1. Passengers may cross by the footbridge.
[ترجمه ترگمان]مسافران می توانند از طریق the عبور کنند
[ترجمه گوگل]مسافران ممکن است از طریق پیاده روی عبور کنند
2. The recent flood has swept away the footbridge.
[ترجمه خلیل] سیل اخیر پل عابر رو رااربین برده است
[ترجمه ترگمان]سیل اخیر the را باخود برده است
[ترجمه گوگل]سیل اخیر، پاسیفیک را از بین برد
3. We crossed the footbridge and went out into a silent forecourt.
[ترجمه ترگمان]از پل پیاده رو عبور کردیم و به سمت یک میدان ساکت رفتیم
[ترجمه گوگل]ما از پیاده رو عبور می کردیم و به طرف ساکت خاموش می رفتیم
4. This footbridge used to be the only way to cross to the other platform.
[ترجمه ترگمان]این footbridge تنها راه عبور از روی سکوی دیگر بود
[ترجمه گوگل]این پاسیبورد تنها راه عبور از پلت فرم دیگر بود
5. Cross the footbridge and follow the steep zig-zag path up to the wall and the ladder stile.
[ترجمه ترگمان]از پل پیاده رو عبور کنیم و مسیر پرپیچ و خمی را تا به دیوار و پلکان نردبان برویم
[ترجمه گوگل]عبور از پیاده رو و پیگیری مسیر زایگ شیب به سمت دیوار و سبک نردبان
6. A decrepit footbridge crosses to the north bank.
[ترجمه ترگمان]پل عابر پیاده از ساحل شمالی عبور می کند
[ترجمه گوگل]مسیر پیاده رو به پایین به سمت شمال می رود
7. The other is a slim footbridge carried on the piers of what looks like a former railway viaduct.
[ترجمه ترگمان]دیگری یک footbridge باریک است که روی پایه های آنچه شبیه به یک viaduct راه آهن سابق است حمل می شود
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از پایینی های باریک است که بر روی پایانه ها قرار می گیرد که همانند یک viaduct سابق راه آهن است
8. Continue past the derelict wall to the footbridge.
[ترجمه ترگمان]از کنار دیوار متروک به پل پیاده رو ادامه بده
[ترجمه گوگل]ادامه دیوار تخلیه را به پیاده رو ادامه دهید
9. He trotted along the path to the footbridge, crossed it and raced out on to Water Meadow.
[ترجمه ترگمان]در طول راه به پل پیاده رو پل یورتمه رفت و از آن عبور کرد و با سرعت به سوی مدو ره رفت
[ترجمه گوگل]او در امتداد مسیر به پایینی راهپیمایی کرد، از آن عبور کرد و به سمت چمن آب رفت
10. They crossed an old footbridge and followed a stream that bubbled along off to their left.
[ترجمه ترگمان]از کنار جاده پل قدیمی گذشتند و جویباری را دنبال کردند که به سمت چپشان سرازیر شد
[ترجمه گوگل]آنها پیاده روی قدیمی را پیاده کردند و دنبال جریانهایی بودند که به سمت چپ آنها حباب زدند
11. But it can't afford to build a new footbridge with ramps at Leominster.
[ترجمه ترگمان]اما توان مالی ساخت یک footbridge جدید با ramps در Leominster را ندارد
[ترجمه گوگل]اما نمیتواند یک پیاده روی جدید را با رمپهای لومینستر بسازد
12. Cross footbridge, take stile on right and turn left alongside fence, on clear track.
[ترجمه morteza] از پل عابر پیاده عبور کنید، سنگچین سمت راست را بگیرید و به سمت چپ در امتداد حصار فنس، در یک مسیر روشن بپیچید.
[ترجمه ترگمان]صلیب footbridge، راست روی راست و چپ به چپ در امتداد نرده، بر روی ریل روشن
[ترجمه گوگل]پیاده روی صلیبی، به سمت چپ راست بروید و در کنار حصار به سمت چپ بروید
13. Among the new exhibits is a footbridge that once stood at Percy Main and a segment of the Channel Tunnel.
[ترجمه ترگمان]یکی از نمایشگاه های جدید یک footbridge است که زمانی در بخش پرسی مین و بخشی از تونل کانال ایستاده بود
[ترجمه گوگل]در میان نمایشگاه های جدید پایینی است که یک بار در Percy Main و بخشی از تونل کانال ایستاده بود
14. Walk past a cottage and cross the footbridge on your right.
[ترجمه ترگمان]از یک کلبه عبور کن و از پل عابر پیاده برو سمت راست
[ترجمه گوگل]از کنار یک کلبه عبور کنید و از سمت راست پیاده رو عبور کنید
15. Mavis crossed the footbridge cautiously, listening in the dark for the river below.
[ترجمه ترگمان]می ویس از پل عبور کرد و با احتیاط از پل عبور کرد و در تاریکی به سمت رودخانه پایین رفت
[ترجمه گوگل]Mavis با احتیاط از مسیر پیاده عبور کرده و در تاریکی برای رودخانه در زیر گوش می دهد