کلمه جو
صفحه اصلی

footway


رجوع شود به: footpath

انگلیسی به فارسی

رجوع شود به: footpath


جاده


انگلیسی به انگلیسی

• path for people on foot, pedestrian path

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] پیاده رو

جملات نمونه

1. As I mention in my letter, a footway along this section it could help to avoid accidents and even save lives.
[ترجمه ترگمان]همانطور که در نامه خودم ذکر می کنم، یک footway در امتداد این بخش می تواند کمک کند تا از تصادف اجتناب کرده و حتی زندگی ها را نجات دهد
[ترجمه گوگل]همانطور که در نامه من اشاره میکنم، یک راهپیمایی در امتداد این بخش میتواند برای جلوگیری از حوادث و حتی نجات جان افراد کمک کند

2. Grass and weeds are growing on to the footway and making it impossible for parents with pushchairs to use if.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]چمن و علف های هرز در حال رشد است و به دلیل استفاده از صندلی های مسافرخانه برای والدین امکان پذیر نیست

3. Once the footway starts swaying, however subtly, more and more pedestrians adjust their gait to get comfortable, stepping to and fro in synch.
[ترجمه ترگمان]وقتی the شروع به تکان خوردن می کند، هر چند با زیرکی و pedestrians راه می روند تا راحت باشند، قدم زنان به طرف و آن طرف می روند
[ترجمه گوگل]هنگامی که پیاده روی شروع به چرخش می کند، هر چند ظرافت، پیاده های بیشتری و بیشتر راه خود را برای راحتی تنظیم می کنند و از هم گسیختگی به سمت جلو حرکت می کنند

4. Within minutes of the official opening, the footway started to tilt and sway alarmingly, forcing some of the pedestrians to cling to the side rails.
[ترجمه ترگمان]در عرض چند دقیقه از افتتاح رسمی، the شروع به کج کردن و خم کردن کج و معوج کرد و برخی از عابران پیاده را وادار به چسبیدن به ریل ها کرد
[ترجمه گوگل]در عرض چند دقیقه از افتتاح رسمی، پاکت شروع به چرخش و چرخش هشدار داد، و مجبور کردن برخی از عابران پیاده به ریل های جانبی

5. Both letters refer to a small section of between the end of the footway and the start of the flood bank proper.
[ترجمه ترگمان]هر دوی این نامه ها به بخش کوچکی از انتهای of و شروع درست بانک سیل اشاره می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو حرف به بخش کوچکی از انتهای پیاده روی و شروع مناسب بانک سیل اشاره دارند

6. In functional structure, it consists of recreation and entertainment streets, distribution squares, wooden footway recreation corridors, docks, green landscape belts as well as parking lots.
[ترجمه ترگمان]در ساختار عملکردی شامل بخش های تفریحی و سرگرمی، میادین توزیع، corridors تفریحی چوبی، اسکله، کمربندهای سبز و همچنین پارکینگ است
[ترجمه گوگل]در ساختار عملکردی، شامل خیابانهای تفریحی و تفریحی، مربع های توزیع، راهروهای تفریحی چوبی چوبی، اسکله ها، کمربندهای چشم انداز سبز و همچنین پارکینگ می باشد

7. Landscape node: the planning has five landscape nodes, one wooden footway landscape view corridor and pedestrian street landscape belt. For details, please refer to Landscape View Analysis Chart.
[ترجمه ترگمان]یک گره منظره: برنامه ریزی دارای پنج نود چشم انداز است، یک نمای چوبی footway نمای چوبی و کمربندی چشم انداز خیابان پیاده رو برای جزئیات، لطفا به نمودار چشم انداز منظره ای منظره ای مراجعه کنید
[ترجمه گوگل]گره چشم انداز: برنامه ریزی دارای پنج گره چشم انداز، یک راهرو چشم انداز چوبی چشم انداز چوبی و کمربند چشم انداز خیابانی عابر پیاده است برای جزئیات، لطفا به نمودار تجزیه و تحلیل چشم انداز مراجعه کنید

8. A detailed analysis has been carried out on the calculation of braking ability of escalator and automatic footway. Some related computing formulae were set up, and checking up steps was presented.
[ترجمه ترگمان]یک آنالیز دقیق بر روی محاسبه توانایی ترمز و ترمز اتوماتیک انجام شده است برخی از فرمول های محاسبه مربوطه تنظیم شدند و بررسی مراحل ارائه گردید
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل دقیق بر روی محاسبه توانایی ترمز پله برقی و پایینی اتوماتیک انجام شده است تعدادی از فرمول های مربوط به محاسبات ایجاد شده بود و مراحل بررسی را ارائه می داد

9. The deck is an orthotropic steel box girder of aerofoil shape with cantilevered cycle tracks and footway supported from the box.
[ترجمه ترگمان]عرشه یک جعبه استیل orthotropic با شکل aerofoil با شیارهای معلق و footway است که از جعبه پشتیبانی می شود
[ترجمه گوگل]عرشه یک جعبه فولادی ارتودنسی است که دارای شکل هوادهی هوای فشرده با رشته های چرخه ای است که از جعبه پشتیبانی می شود

10. The planning has designed leisure walk path, landscape recreation pavilion, wooden footway and landscape opusculum, etc.
[ترجمه ترگمان]این برنامه به طراحی مسیر پیاده روی فراغت، جایگاه تفریحی منظره، footway چوبی و مناظر دریایی و غیره پرداخته است
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی شده است راه پیاده روی اوقات فراغت، غرفه تفریحی چشم انداز، پاسیو چوبی و چشم انداز چشم انداز، و غیره

11. An aided design system based on BP neural network is set up in this paper based on the multiple elements and factor of footway pavement.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم طراحی با کمک شبکه عصبی BP در این مقاله براساس عناصر متعدد و عوامل سنگفرش footway راه اندازی شده است
[ترجمه گوگل]یک سیستم طراحی کمک مبتنی بر شبکه عصبی BP در این مقاله بر اساس عناصر متعدد و عامل پیاده روی پیاده رو راه اندازی شده است


کلمات دیگر: