computer program

1. To divide a computer program into segments.

[ترجمه ترگمان]برای تقسیم یک برنامه کامپیوتری به بخش های مختلف
[ترجمه گوگل]برای تقسیم یک برنامه کامپیوتری به بخش

2. The computer program was unable to discriminate between letters and numbers.

[ترجمه ترگمان]برنامه کامپیوتری قادر نبود بین حروف و اعداد تمایز ایجاد کند
[ترجمه گوگل]برنامه کامپیوتری قادر به تشخیص بین حروف و اعداد نبود

3. A backup copy of a computer program does not infringe copyright.

[ترجمه ترگمان]نسخه پشتیبان یک برنامه کامپیوتری، کپی رایت را نقض نمی کند
[ترجمه گوگل]کپی پشتیبان یک برنامه کامپیوتری کپی رایت را نقض نمی کند

4. The chances of an error occurring in a computer program increase with the size of the program.

[ترجمه ترگمان]احتمال خطای رخ دادن در یک برنامه کامپیوتری با اندازه برنامه افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]شانس خطا در یک برنامه کامپیوتری با اندازه برنامه افزایش می یابد

5. A computer program verifies that the system is working.

[ترجمه ترگمان]یک برنامه کامپیوتری تایید می کند که سیستم کار می کند
[ترجمه گوگل]یک برنامه کامپیوتری تأیید می کند که سیستم در حال کار است

6. This computer program can be integrated with existing programs.

[ترجمه ترگمان]این برنامه کامپیوتری می تواند با برنامه های موجود ادغام شود
[ترجمه گوگل]این برنامه کامپیوتری را می توان با برنامه های موجود ادغام کرد

7. It's possible to throw the computer program out of joint by typing in nonsense.

[ترجمه ترگمان]این امکان وجود دارد که برنامه کامپیوتری را از مفصل با تایپ کردن به طور بی هوده حذف کنید
[ترجمه گوگل]این امکان وجود دارد که برنامه کامپیوتری را از طریق اتصال به بی معنی وارد کنید

8. We've got a computer program which will concordance newspaper texts.

[ترجمه ترگمان]ما یک برنامه کامپیوتری داریم که متون newspaper را هماهنگ می سازد
[ترجمه گوگل]ما یک برنامه کامپیوتری داریم که متن متون مطابقت دارد

9. The computer program reproduces the effects of earthquakes on buildings.

[ترجمه ترگمان]برنامه کامپیوتری اثرات زلزله بر روی ساختمان ها را تولید می کند
[ترجمه گوگل]برنامه کامپیوتری اثرات زمین لرزه ها را بر روی ساختمان ها باز می کند

10. A computer program with too many icons is worse than useless.

[ترجمه ترگمان]یک برنامه کامپیوتری با شمایل های بسیار زیاد، بدتر از برنامه کاربردی است
[ترجمه گوگل]یک برنامه کامپیوتری با آیکون های بیش از حد بدتر از بی فایده است

11. Finding a volunteer to write the computer program isn't a problem.

[ترجمه ترگمان]پیدا کردن داوطلب برای نوشتن برنامه کامپیوتری مشکل نیست
[ترجمه گوگل]پیدا کردن یک داوطلب برای نوشتن برنامه کامپیوتری یک مشکل نیست

12. This computer program matters very much.

[ترجمه ترگمان]این برنامه کامپیوتری خیلی اهمیت دارد
[ترجمه گوگل]این برنامه کامپیوتری بسیار مهم است

13. A variable in a computer program references a location in memory.

[ترجمه ترگمان]متغیری در یک برنامه رایانه ای به یک مکان در حافظه اشاره دارد
[ترجمه گوگل]یک متغیر در یک برنامه کامپیوتری اشاره به یک مکان در حافظه دارد

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

دیکشنری تخصصی

جملات نمونه