plum

معنی : الو، گوجه، آلو، الوی برقانی، کار یا چیز دلچسب

معانی دیگر : (در صورت استعمال در کیک و غیره) کشمش، (گیاه شناسی) درخت آلو (جنس prunus از خانواده ی rose)، (میوه ی این درخت) آلو، آلوچه، (رنگ) قرمز مایل به آبی، رنگ آلویی، ارغوانی، دلخواه، دلپسند، (شغل) راحت و آسان و پر درآمد

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) آلو، آلوی برقانی

کار یا چیز دلچسب

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

• (1) تعریف: a type of sweet edible fruit with a smooth skin and a flattish stone.
• مشابه: fathom

• (2) تعریف: any of various trees of the rose family that bear this fruit.

• (3) تعریف: a raisin when used in cakes, puddings, or the like.

• (4) تعریف: a dark bluish or purplish red color.

• (5) تعریف: (informal) something desirable or wonderful.

- His new job was a plum.

[ترجمه فاطمه] شغل جدیدش پر درامد بود ( راحت ، اسان ، پر درامد )

[ترجمه عسل موسوی] شغل جدیدش دلچسب بود

[ترجمه ترگمان] شغل جدیدش یه آلو بود
[ترجمه گوگل] کار جدید او آلو بود

صفت ( adjective )

• : تعریف: especially desirable or enviable.

- She's got herself a plum position in the company now.

[ترجمه ترگمان] الان تو شرکت یه موقعیت عالی داره
[ترجمه گوگل] او خود را در حال حاضر موقعیت آلو در شرکت دارد

• type of fruit; good position, good job (slang)
a plum is a small, sweet fruit with a smooth red or yellow skin and a stone in the middle.
a plum job is a very good job that a lot of people would like.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] قلوه سنگ
[زمین شناسی] ریگ کنگلومرا - ذره تخریبی احاطه شده در خمیره ای با جنس متفاوت،به عنوان مثال یک ریگ در کنگلومرا.

مترادف و متضاد

الو (اسم)

flame, prune, damson, plum

گوجه (اسم)

plum, sloe, greengage

آلو (اسم)

plum

الوی برقانی (اسم)

plum

کار یا چیز دلچسب (اسم)

plum

reward, prize

Synonyms: asset, bonus, carrot, catch, cream, dividend, find, meed, nugget, pick, premium, treasure

Antonyms: penalty, punishment

جملات نمونه

1. plum pudding

پودینگ کشمش

2. The first job I had was a real plum.

[ترجمه مستر ایزی] اولین کارم واقعا خوب بود ( درامد خوبی داشت )

[ترجمه ترگمان]اولین کاری که کردم یه آلو واقعی بود
[ترجمه گوگل]اولین کار من بود آلو واقعی بود

3. The plum jobs all went to friends of the prime minister.

[ترجمه مستر ایزی] مشاغل پردرامد همه به دوستان نخست وزیر رسیدند.

[ترجمه ترگمان]کار آلو تمام شد و همه به طرف دوستان نخست وزیر رفتند
[ترجمه گوگل]مشاغل آلو همه به دوستان نخست وزیر رفتند

4. White snow heightens the red plum blossoms.

[ترجمه ترگمان] برف سفید شکوفه های قرمز رو تشدید می کنه
[ترجمه گوگل]برف سفید، شکوفه های آلبالو قرمز را افزایش می دهد

5. The plum season is about to begin.

[ترجمه mohammad.t] فصل آلو ( آلوچه ) نزدیک به شروع شدن است.

[ترجمه ترگمان]فصل plum شروع می شود
[ترجمه گوگل]فصل آلو شروع به کار است

6. She's landed a plum job at the BBC.

[ترجمه ترگمان]او در بی بی سی کار درست و حسابی کرده بود
[ترجمه گوگل]او یک کار آلو در بی بی سی به سر برد

7. Italian plum tomatoes have a full flavour, and are best for cooking.

[ترجمه ترگمان]گوجه آلو ایتالیایی طعم کامل دارد و برای آشپزی بهتر است
[ترجمه گوگل]گوجه فرنگی گوشت آلو دارای عطر و طعم کامل هستند و برای پخت و پز بهترین هستند

8. Laura landed a plum job with a smart art gallery.

[ترجمه ترگمان]لورا یه شغل عالی داشت با یه گالری هنری باهوش
[ترجمه گوگل]لورا با یک گالری هنری هوشمند یک کار آلباله را انجام داد

9. He landed a plum role in a TV mini-series.

[ترجمه ترگمان]او در یک مجموعه تلویزیونی کوچک نقش آلو را ایفا کرد
[ترجمه گوگل]او در یک سری مینی سریال نقش یک آلو را بازی کرد

10. He's lied his way into a really plum job.

[ترجمه ترگمان] اون به روش خودش به یه شغل خیلی عالی دروغ گفته
[ترجمه گوگل]او دروغ گفتن به یک کار واقعا آلو است

11. She's got a plum of a job.

[ترجمه ترگمان] اون یه آلو داره
[ترجمه گوگل]او یک آلو کار دارد

12. Plum growers say they are expecting a bumper harvest this year.

[ترجمه ترگمان]پرورش دهندگان آلو می گویند در سال جاری انتظار برداشت بسیار زیادی را دارند
[ترجمه گوگل]تولید کنندگان آلو می گویند که انتظار می رود که این محصول سالیانه باقی بماند

13. The plum tree is now in full blossom.

[ترجمه ترگمان]درخت آلو اکنون شکوفه کرده است
[ترجمه گوگل]درخت آلو اکنون در شکوفه کامل است

14. Have some of my plum jam-but mind out for the stones.

[ترجمه اصغر لیس بزن] بکش پایین توکشو لیس بزن

[ترجمه ترگمان]مقداری از مربای آلو مرا بخور، اما مواظب سنگ ها باش
[ترجمه گوگل]برخی از گوشت آلو من را داشته باشند، اما برای سنگ ها ذهن را ترک می کنند

15. Plum growers are expecting a bumper harvest this year.

[ترجمه ترگمان]پرورش دهندگان Plum در سال جاری انتظار برداشت بسیار زیادی را دارند
[ترجمه گوگل]تولید کنندگان آلو در سال جاری انتظار دارند که برداشت سپر را در نظر بگیرند

plum pudding

پودینگ کشمش

پیشنهاد کاربران

plum : آلو ، آلوچه

آلو

آلو سیاه

PLUM
الو ی سیاه رنگ یا قرمز

هلو، آلو، میوه ترش برای درست کردن لواشک

موادی که میتوان با آنها لواشک و چیز های ترش درست کرد میگویند

a small round juicy fruit which is dark*
red, purple, or yellow and has a single hard seed, or the tree that produces this fruit:
juicy ripe plums
a dark purple - red colour*

آلو. . . . آلو بخارا
انگلیسی:prune

آلو
آلو سیاه

نوعی رنگ بنفش. از یاسی پررنگ تر

کلمات دیگر: