمه گوگل]کارفور در حالی که گلوله او را در زیر ستون فقرات گرفت، دوام می آورد
پیشنهاد کاربران
مضاعف سازی، مضاعف شدگی، دوبرابرسازی، دوبرابرشدگی، دو برابر شدن
کلمات دیگر: