کلمه جو
صفحه اصلی

podium


سکو (به ویژه سکو که رهبر ارکستر روی آن قرار می گیرد)، تختگاه (dais هم می گویند)، تریبون، میز خطابه (lectern هم می گویند)، (جانور شناسی) دست، پا، اندام پا مانند، پایچه، پایک، پا واره، دیوار کوتاه، بنلاد، زیر تندیس، بالکن جایگاه مخصوص، لژ سلطنتی
podium_
پسوند (اسم ساز): پا، پا مانند، پا واره [monopodium]

انگلیسی به فارسی

بالکن جایگاه مخصوص، لژ سلطنتی


پدیوم، لژ سلطنتی، بالکن جایگاه مخصوص


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: podia, podiums
• : تعریف: a raised platform, as for a speaker or orchestra conductor; dais.
مترادف: dais
مشابه: platform, pulpit, rostrum, soapbox, stage

- The audience applauded enthusiastically as the conductor strode toward the podium.
[ترجمه ترگمان] تماشاگران هنگامی که رهبر ارکستر به سوی سکو رفت، با شور و شوق کف زدند
[ترجمه گوگل] تماشاچیان با شور و هیجان به آن افتخار می کنند که هادی به سمت پدیده می رود

• platform, stage; pulpit, rostrum
a podium is a small platform on which someone stands in order to give a lecture or conduct an orchestra.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] پایه کرسی - سکوب

مترادف و متضاد

structure from which speakers orate


Synonyms: dais, platform, pulpit, rostrum, soapbox, stage, stump


جملات نمونه

1. She was introduced and stepped up to the podium.
[ترجمه ترگمان]او معرفی شد و به طرف تریبون رفت
[ترجمه گوگل]او معرفی شد و به پدیده برسد

2. Several speakers took the podium that night.
[ترجمه ترگمان]چند سخنران آن شب به روی سکو رفتند
[ترجمه گوگل]چندین سخنران در آن شب، پدیده را گرفتند

3. Lamm, speaking before Perot took the podium, congratulated him on winning the nomination.
[ترجمه ترگمان]lamm، که قبل از اینکه پروت سکو را بگیرد، سخنرانی کرد و به او تبریک گفت که نامزدی را برنده شود
[ترجمه گوگل]لام، صحبت کردن قبل از اینکه پریوت پدیده را به دست آورد، به او برای کسب نامزد تبریک گفت

4. One long-winded speaker after another came to the podium.
[ترجمه ترگمان]یک سخنرانی طولانی بعد از دیگری به سکو رسید
[ترجمه گوگل]یک بلندگو بلند بلند بعد از دیگری به پدیوم آمد

5. Black-jacketed on the podium, he was on a different plane from the student body, silent and scribbling at his feet.
[ترجمه ترگمان]به لک که روی سکو ایستاده بود، در حالی که ساکت نشسته بود و به پاهایش زل زده بود، روی یک هواپیمای دیگر نشسته بود
[ترجمه گوگل]سیاه پوشیده از تختخواب، او در هواپیما های دیگر از بدن دانشجو بود، سکوت و پریده بود

6. Winning meant standing on a podium, smiling for cameras and posing for pictures.
[ترجمه ترگمان]برنده شدن برای ایستادن بر روی سکو، لبخند زدن به دوربین و ژست دهی برای عکس
[ترجمه گوگل]بردن به معنای ایستادن بر روی یک تریبون، لبخند زدن برای دوربین ها و نمایش دادن عکس ها

7. Hillie rose and went to the podium where he addressed the audience.
[ترجمه ترگمان]Hillie از جا برخاست و به طرف تریبون رفت و در آنجا مخاطب را مخاطب قرار داد
[ترجمه گوگل]هیلی بلند شد و به تپه ای رفت که در آن مخاطبان را مخاطب قرار داد

8. He will have a place at the podium.
[ترجمه ترگمان]او جایی در جایگاه خواهد داشت
[ترجمه گوگل]او در جایگاه یک جایگاه قرار خواهد گرفت

9. Dolphins were on the podium with Shula.
[ترجمه ترگمان]دلفین ها با Shula روی سکو بودند
[ترجمه گوگل]دلفین ها در تپه ای با شولا بودند

10. Tears ran down her face as she stood on the winner's podium.
[ترجمه ترگمان]وقتی روی سکو ایستاده بود، اشک از صورتش سرازیر شد
[ترجمه گوگل]وقتی که او بر روی پدیده برنده ایستاده بود، اشک هایش به چهره اش افتاد

11. The speaker has to ad - lib his speech when his papers suddenly blow off the podium.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی وی هنگامی که مقالات او به طور ناگهانی بر روی سکو ضربه زدند، سخنرانی خود را تبلیغ کند
[ترجمه گوگل]سخنران باید سخنرانی خود را هنگامی که مدارک خود را به طور ناگهانی از پدیده ضربه

12. Unfortunately it is not clear from the report whether the podium extended beyond the walls[sentence dictionary], or was contained by them.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه این موضوع از گزارش مشخص نیست که آیا تریبون فراتر از دیوارها گسترش می یابد [ فرهنگ لغت [ جمله ] یا توسط آن ها گنجانده شده است
[ترجمه گوگل]متاسفانه از این گزارش مشخص نیست که آیا پدیوم فراتر از دیوارها [dictionary dictionary] گسترش یافته یا توسط آنها محصور شده است

13. Kate Robinson and former Olympian Peter Breen, fourth last year, look to squeeze on to the podium.
[ترجمه ترگمان]کیت رابینسون و پیتر breen، بازیکن سابق المپیک سال گذشته، نگاهی به روی جایگاه تماشاچیان انداختند
[ترجمه گوگل]کیت رابینسون و المپیک سابق پیتر برین، چهارمین سال گذشته، به دنبال تسلیم شدن به تریبون هستند

14. In the postgame maelstrom, Switzer was one of the first to take the podium.
[ترجمه ترگمان]در گرداب گرداب یکی از نخستین کسانی بود که تریبون را انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]سوپرمارکت در بازی بعد از بازی، یکی از اولین تظاهرکنندگان بود

15. He parodied my groping stumble across the stage to the podium and gathered up the skirt to reveal hairy legs and bloomers.
[ترجمه ترگمان]او کورمال کورمال کورمال کورمال کورمال کورمال از روی صحنه به طرف جایگاه رفت و برای نشان دادن پاهای پرمو و شلوار گشاد، دامنش را جمع کرد و گفت:
[ترجمه گوگل]او مراسم تدفینش را در سراسر صحنه به تریبون تسخیر کرد و دامن را برای نشان دادن پاهای مودار و بلومیرز جمع کرد

پیشنهاد کاربران

ورزش های انفرادی )
- به سکوی قهرمانی مخصوص توزیع مدال هم گفته میشود.
- جایگاه قهرمانی اول تا سوم
Podium finish
یعنی مسابقه را در مقام اول تا سومی به پایان بردن !
مسابقه را با مقام اولی یا دومی یا سومی به اتمام رساندن.
در انتهای مسابقات اول یا دوم یا سوم شدن!

Mercedes team took home a double podium finish
تیم مرسدس در پایان ( مسابقات ) دو عنوان اول تا سومی را کسب کرد!

میز خطابه، سکو، تریبون


کلمات دیگر: