کلمه جو
صفحه اصلی

dimmed

انگلیسی به فارسی

تاریک، تیره کردن


انگلیسی به انگلیسی

• made darker; made less clear; lusterless

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] تیره شده - گزینه ای که برای انتخاب قابل دسترس نیست . اگر گزینه ی یک منو به جای رنگ سیاه، رنگ خاکستری روشن باشد، نمی توان آن را انتخاب کرد، مثلاً اگر بخواهید دو شیء را در یک ردیف قرار دهید، فرمان align تا زمانی که دو یا چند شیء را انتخاب نکرده اید، تیره بقی می ماند . اگر روی فرمان تیره شده دکمه ی ماوس را فشار دهید، هیچ تغییر انجام نمی شود. - کم نور شدن

جملات نمونه

1. old age has dimmed his eyes
پیری چشم های او را کم نور کرده است.

2. the attackers' faces were dimmed by a panoply of smoke
پوششی از دود چهره ی تکاوران را محو کرده بود.

3. When the music started,someone dimmed the lights.
[ترجمه ترگمان]وقتی موسیقی شروع شد، کسی چراغ ها را خاموش کرد
[ترجمه گوگل]وقتی موسیقی شروع شد، کسی چراغ ها را لرزاند

4. The street lights were dimmed out.
[ترجمه ترگمان]چراغ های خیابان خاموش شده بود
[ترجمه گوگل]چراغ های خیابانی تاریک شدند

5. When the music started,the lights dimmed.
[ترجمه ترگمان]وقتی موسیقی شروع شد، چراغ ها خاموش شدند
[ترجمه گوگل]وقتی موسیقی شروع شد، چراغ های روشن شد

6. Our hopes of getting any support for project dimmed.
[ترجمه ترگمان]امیدهای ما برای جلب حمایت از پروژه کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]امید ما برای دریافت هر گونه حمایت از پروژه کمینه شده است

7. The head light of our car dimmed.
[ترجمه ترگمان]نور ماشین ما تیره می شود
[ترجمه گوگل]چراغ جلو ماشین ما کم رنگ شده است

8. Their memory of what happened has dimmed.
[ترجمه ترگمان] خاطره اتفاقی که افتاد، تار شده
[ترجمه گوگل]حافظه آنها از آنچه اتفاق افتاده کم رنگ است

9. Hopes of a peaceful settlement have dimmed.
[ترجمه ترگمان]امیدها به اقامتگاه صلح تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]امیدها برای حل و فصل صلح آمیز کمرنگ شده اند

10. The lights were dimmed out when the electricity supply was reduced.
[ترجمه ترگمان]وقتی تامین برق کاهش یافت، چراغ ها خاموش شدند
[ترجمه گوگل]هنگامی که عرضه برق کاهش یافت، چراغ ها کم نور شد

11. The budget crisis really dimmed my hopes of staying on.
[ترجمه ترگمان]بحران بودجه واقعا امید من برای ماندن را کدر کرده بود
[ترجمه گوگل]بحران بودجه واقعا امیدوارم مانع ادامه تحصیل شود

12. The lights dimmed and the curtains opened.
[ترجمه ترگمان]چراغ ها خاموش شد و پرده ها را باز کردند
[ترجمه گوگل]چراغهای کم نور و پرده باز شد

13. The whole building was dimmed out in no time.
[ترجمه ترگمان]تمام ساختمان دیگر خاموش شده بود
[ترجمه گوگل]تمام ساختمان در هیچ زمان تاریک بود

14. Our hopes/expectations dimmed as the hours passed.
[ترجمه ترگمان]با گذشت ساعت ها امید \/ امیدهای ما تیره شد
[ترجمه گوگل]امید / انتظارات ما به عنوان ساعتی گذشت کم رنگ شد

پیشنهاد کاربران

نور کم - گرگ و میش


کلمات دیگر: