کلمه جو
صفحه اصلی

isometric

معنی : هم اندازه، دارای ذرات ریز متساوی، دارای یک میزان، هممتر
معانی دیگر : رجوع شود به: cubic، (جمع - ورزش) جور فشاری (فشار شدید وارد آوردن به جسم تکان ناپذیر یا به عضلاتی که متقابلا فشار می آورند)، وابسته به جور فشاری، سنگ شناسی دارای ذرات ریز متساوی، هم متر
isometric(al)
دارای یک میزان

انگلیسی به فارسی

دارای یک میزان، هم اندازه، (سنگ شناسی) دارای ذرات ریز متساوی

ایزومتریک، دارای ذرات ریز متساوی، هم اندازه، دارای یک میزان، هممتر

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• (1) تعریف: having or displaying equal measurements or dimensions.
• (2) تعریف: of or pertaining to a crystal system that has three equal axes at right angles to each other.
• (3) تعریف: of or pertaining to the contraction or exercise of the muscles by exerting them against fixed objects.
اسم ( noun )
مشتقات: isometrical (adj.), isometrically (adv.)
• : تعریف: (pl.) exercises in which one muscle or part of the body is forcefully exerted against another or against an immovable object or surface, to improve muscle tone without affecting the length of muscle fibers; isometric exercises.
• equal in measure, having equal dimensions
isometrics or isometric exercises are exercises in which you make your muscles work against each other or against something else, for example by pressing your hands together.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] ایزومتریک
[برق و الکترونیک] هم قیاس
[زمین شناسی] دارای یک میزان، هم اندازه.ب) در سنگ شناسی دارای ذرات ریز مساوی ج) در ترمودینامیک خطی که تغییرات فشار و درجه حرارت را نسبت به حجم ثابت نشان می دهد.
[ریاضیات] هم مقیاس، ایزومتریک، همانمتری

مترادف و متضاد

هم اندازه (صفت)
symmetric, symmetrical, equal, isometric, isodiametric
دارای ذرات ریز متساوی (صفت)
isometric
دارای یک میزان (صفت)
isometric
هممتر (صفت)
isometric

جملات نمونه

1. Materials and methods:Changes of isometric force were determined on rat renal arteries in myograph.
[ترجمه ترگمان]مواد و روش ها: تغییرات نیروی isometric بر روی شریان های کلیوی rat در myograph تعیین شدند
[ترجمه گوگل]مواد و روش ها: تغییرات نیروی ایزومتری بر روی شریان های ریوی ریه در میوگرافی تعیین شد
2. Beamforming in strong jamming based on isometric line array is proposed.
[ترجمه ترگمان]beamforming در jamming قوی مبتنی بر آرایه خطی isometric پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شده است که برمبنای شدید بر اساس آرایه خط ایزومتریک ارائه شود
3. Isometric drawing has been used in home construction by the author, and the good effects were obtained.
[ترجمه ترگمان]طراحی Isometric در ساخت خانه توسط مولف مورد استفاده قرار گرفته است و اثرات خوب بدست آمده است
[ترجمه گوگل]نقاشی ایزومتریک در ساخت خانه توسط نویسنده مورد استفاده قرار گرفته است و اثرات خوبی به دست آمده است
4. D isometric view for total immersion into the ring.
[ترجمه ترگمان]نمای فضایی D برای غوطه وری کامل در حلقه
[ترجمه گوگل]D ایزومتریک برای غوطه وری کامل به حلقه
5. Conclusion Incidence of myocardial ischemia was lower during isometric exercise than dynamic exercise at similar perceived exertion in patients with CAD.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Incidence از ایسکمی قلبی در طی ورزش فضایی کم تر از اعمال پویا در عمل مشاهده شده مشابه در بیماران با CAD، کم تر بود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: میزان بروز ایسکمی میوکارد در ورزشهای ایزومتریک کمتر از ورزش پینوکی است
6. Pain or weakness on isometric testing of arm elevation suggests involvement of the supraspinatus .
[ترجمه ترگمان]درد و یا ضعف بر روی آزمایش فضایی ارتفاع بازو نشان می دهد که دست داشتن the
[ترجمه گوگل]درد و یا ضعف در آزمون ایزومتریک ارتفاع ارتش نشان می دهد که دخالت supraspinatus
7. A massive 125 map areas, in isometric projection.
[ترجمه ترگمان]یک طرح عظیم ۱۲۵ نقشه، در افکنش (isometric isometric)
[ترجمه گوگل]یک منطقه عظیم 125 نقشه در طرح ریزی ایزومتریک
8. Basic CAD drawing competent of isometric piping drawing and simple spare parts.
[ترجمه ترگمان]طراحی CAD پایه برای طراحی لوله کشی و قطعات یدکی ساده
[ترجمه گوگل]طراحی پایه CAD با توجه به طراحی لوله کشی ایزومتریک و قطعات یدکی ساده
9. The ACG and CPW changes during isometric handgrip test were assessed in 30 normal subjects and 25 patients with positive ECG double two-step test in 13 cases and positive treadmill test in 12 cases.
[ترجمه ترگمان]تغییرات ACG و cpw در طول تست handgrip isometric در ۳۰ سوژه عادی و ۲۵ بیمار با تست دو مرحله ای تست ECG مثبت در ۱۳ مورد و آزمایش تردمیل مثبت در ۱۲ مورد ارزیابی شدند
[ترجمه گوگل]تغییرات ACG و CPW در طی آزمون دست سنجی ایزومتریک در 30 فرد طبیعی و 25 بیمار مبتلا به ECG دو طرفه دو طرفه ای مثبت در 13 مورد و تست تردمیل مثبت در 12 مورد بررسی شد
10. And the corresponding isometric extension theorem is an immediate consequence.
[ترجمه ترگمان]و قضیه گسترش فضایی مربوطه یک نتیجه فوری است
[ترجمه گوگل]و قضیه همبستگی ایزومتریک یک نتیجه فوری است
11. The last group was treated by isometric exercise and Chinese massage manipulation for 6 weeks.
[ترجمه ترگمان]آخرین گروه توسط تمرین فضایی و دستکاری در ماساژ برای ۶ هفته تحت درمان قرار گرفت
[ترجمه گوگل]آخرین گروه با تمرینات ایزومتریک و ماساژ چینی 6 هفته تحت درمان قرار گرفتند
12. A novel isometric mapping method is presented to map high-dimentional data sequentially to low-dimentional space.
[ترجمه ترگمان]یک روش نگاشت (isometric)جدید برای نگاشت داده های high به شکل پی درپی به فضای کم - ارایه شده است
[ترجمه گوگل]یک روش جدید نقشه برداری ایزومتریک برای نشان دادن داده های با ابعاد بزرگ به صورت پیوسته به فضای کمینه ای ارائه شده است
13. The computer generates isometric drawings and prints out bill of materials.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر تصاویر فضایی را ایجاد کرده و لایحه مواد را چاپ می کند
[ترجمه گوگل]رایانه تولید نقشه های ایزومتریک و چاپ لایحه مواد
14. Methods Measurement of isometric force of rabbit thoracic aorta rings was performed.
[ترجمه ترگمان]روش های اندازه گیری نیروی isometric در aorta قفسه سینه انجام شد
[ترجمه گوگل]روش ها اندازه گیری نیروی ایزومتری حلقه های آئورت سینه رحم خرگوش انجام شد
15. Isometric drawing is much simpler than perspective drawing.
[ترجمه ترگمان]نقاشی Isometric بسیار ساده تر از نقاشی پرسپکتیو است
[ترجمه گوگل]طراحی ایزومتریک بسیار ساده تر از طراحی چشم انداز است

پیشنهاد کاربران

isometric ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: هم اندازه
تعریف: دارای اندازه یا مقدار یا ابعاد یکسان
کلمات دیگر: