کلمه جو
صفحه اصلی

police office


اداره شهربانی

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] افسر پلیس - افسر راهنمایی

جملات نمونه

1. Old town, old police office, but the police wagon, modern BMW 5 series, is so cool!
[ترجمه ترگمان]شهر قدیمی، دفتر پلیس قدیمی، اما گاری پلیس، BMW پنجم، خیلی باحاله
[ترجمه گوگل]شهر قدیمی، دفتر پلیس قدیمی، اما واگن پلیس، مدرن BMW سری 5، بسیار سرد است!

2. A man went to the police office wishing to speak with the burglar who had broken into his house the night before. "You will get your chance in court. " said the Desk Sergeant.
[ترجمه ترگمان]یک مرد به دفتر پلیس رفت و خواست با دزد که شب قبل به خانه اش وارد شده بود صحبت کند و گفت: \" شما شانس خود را در دادگاه پیدا خواهید کرد \"
[ترجمه گوگل]یک مرد به اداره پلیس رفت و مایل بود با سارق صحبت کند که شب قبل از آن به خانه اش شکسته بود شما شانس خود را در دادگاه دریافت خواهید کرد گفت: میزبان ستاد

3. If you're hired, your local police office will send you to a police academy for 12 to 14 months to learn the laws of the land.
[ترجمه ترگمان]اگر استخدام شده اید، دفتر پلیس محلی تان شما را به یک آکادمی پلیس برای ۱۲ تا ۱۴ ماه می فرستد تا قوانین زمین را یاد بگیرند
[ترجمه گوگل]اگر شما استخدام شده اید، اداره پلیس محلی شما به مدت 12 تا 14 ماه به یک آکادمی پلیس ارسال می کند تا قوانین زمین را بیاموزد

4. Good morning. Are you Mr. Smith from police office?
[ترجمه ترگمان] صبح بخیر شما آقای اسمیت از دفتر پلیس هستین؟
[ترجمه گوگل]صبح بخیر آیا شما آقای اسمیت از اداره پلیس هستید؟

5. You may take out a license from police office.
[ترجمه ترگمان] میتونی از اداره پلیس مجوز بگیری
[ترجمه گوگل]شما ممکن است یک مجوز از اداره پلیس دریافت کنید

6. Li was brought to the police office, where a breath test showed his blood alcohol level was almost double the legal limit.
[ترجمه ترگمان]لی به دفتر پلیس برده شد که در آنجا یک تست تنفس نشان داد که سطح الکل وی تقریبا دو برابر حد قانونی است
[ترجمه گوگل]لی به اداره پلیس آورده شد، جایی که آزمایش تنفسی نشان داد میزان الکل خون آن تقریبا دو برابر حد مجاز است

7. After a meticulous investigation, the police office cracked a bomb case in the National Day.
[ترجمه ترگمان]بعد از تحقیقات دقیق، دفتر پلیس در روز ملی بمبی را منفجر کرد
[ترجمه گوگل]پس از انجام دقیق تحقیقات، اداره پلیس در روز ملی، یک پرونده بمب را ترک کرد

8. Can you direct me to police office?
[ترجمه ترگمان]می تونی منو راهنمایی کنی به اداره پلیس؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید مرا به دفتر پلیس هدایت کنید؟

9. Bob has taken the job in police office as a legal medical expert.
[ترجمه ترگمان]باب به عنوان یک متخصص حقوقی در اداره پلیس کار کرده است
[ترجمه گوگل]باب به عنوان یک متخصص قانونی پزشکی در دفتر پلیس کار کرده است

10. Excuse me, are you Mr. wang from police office?
[ترجمه ترگمان]ببخشید، شما آقای وانگ از دفتر پلیس هستین؟
[ترجمه گوگل]ببخشید، آیا آقای آقای وانگ از اداره پلیس هستید؟

11. Benjamin: Hello, police office?
[ترجمه ترگمان]سلام دفتر پلیس؟
[ترجمه گوگل]بنجامین سلام، دفتر پلیس؟

12. It is reported that this case has been handed over to the local police office.
[ترجمه ترگمان]گزارش شده است که این پرونده به اداره پلیس محلی تحویل داده شده است
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که این پرونده به اداره پلیس محلی منتقل شده است

13. There being no danger, police went back to their police office.
[ترجمه ترگمان]پلیس در خطر نبود، پلیس به اداره پلیس خود بازگشت
[ترجمه گوگل]پلیس بدون هیچ خطر، به اداره پلیس برگشت

14. We watched the pick - pocket being taken into the police office.
[ترجمه ترگمان]ما از جیب pick که به دفتر پلیس برده شده نگاه کردیم
[ترجمه گوگل]ما جابجایی را که در دفتر پلیس گرفته شده بود تماشا کردیم

پیشنهاد کاربران

افسر پلیس

Police officer:افسر پلیس
Police office:اداره پلیس


کلمات دیگر: