کلمه جو
صفحه اصلی

digitizer


معنی : رقمی کننده
معانی دیگر : رقمی کننده

انگلیسی به فارسی

رقمی‌کننده، رقومی‌کننده


دیجیتایزر، رقمی کننده


انگلیسی به انگلیسی

• device which converts analog data into digital data (also digitiser)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] دیجیتالی کننده ؛ رقمی کننده
[زمین شناسی] رقمی کننده، دیجیتالی کننده دستگاه های تبدیل عکس به ارقام و اعداد و بالعکس
[ریاضیات] رقم ساز، رقمی کننده

مترادف و متضاد

رقمی کننده (اسم)
digitizer

جملات نمونه

1. The electronic hardware associated with the digitizer can determine the position of the pointer on the table whenever a button is pressed.
[ترجمه ترگمان]سخت افزار الکترونیکی مرتبط با the می تواند موقعیت اشاره گر روی میز را هر زمان که یک دکمه فشار داده می شود تعیین کند
[ترجمه گوگل]سخت افزار الکترونیکی مرتبط با دیجیتایزر می تواند موقعیت نشانگر روی جدول هر زمان که یک دکمه فشار داده می شود، تعیین کند

2. We produced the new type of digitizer(EDAS-24GN) and broadband borehole seismometer in 20
[ترجمه ترگمان]ما نوع جدید digitizer (EDAS - ۲۴ GN)و seismometer باند پهن باند را در ۲۰ تولید کردیم
[ترجمه گوگل]ما نوع جدید دیجیتایزر (EDAS-24GN) و سنسورهای گشتاور پهنای باند را در 20 سال تولید کردیم

3. And more: reading option for to extract data from a 2D graph (digitizer for orthogonal and nonorthogonal axes) contained in a graphic file.
[ترجمه ترگمان]و بیشتر: مطالعه گزینه برای استخراج داده ها از یک نمودار ۲ بعدی (digitizer برای محورهای متعامد و nonorthogonal)در یک فایل گرافیکی است
[ترجمه گوگل]و بیشتر: گزینه خواندن برای استخراج داده ها از یک گراف دو بعدی (دیجیتایزر برای محورهای مستطیلی و غیر محوری) که در یک فایل گرافیکی قرار دارد

4. The possibility of using transient waveform digitizer in TOF measurement is discussed, and a test system designed for the research is introduced.
[ترجمه ترگمان]امکان استفاده از شکل موج گذرا در اندازه گیری TOF مورد بحث قرار گرفته است و یک سیستم تست طراحی شده برای این تحقیق معرفی شده است
[ترجمه گوگل]امکان استفاده از دیجیتایزر موج گذرا در اندازه گیری TOF مورد بحث قرار گرفته است و یک سیستم آزمایشی طراحی شده برای این تحقیق معرفی شده است

5. In high-speed wide-band- digitizer at high sweep speed, only a few samples screen.
[ترجمه ترگمان]در سرعت جاروب با سرعت بالا، تنها چند نمونه از صفحه نمایش داده می شود
[ترجمه گوگل]در سرعت بالا دیجیتایزر با سرعت بالا، تنها چند نمونه نمایش داده می شود

6. One of the main embodiment is the application of simulation technology and digitizer control technology in Nuclear Power Plant.
[ترجمه ترگمان]یکی از embodiment اصلی کاربرد تکنولوژی شبیه سازی و فن آوری کنترل digitizer در نیروگاه هسته ای است
[ترجمه گوگل]یکی از تجربیات اصلی استفاده از تکنولوژی شبیه سازی و تکنولوژی کنترل دیجیتایزر در نیروگاه هسته ای است

7. The real time true color video signal is often processed with digitizer in supervisory control, desktop video and all sorts of microcomputer image processing system.
[ترجمه ترگمان]زمان واقعی سیگنال ویدیویی رنگ حقیقی اغلب با digitizer در کنترل نظارتی، ویدیو دسکتاپ و همه نوع سیستم پردازش تصویر میکرو کامپیوتر پردازش می شود
[ترجمه گوگل]سیگنال ویدئویی رنگ واقعی در زمان واقعی با دیجیتایزر در کنترل نظارت، ویدئو دسکتاپ و انواع سیستم های پردازش تصویر میکرو کامپیوتر پردازش می شود

8. Designed for digital content creators and users, the mobile workstation's digitizer helps them easily configure an image, either mapping it to the entire screen or to an area defined by the user.
[ترجمه ترگمان]ایستگاه کار سیار برای سازندگان محتوای دیجیتال و کاربران طراحی شده است و به آن ها کمک می کند تا به راحتی یک تصویر را پیکربندی کنند، یا آن را به کل صفحه یا به حوزه ای که توسط کاربر تعریف می شود، نقشه برداری کنند
[ترجمه گوگل]دیجیتایزر کارگاه سیار طراحی شده برای سازندگان و کاربران محتوا دیجیتال، به آنها کمک می کند تا به راحتی تصویر را پیکربندی کرده و یا آن را به کل صفحه نمایش یا منطقه تعریف شده توسط کاربر تنظیم کنید

9. Embroidery Digitizing, Digitizing, Logo Embroidery, Custom Digitizing, Embroidered Logos, Embroidery Digitizer, Digitizing for Embroidery.
[ترجمه ترگمان]Embroidery digitizing، digitizing، لوگو Embroidery، سفارشی digitizing، embroidered Logos، Embroidery digitizer، digitizing برای Embroidery
[ترجمه گوگل]دیجیتالی سازی گلدوزی، دیجیتالی کردن، گلدوزی عکاسی، دیجیتالی سفارشی، آرم دوزی، دیجیتایزر گلدوزی، دیجیتالی سازی برای گلدوزی

10. The components managed by the Compressor and Image Decompressor, the MovieCintroller, the Sequence Grabber, Sequence Grabber Channel and the Video Digitizer.
[ترجمه ترگمان]اجزای مدیریت شده توسط the و تصویر Decompressor، the، ترتیب توالی، کانال grabber توالی و ویدیو کلیپ ویدیویی
[ترجمه گوگل]اجزای مدیریت شده توسط کمپرسور و Decompressor تصویر، MovieCintroller، Sequence Grabber، Channel Grabber Sequence و Digital Digitizer

11. Here we see three ribbon cables that route to various functions, including the digitizer, OLED screen, and home button. Image used by permission, courtesy of Rapid Repair.
[ترجمه ترگمان]در اینجا ما سه کابل نوار را می بینیم که به توابع مختلف از جمله the، صفحه نمایش OLED و دکمه خانگی می روند تصویر مورد استفاده با اجازه، تواضع سریع
[ترجمه گوگل]در اینجا ما سه کابل روبان را که برای انجام کارهای مختلف، از جمله دیجیتایزر، صفحه نمایش OLED و دکمه صفحه اصلی، می بینیم، می بینیم تصویر مورد استفاده توسط مجوز، حسن نیت ارائه میدهد از تعمیر سریع

12. According to its exponential wave responses, the impulse measurement errors of a digitizer can be calculated.
[ترجمه ترگمان]با توجه به واکنش های موج نمایی آن، خطاهای اندازه گیری انگیزش یک digitizer را می توان محاسبه کرد
[ترجمه گوگل]با توجه به نتایج واکنش های واگرایی آن، خطاهای اندازه گیری امپدانس دیجیتایزر می توانند محاسبه شوند

13. This paper describes the basic principles of the image digitizer and its development course.
[ترجمه ترگمان]این مقاله اصول اساسی تصویر digitizer و مسیر توسعه آن را توصیف می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله اصول اساسی دیجیتایزر تصویر و روند توسعه آن را توصیف می کند

14. This Solution includes a high performance cutter for leather, single and multi-ply fabrics, a digitizer and a Software Suite.
[ترجمه ترگمان]این راه حل شامل یک cutter با عملکرد بالا برای پارچه های چرمی، تک و چند تایی، یک digitizer و یک بسته نرم افزاری است
[ترجمه گوگل]این راه حل شامل یک برش عملکرد بالا برای چرم، پارچه تک و چند لایه، یک دیجیتایزر و نرم افزار سوئیت

پیشنهاد کاربران

digitizer ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: رقمی‏ساز
تعریف: دستگاهی که نشانک/ سیگنال را به نشانک/ سیگنال رقمی تبدیل کند


کلمات دیگر: