کلمه جو
صفحه اصلی

multiplex


معنی : تسهیم، مرکب، متعدد، چندتایی
معانی دیگر : چندگانه، چندبخشی، چند عضوی، (الکترونیک) مولتی پلکس، تسهیم کننده، با مولتی پلکس سخن پراکنی کردن، تسهیم کردن

انگلیسی به فارسی

چندگانه، تسهیم، متعدد، چندتایی، مرکب


تسهیم کردن، تسهیم


چندتایی، متعدد، مرکب، (درتلفن وتلگراف) چند خبر راهم زمان بر روی یک سیم فرستادن


انگلیسی به انگلیسی

• structure with multiple sections (such as a movie theatre having several separate auditoriums with viewing screens)
varied, of many parts; of multiple messages through a single medium

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] مولتی پلکس
[کامپیوتر] مخابره ترکیبی، تسهیم، تسهیم کردن .
[برق و الکترونیک] تسهیم 1. ارسال همزمان دو یا چند سیگنال روی سیم پالس یا کانال . مخابرات به راهگزینی سیگحنالها با ترتیب زمانی معینی گفته می شود که در آن تعداد زیادی دریافت کننده متفاوت رای کاهش میزان سیم کشی از یک سیم یا باس مشترک استفاده می کننند ( مخابرات ) 2. در صفحه ها نمایش LEDو LSD به استسفاده اشتراکی زمانی از یک باس مشترک گفته می شود . که امکان عملکرد چند گانه بخشها یا نقاط صفحه نمایش را با حد اقل سیم بندی سرعت کافی برای چشمک نزدن صفحه نمایش فراهم می کند . - ادغام، مالتی پلکس
[زمین شناسی] رسام برجسته نما اسم. ابزار رسم نمودارهای استروسکوپی که در تهیه نقشه های توپوگرافیک از تصاویر هوایی بکار گرفته می شود. فعل: انتقال چندین کانال اطلاعات لرزه ای به روی یک کانال یکسان. معمولاً نمونه برداری از کانالهای ورودی متفاوت در بازه های منظم انجام شده و نمونه های حاصل وارد یک کانال خروجی یکسان می شوند. برخی مواقع، نوارهای دیجیتال، بدین صورت، تسهیم می شوند.

مترادف و متضاد

تسهیم (اسم)
allotment, sharing, multiplexing, multiplex, apportionment

مرکب (صفت)
intricate, compound, multiplex, implicate, composed, composite, mazy, entangled

متعدد (صفت)
many, plenty, numerous, manifold, plural, multiplex, innumerable, multitudinous, multiple, umpteenth, umpteen, massed

چندتایی (صفت)
multiplex

جملات نمونه

1. All multiplex companies operate similar regimes with regard to staff behaviour to ensure that their work is predictable.
[ترجمه ترگمان]همه این شرکت ها رژیم های مشابهی را با توجه به رفتار کارکنان اجرا می کنند تا اطمینان حاصل کنند که کار آن ها قابل پیش بینی است
[ترجمه گوگل]همه شرکت های چندگانه با توجه به رفتار کارکنان، رژیم های مشابهی را برای اطمینان از اینکه کارشان قابل پیش بینی است، اجرا می کند

2. In the meantime, however, multiplex construction continues unabated and the sizes of complexes get progressively bigger.
[ترجمه ترگمان]با این حال، با این حال، ساختار پیچیده همچنان بی وقفه ادامه دارد و اندازه کمپلکس ها به تدریج بزرگ تر می شود
[ترجمه گوگل]در عین حال، ساخت و ساز چند منظوره همچنان ادامه دارد و اندازه مجتمع ها به طور قابل توجهی افزایش می یابد

3. The avenues to prestige and financial security are multiplex and, to a large extent, unrestricted.
[ترجمه ترگمان]راه های پرستیژ و امنیت مالی مالتی پلکس هستند و تا حد زیادی نامحدود می شوند
[ترجمه گوگل]راه های اعتبار و امنیت مالی چندگانه هستند و تا حد زیادی بدون محدودیت هستند

4. The multiplex cinema is another sign of the decade.
[ترجمه ترگمان]سینمای multiplex نشانه دیگری از این دهه است
[ترجمه گوگل]سینمای چند منظوره نشانه دیگری از دهه است

5. A multiplex control system based on serial entry and output in series-parallel mixed mode is designed.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم کنترل پیچیده براساس ورودی و خروجی سریال در حالت ترکیبی موازی طراحی شده است
[ترجمه گوگل]یک سیستم کنترل چندگانه بر اساس ورودی سریال و خروجی در حالت مخلوط سریال موازی طراحی شده است

