کلمه جو
صفحه اصلی

command line interface

انگلیسی به فارسی

رابط خط فرمان


انگلیسی به انگلیسی

• (computers) any interface in which one must type commands after a command prompt (as opposed to a graphical user interface)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] رابط خط فرمان

جملات نمونه

1. The command line interface (CLI) contains the base support for developing and running applications.
[ترجمه ترگمان]واسط خط فرمان (CLI)شامل پشتیبانی پایه برای توسعه و اجرای برنامه های کاربردی است
[ترجمه گوگل]رابط خط فرمان (CLI) حاوی پشتیبانی پایه برای توسعه و اجرای برنامه ها است

2. The command line interface must be started from the directory where the WPTA plugin is installed.
[ترجمه ترگمان]واسط خط فرمان باید از دایرکتوری که متصل شونده WPTA نصب شده است، شروع شود
[ترجمه گوگل]رابط خط فرمان باید از دایرکتوری که در آن افزونه WPTA نصب شده است شروع شود

3. It also provides a simple command line interface to interactively select the item to boot with its options.
[ترجمه ترگمان]همچنین یک رابط خط فرمان ساده فراهم می کند تا به طور تعاملی آیتم را برای راه اندازی با گزینه های خود انتخاب کند
[ترجمه گوگل]همچنین یک رابط ساده خط فرمان را فراهم می کند که به صورت تعاملی مورد را انتخاب کند تا با گزینه های آن بوت شود

4. Since a command line interface cannot provide graphic pictures of the file system structure, it must have a different way of representing it.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که یک رابط خط فرمان نمی تواند تصویر گرافیکی از ساختار سیستم فایل را فراهم کند، باید روش دیگری برای نمایش آن داشته باشد
[ترجمه گوگل]از آنجایی که یک رابط خط فرمان می تواند تصاویر گرافیکی ساختار فایل فایل را ارائه نمی کند، باید روش دیگری برای نشان دادن آن داشته باشد

5. Provide the required parameters to the command line interface.
[ترجمه ترگمان]تعیین پارامترهای مورد نیاز برای واسط خط فرمان
[ترجمه گوگل]پارامترهای مورد نیاز را به رابط خط فرمان ارسال کنید

6. Using the CDR command line interface, set the replication table to alter mode.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از واسط خط فرمان cdr، جدول تکرار را بر روی حالت تغییر تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از رابط خط فرمان CDR، جدول تکرار را برای تغییر حالت تنظیم کنید

7. Note: You can also use the command line interface to add or delete connections (see Resources).
[ترجمه ترگمان]نکته: همچنین می توانید از رابط خط فرمان برای اضافه کردن یا حذف اتصالات استفاده کنید (منابع را ببینید)
[ترجمه گوگل]توجه شما همچنین می توانید از رابط خط فرمان برای اضافه کردن یا حذف اتصالات استفاده کنید (به منابع مراجعه کنید)

8. From the regular user command line interface, log in as the superuser.
[ترجمه ترگمان]از رابط خط فرمان کاربر معمولی، وارد سیستم به عنوان the
[ترجمه گوگل]از رابط خط فرمان کاربر معمولی، به عنوان کاربر فوق العاده وارد شوید

9. To reference a given DB2 instance from a command line interface, use the environment variable DB2INSTANCE.
[ترجمه ترگمان]برای ارجاع به مثالی خاص از یک رابط خط فرمان، از متغیر محیطی DB۲INSTANCE استفاده کنید
[ترجمه گوگل]برای ارزیابی یک نمونه داده شده DB2 از یک رابط خط فرمان، از متغیر محیطی DB2INSTANCE استفاده کنید

10. Using the CDR command line interface, unset the replication table from alter mode.
[ترجمه ترگمان]استفاده از واسط خط فرمان cdr، جدول کپی را از حالت تغییر تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از رابط خط فرمان CDR، جدول تکرار را از حالت تغییر تنظیم کنید

11. The DS command line interface (DSCLI) provides several commands to configure storage, such as adding host information, assigning disks, and the like.
[ترجمه ترگمان]واسط خط فرمان DS فرمان های متعددی را برای پیکربندی حافظه فراهم می کند، مانند افزودن اطلاعات میزبان، اختصاص دیسک ها و غیره
[ترجمه گوگل]اینترفیس رابط خط فرمان DS (DSCLI) دستورات متعددی را برای پیکربندی ذخیره سازی فراهم می کند، مانند اضافه کردن اطلاعات میزبان، اختصاص دادن دیسک ها و مانند آن

12. Command line interface to all settings.
[ترجمه ترگمان]واسط سطر فرمان تا همه تنظیمات
[ترجمه گوگل]رابط خط فرمان به تمام تنظیمات

13. The following describes the WPTA command line interface.
[ترجمه ترگمان]در ادامه واسط خط فرمان WPTA را شرح می دهد
[ترجمه گوگل]زیر شرح رابط خط فرمان WPTA را شرح می دهد

14. In order for you to administer these different resources, the appliance provides both a graphical user interface and a command line interface.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه بتوانید این منابع مختلف را اداره کنید، دستگاه هم رابط کاربری گرافیکی و هم یک رابط خط فرمان را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]به منظور مدیریت این منابع مختلف، دستگاه هر دو رابط کاربری گرافیکی و رابط خط فرمان را فراهم می کند

پیشنهاد کاربران

فرهنگستان زبان و ادب فارسی، �واسط نوشتاری� را مترادفی برای “command - line interface” در حوزه رایانه و فنّاوری اطلاعات مصوّب کرده و آن را �نوعی میانا که در آن کاربر برای فرمان دادن باید آن را تایپ کند� تعریف کرده است. همچنین فرهنگستان در واژه واسط که مترادف “interface” است �میانا� را صورت کوتاه شده "میان آینده" تعریف کرده است.


کلمات دیگر: