کلمه جو
صفحه اصلی

focal distance

انگلیسی به فارسی

فاصله کانونی


انگلیسی به انگلیسی

• distance from the center of a lens to the point of focus

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] فاصله کانونی
[زمین شناسی] فاصله کانونی
[نساجی] فاصله کانونی
[ریاضیات] فاصله ی کانونی

جملات نمونه

1. Based on Lau effect in double grating, the focal distance of lens is measured.
[ترجمه ترگمان]بر مبنای اثر لاو در پنجره دوگانه، فاصله کانونی لنز اندازه گیری می شود
[ترجمه گوگل]بر اساس اثر لاو در نوار دوتایی، فاصله کانونی لنز اندازه گیری می شود

2. Nokia : We use a new Active hyper focal distance system for video.
[ترجمه ترگمان]نوکیا: ما از یک سیستم فاصله کانونی فعال بیش از حد فعال برای ویدیو استفاده می کنیم
[ترجمه گوگل]نوکیا: ما از یک سیستم جدید سیستم فعال hyper-focal for video استفاده می کنیم

3. From the focal distance formula of thin lens, the convergence and divergence nature of each kind of thin lens are discussed in different media.
[ترجمه ترگمان]از فرمول فاصله کانونی لنز نازک، ماهیت واگرایی و واگرایی هر نوع لنز نازک در رسانه های مختلف مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]از فرمول فاصله کانونی لنز نازک، طبیعت همگرایی و واگرایی هر نوع لنز نازک در رسانه های مختلف مورد بحث قرار می گیرد

4. The size of the illuminated area at the focal distance.
[ترجمه ترگمان]اندازه ناحیه چراغانی شده در فاصله کانونی
[ترجمه گوگل]اندازه منطقه روشن شده در فاصله کانونی

5. The eye that has no focal distance voicelessly opens, and northern wild strong eyes four eyes are inverse.
[ترجمه ترگمان]چشمی که هیچ فاصله کانونی ای ندارد باز می شود، و چشمان قوی وحشی شمال، چهار چشم معکوس هستند
[ترجمه گوگل]چشم که هیچ فاصله کانونی را بدون صدا باز نمی کند، و چشم های وحشی شمال چشم چهار چشم هستند معکوس

6. In this paper, the focal distance formula of lens in varied shapes is obtained by using object methods to make its physical meaning more obvious.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، فرمول فاصله کانونی لنز در اشکال مختلف با استفاده از روش های شی بدست می آید تا معنای فیزیکی آن آشکارتر شود
[ترجمه گوگل]در این مقاله، فرمول فاصله کانونی لنز در اشکال متنوع با استفاده از روش های شیء به منظور بدست آوردن معنای فیزیکی آن آشکار می شود

7. But only with the right focal distance and correct aperture could we get the true pictures.
[ترجمه ترگمان]اما تنها با فاصله کانونی راست و دیافراگم صحیح، می توانیم تصاویر واقعی را بدست آوریم
[ترجمه گوگل]اما فقط با فاصله کانونی مناسب و دیافراگم درست می توان تصاویر واقعی را دریافت کرد

8. Here the focal distance and both eyes parallax are absolute values which was measured by highly efficient sensor in one's eyes.
[ترجمه ترگمان]در اینجا فاصله کانونی و هر دو اختلاف منظر یک مقدار مطلق هستند که توسط سنسور بسیار کارآمد در چشمان فرد اندازه گیری می شود
[ترجمه گوگل]در اینجا فاصله کانونی و اختلاف منظر هر دو چشم ارزش های مطلق است که توسط حسگر بسیار کارآمد در چشم خود اندازه گیری شده است

9. On the basis of their long photomicrographic experience, the authors introduce basic operations, choice of film, regulation of focal distance and exposure, and choice of color filter.
[ترجمه ترگمان]براساس تجربه طولانی photomicrographic، نویسندگان عملیات اساسی، انتخاب فیلم، تنظیم فاصله کانونی و نوردهی، و انتخاب فیلتر رنگ را معرفی می کنند
[ترجمه گوگل]بر اساس تجربه فتو میکروسکوپ طولانی خود، نویسندگان عملیات اساسی، انتخاب فیلم، تنظیم فاصله فاصله و قرار گرفتن در معرض، و انتخاب فیلتر رنگ را ارائه می دهند

10. This kind of liquid state lens are composed of a pair of waterdrop, they expose under the high frequency sound wave travel between the vibration, changes lens' focal distance along with it.
[ترجمه ترگمان]این نوع لنز حالت مایع متشکل از یک جفت waterdrop است، که زیر امواج صوتی فرکانس بالا بین لرزش، فاصله کانونی لنز و فاصله کانونی با آن قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]این نوع لنز حالت مایع از یک جفت قطره آب تشکیل شده است، آنها تحت موج فرکانس موج فرکانس بالا بین لرزش، تغییر فاصله کانونی لنز همراه با آن قرار می گیرد

11. An experimental investigation of the combination of a long focal distance Bragg-Fresnel lens with a bimorph mirror is described.
[ترجمه ترگمان]یک بررسی تجربی از ترکیب لنز focal - Fresnel با یک آینه bimorph توصیف می شود
[ترجمه گوگل]یک بررسی تجربی از ترکیبی از فاصله فاصله کانونی فاصله لنز براگ - فرسلل با یک آینه بیومورف توصیف شده است

12. Since the big image is hardly observed in double prism interference experiment, the size of the focal distance is deduced according to the theory.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که تصویر بزرگ به ندرت در آزمایش تداخل دو منشور دیده می شود، اندازه فاصله کانونی با توجه به نظریه استنتاج می شود
[ترجمه گوگل]از آنجا که تصویر بزرگ در تجربه آزمایش دخالت منشور دوگانه دیده می شود، اندازه فاصله کانونی مطابق با نظریه محاسبه می شود

13. This may avoid remedy mistake because of the actual different focal distance brings from AS function.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است از اشتباه درمان اجتناب کند چون فاصله کانونی مختلف از تابع به عنوان تابع به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]این ممکن است به دلیل فاصله واقعی فاصله کانونی از عملکردهای AS جلوگیری کند

14. The picture would become clear lucidity while only adjusting good focal distance, this embodied the strength that the concentration has.
[ترجمه ترگمان]این تصویر به وضوح روشن خواهد شد، در حالی که تنها فاصله کانونی خوب را تنظیم می کند، این منجر به قدرتی می شود که تمرکز دارد
[ترجمه گوگل]تصویر روشن روشن می شود در حالی که فقط فاصله کانونی خوب را تنظیم می کند، این نشان دهنده قدرت است که تمرکز دارد


کلمات دیگر: