1. a pointed stick
چوب سر تیز
2. ali pointed out that he was unaware of their coming
علی خاطرنشان کرد که از آمدن آنها بی اطلاع است.
3. he pointed the gun at me
تپانچه را به طرف من (نشانه) گرفت.
4. peyman pointed to me
پیمان به من اشاره کرد.
5. she pointed out the new house
خانه ی تازه را از دور نشان داد.
6. she pointed with pride to the delicious meals she had cooked
او با افتخار به غذاهای لذیذی که پخته بود اشاره کرد.
7. her nose was salient and pointed
بینی او برآمده و نوک دار بود.
8. I couldn't help but notice the pointed remarks slung in my direction.
[ترجمه ترگمان]نتوانستم جلو خودم را بگیرم، اما متوجه اشارات خاصی که به سمت من آویخته شده بود شدم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم کمک کنم، اما به نکات ذکر شده در جهت من توجه می کنم
9. I nudged her and pointed to the man across the street.
[ترجمه ترگمان]به او سقلمه ای زدم و به مرد در خیابان اشاره کردم
[ترجمه گوگل]من او را پریدم و به مرد در سراسر خیابان اشاره کردم
10. A man pointed a gun at them and pulled the trigger.
[ترجمه ترگمان]مردی اسلحه را به آن ها نشان داد و ماشه را کشید
[ترجمه گوگل]یک مرد یک اسلحه را به آنها نشان داد و ماشه را برداشت
11. Mistakes in the printing should be pointed out at once.
[ترجمه ترگمان]اشتباهاتی که در چاپ مرتکب می شود باید بلافاصله به آن اشاره شود
[ترجمه گوگل]اشتباهات در چاپ باید در یک بار اشاره شود
12. He became embarrassed when a journalist asked him pointed questions about his finances.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک روزنامه نگار از او سوال کرد که به مسائل مالی خود اشاره کرد، دست پاچه شد
[ترجمه گوگل]وقتی یک روزنامه نگار از او سوالاتی در مورد امور مالی اش پرسید، او خجالت زده شد
13. She pointed out with tact and sensitivity exactly where he had gone wrong.
[ترجمه ترگمان]او با زیرکی و حساسیت به جایی که اشتباه کرده بود اشاره کرد
[ترجمه گوگل]او با دقت و حساسیت دقیقا در جایی که اشتباه کرده بود اشاره کرد
14. He pointed up to the roof, through which the steady drumming of rain could be heard.
[ترجمه ترگمان]به بام اشاره کرد که صدای باران مداوم باران به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]او به سقف اشاره کرد، که از طریق آن می توانست بیدار شدید باران شنیده شود
15. The Eskimo barbed the arrows with pointed fish bones.
[ترجمه ترگمان]The the را با استخوان های ماهی نوک تیز احاطه کرده بودند
[ترجمه گوگل]اسکیمو فلش ها را با استخوان های ماهی اشاره کرد
16. The guide pointed at a pagoda and told us that it was built hundreds of years ago.
[ترجمه ترگمان]راهنما به a اشاره کرد و گفت که صدها سال پیش ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این راهنمای به یک بت ها اشاره کرد و به ما گفت که این صدها سال پیش ساخته شده است