6. Conclusion The 9 canine - STR loci multiplex system are suitable for individual discrimination and paternity identification.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ۹ جایگاه ویژه سگ - اس تی اس دارای سیستم پیچیده ای برای شناسایی فردی و شناسایی آن است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری 9 سگمنت - سیستم multiplex multiple scrolls برای تشخیص فرد و تشخیص paternity مناسب هستند

7. Finally, the excellence of this multiplex forward converter is verified by experiment.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، برتری این مبدل به جلو با آزمایش تایید می شود
[ترجمه گوگل]در نهایت، تعالی این مبدل چندمتغیر پیشین توسط آزمایش تایید شده است

8. Methods Multiplex PCR was applied to detect virulence characters with four pairs of primers.
[ترجمه ترگمان]روش های PCR برای شناسایی شخصیت های virulence با چهار جفت شدگی بکار گرفته شد
[ترجمه گوگل]روش PCR چندتایی برای شناسایی شخصیت های سرطانی با چهار جفت آغازگر استفاده شد

9. The quantitative computation of balanced solid solubility of multiplex second-phase is a difficult problem in this area.
[ترجمه ترگمان]محاسبه کمی حلالیت محکم در فاز دوم یک مساله دشوار در این حوزه است
[ترجمه گوگل]محاسبه کمی حلالیت جامد متوازن فاز دوم چندگانه یک مشکل دشوار در این منطقه است

10. Objective To develop a novel multiplex polymerase chain reaction ( PCR ) to detect multidrug - resistant Acinetobacter baumannii.
[ترجمه ترگمان]هدف توسعه یک واکنش زنجیره ای polymerase (PCR)برای تشخیص Acinetobacter مقاوم در برابر دارو (PCR)
[ترجمه گوگل]هدف: برای ایجاد یک واکنش زنجیره ای پلیمراز Multiplex Multiplex (PCR) برای تشخیص چندین دارو مقاوم به Acinetobacter baumannii

11. Methods 52 buccal and gnathic multiplex fractures patients with other systemic damages were retrospectively evaluated.
[ترجمه ترگمان]روش ها ۵۲ buccal و gnathic با استفاده از دیگر آسیب های سیستمیک مورد ارزیابی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روشها: 52 بیمار مبتلا به شکستگی چندگانه باکال و گنادی با سایر ضایعات سیستمیک به صورت گذشتهنگر مورد ارزیابی قرار گرفتند

12. The multiplex bus controller(BC) plays aker- nel role among of terminals in modern avionics 1553B multiplex communication system.
[ترجمه ترگمان]کنترل کننده مالتی پلکس (پیش از میلاد)نقش aker را در میان ترمینال ها در سیستم ارتباطی ویژه هوایی و هوایی ۱۵۵۳ به نمایش می گذارد
[ترجمه گوگل]کنترل کننده اتوبوس چندگانه (BC) نقش آکریل را در میان پایانه های سیستم ارتباطی مجتمع مدرن آویونیک 1553B ایفا می کند

13. The multiplex bus's capability decides the quality of integrate electrical system.
[ترجمه ترگمان]قابلیت باس multiplex کیفیت سیستم الکتریکی را تعیین می کند
[ترجمه گوگل]قابلیت اتوبوس چندگانه کیفیت سیستم الکتریکی یکپارچه را تعیین می کند

14. GSM system offers rich and multiplex services, and it can support most low-speed data communications services which were provided by the land telecommunications network.
[ترجمه ترگمان]سیستم GSM خدمات غنی و مالتی پلکس ارائه می دهد، و می تواند از بسیاری از خدمات ارتباطات داده با سرعت پایین پشتیبانی کند که توسط شبکه مخابرات زمینی تامین شده است
[ترجمه گوگل]سیستم GSM ارائه خدمات غنی و چندگانه را فراهم می کند و می تواند خدمات کمترین سرعت داده ای را که توسط شبکه مخابراتی زمین فراهم شده است پشتیبانی کند

پیشنهاد کاربران

Multiplex cinema
سینما پردیس

همپارچگی
همپارچه سازی/شدگی/گری
همپارچه رسانی/فرستی/گسیلی

همراه سازی/شدگی/گری
همراه فرستی/گسیلی

همتافتگی ، همتافته سازی

ساختمانی دارای چندین سالن سینمای مجزا که همگی از طریق یک لابی مشترک قابل دسترسی هستند

[پیام ، داده ، علامت ، سیگنال]

چندگانه فرستیِ همزمانِ تک بستر
جابجایی چندگانه همزمان تک بستر

چندبعدی

سینمای چند سالنه

multiplex ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: همتافت 2
تعریف: ویژگی سامانه‏ای که عمل همتافتن در آن انجام شود


کلمات دیگر: