کلمه جو
صفحه اصلی

door frame


چارچوب در

انگلیسی به انگلیسی

• rectangular frame that comprises the edges of a doorway

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] چارچوب در - قاب در

جملات نمونه

1. He struck his head against the doorframe.
[ترجمه ترگمان]سرش را به چارچوب در کوبید
[ترجمه گوگل]او سر خود را در برابر قاب در دست گرفت

2. I cracked my head on the low door-frame.
[ترجمه ترگمان]سرم را روی چارچوب در گذاشتم
[ترجمه گوگل]من سرم را روی قاب درب کم فرو کردم

3. The sandwich leapt over the doorframe and vanished into the chirping, velvety, dangerous night.
[ترجمه ترگمان]ساندویچ از چارچوب در پرید و در زیر جیر جیر و مخملی ناپدید شد
[ترجمه گوگل]ساندویچ پراکنده در محوطه درب و از بین رفته به شب بخیر، عجیب و غریب و خطرناک

4. Piers leant against the door-frame and surveyed them in silence.
[ترجمه ترگمان]پیرس به چارچوب در تکیه داد و آن ها را در سکوت برانداز کرد
[ترجمه گوگل]پایه ها در مقابل قاب درب قرار می گیرند و در سکوت آنها را بررسی می کنند

5. A worker leans against the doorframe of a curing barn at a tobacco farm in Cuba's western province of Pinar del Rio February 2 200
[ترجمه ترگمان]یک کارگر در روز ۲ فوریه در مزرعه تنباکو در استان غربی Cuba دل ریو در روز ۲ فوریه به چارچوب چارچوب یک انبار چوب در a دل ریو تکیه می کند
[ترجمه گوگل]یک کارگر بر علیه درب محوطه یک انبار درمانی در یک مزرعه توتون و تنباکو در استان غرب پینار دل ریو کوبا، 2 فوریه 200

6. My head bumped against the doorframe.
[ترجمه ترگمان]سرم به چارچوب در برخورد کرد
[ترجمه گوگل]سر من بر روی قاب درب ضربه زد

7. Mother held on to the doorframe and almost fell.
[ترجمه ترگمان]مادر به چارچوب در تکیه داد و نزدیک بود بیفتد
[ترجمه گوگل]مادر در محوطه نگه داشته شد و تقریبا سقوط کرد

8. Vertical onto the door, vertical onto the doorframe & sliding rail style installation can be selected.
[ترجمه ترگمان]عمودی بر روی در قرار دارد، عمودی بر روی چارچوب در چارچوب در نصب ریل کشویی می تواند انتخاب شود
[ترجمه گوگل]عمودی بر روی درب، عمودی بر روی قاب درب * کشویی کشویی سبک نصب می تواند انتخاب شود

9. Four can open normally, doorframe, threshold and so on not any distortion.
[ترجمه ترگمان]چهار نفر می توانند به طور عادی درها را باز کنند
[ترجمه گوگل]چهار می تواند به طور معمول باز، درب، آستانه و غیره هر گونه تحریف

10. Due to carelessness, his head hit the doorframe with a loud bang.
[ترجمه ترگمان]با توجه به بی توجهی سرش به چارچوب در برخورد کرد و صدای بنگ بلندی به گوش رسید
[ترجمه گوگل]با توجه به بی دقتی بودن، سرش با یک انفجار با صدای بلند روبرو شد

11. The doorframe was out of true.
[ترجمه ترگمان]چارچوب در راست بود
[ترجمه گوگل]قاب درب از صحت نبود

12. A suit of doorframe spot frame clamp.
[ترجمه ترگمان]چارچوب چارچوب چارچوب در چارچوب چارچوب
[ترجمه گوگل]کت و شلوار چارچوب قاب چارچوب درب اتوماتیک

13. He flushed the bottom of the doorframe.
[ترجمه ترگمان]چارچوب در را سرخ کرد
[ترجمه گوگل]او پایین پایین قاب اتاق را فریاد زد

14. Duck your head or you'll bang it on the doorframe.
[ترجمه ترگمان]سرتو بدزد، یا به چارچوب در شلیک می کنی
[ترجمه گوگل]اردک سر خود را و یا شما آن را در قاب دراز کشیدن

15. I had to wait for a brief silence between cuts to pound on the doorframe.
[ترجمه ترگمان]من باید صبر می کردم تا یه سکوت کوتاه بین قطع کردن چارچوب در چارچوب در صبر کنم
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم برای یک سکوت کوتاه بین کاهش به پوند بر روی درب صبر کنید

پیشنهاد کاربران

چارچوب در.


کلمات دیگر: