کلمه جو
صفحه اصلی

freeze up

انگلیسی به انگلیسی

• when a freeze-up occurs, ice completely covers or blocks something such as a pipe, machine, or river.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] یخبندان

جملات نمونه

1. Ice could freeze up their torpedo release mechanisms.
[ترجمه ترگمان]یخ می تواند مکانیزم های انتشار اژدر را متوقف کند
[ترجمه گوگل]یخ می تواند مکانیسم های آزادی اژدر خود را بگیرد

2. I wouldn't know what to say. I'd just freeze up.
[ترجمه ترگمان]نمی دانستم چه بگویم همین الان یخ زدم
[ترجمه گوگل]من نمی دانم چه باید بگویم من فقط یخ زده ام

3. Some people freeze up and look completely false.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم منجمد می شوند و کاملا اشتباه به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم فریاد می زنند و کاملا نادرست به نظر می رسند

4. Therefore, after steady freeze up of Inner Mongolia reach, Haibowan Reservoir will not undertake flood control.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، پس از توقف ثابت از دسترس مغولستان مرکزی، مخزن Haibowan کنترل سیل را بر عهده نخواهد گرفت
[ترجمه گوگل]بنابراین، پس از رسیدن ماندگار به داخل مغولستان، مخزن حبیبون کنترل سیل را انجام نخواهد داد

5. We had a similar credit market freeze up in 199
[ترجمه ترگمان]ما یک بازار اعتباری مشابه در ۱۹۹ مورد داشتیم
[ترجمه گوگل]ما بازار اعتباری مشابهی در سال 199 داشتیم

6. This may cause your PC to freeze up.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است باعث شود که کامپیوتر شما توقف کند
[ترجمه گوگل]این ممکن است رایانه خود را به حالت غلط برساند

7. He started to freeze up when you touched him.
[ترجمه ترگمان]وقتی بهش دست زدی شروع به یخ زدن کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما را لمس کرد او شروع به غرق شدن کرد

8. The cooling system can, of course, freeze up in very cold weather.
[ترجمه ترگمان]البته سیستم خنک کننده می تواند در هوای بسیار سرد یخ بزند
[ترجمه گوگل]البته سیستم خنک کننده می تواند در آب و هوای بسیار سردی سرد شود

9. Such an instruction may just cause people to freeze up.
[ترجمه ترگمان]چنین دستوری ممکن است باعث شود که مردم منجمد شوند
[ترجمه گوگل]چنین دستورالعمل فقط باعث می شود افراد به حالت غلط بروند

10. Morrison said Apple had recently discovered flawed chips on the computers' main circuit boards could make them freeze up.
[ترجمه ترگمان]موریسون گفت که اپل به تازگی تراشه های flawed را در کامپیوترهای مدار اصلی کشف کرده است که می تواند آن ها را منجمد کند
[ترجمه گوگل]موریسون گفت که اخیرا اپل اختراع کرده است که تراشه های ناقص را روی مدارهای اصلی کامپیوترها می تواند آنها را فریب دهد

11. Make your mistakes, take your chances, look silly, but keep on going. Don’t freeze up. Thomas Wolfe
[ترجمه ترگمان]اشتباه کنید، شانس خود را بگیرید، احمق به نظر برسید، اما ادامه دهید خشکم زد توماس ولف
[ترجمه گوگل]اشتباهات خود را، شانس خود را، به نظر احمقانه، اما ادامه دهید فراموش نکنید توماس ولف

12. We had to go downstairs to the toilet, and in the winter the water used to freeze up.
[ترجمه ترگمان]باید به طبقه پایین می رفتیم و به توالت می رفتیم و در زمستان آب یخ می زد
[ترجمه گوگل]ما مجبور شدیم به طبقه پایین به توالت برویم، و در فصل زمستان آب مورد استفاده قرار گرفت

13. Every time you need to communicate with interviewer in English, you freeze up.
[ترجمه ترگمان]هر زمان که نیاز دارید با مصاحبه کننده ارتباط برقرار کنید، شما منجمد می شوید
[ترجمه گوگل]هر بار که شما نیاز به ارتباط با مصاحبه کننده را به زبان انگلیسی دارید، یخ زده خواهید شد

14. Every time you need to communicate with interviewer in English, you freeze up. Fear not!
[ترجمه ترگمان]هر زمان که نیاز دارید با مصاحبه کننده ارتباط برقرار کنید، شما منجمد می شوید نترسید!
[ترجمه گوگل]هر بار که شما نیاز به ارتباط با مصاحبه کننده را به زبان انگلیسی دارید، یخ زده خواهید شد ترس نیست

پیشنهاد کاربران

هنگ کردن

if a machine, engine, or pipe freezes up, the liquid inside becomes solid with cold so that it does not work properly SYN freeze
به معنی هنگ کردن

هل شدن

خشک زدن
مثلا طرف یه منظره وحشتناک رو می بینه و از ترس نمیتونه صحبت یا حرکت کنه اونوقت میگیم طرف خُشک اش زد.


کلمات دیگر: