محرک گذرگاه
bus driver
محرک گذرگاه
انگلیسی به فارسی
محرک گذرگاه
راننده اتوبوس، محرک گذرگاه
انگلیسی به انگلیسی
• person who professionally drives a bus
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] محرک گذرگاه
[برق و الکترونیک] راه انداز گذرگاه مدار مجتمع که به گذر گاه داده ها در رایان افزوده می شود تا در موقع اتصال وسایل جانبی متعدد به گذرگاه، بتواند به خوبی سی پی یو را راه اندازی کند . به دلیل اثر بارگذاری خازنی در گذرگاهی که منجر به کاهش سرعت تبادل داده ها و اخلال در فواصل زمانی در سیستم رایانه می شود . استفاده از راه اندازها امری ضروری است .
[برق و الکترونیک] راه انداز گذرگاه مدار مجتمع که به گذر گاه داده ها در رایان افزوده می شود تا در موقع اتصال وسایل جانبی متعدد به گذرگاه، بتواند به خوبی سی پی یو را راه اندازی کند . به دلیل اثر بارگذاری خازنی در گذرگاهی که منجر به کاهش سرعت تبادل داده ها و اخلال در فواصل زمانی در سیستم رایانه می شود . استفاده از راه اندازها امری ضروری است .
جملات نمونه
1. The bus driver swerved to avoid hitting the cyclists.
[ترجمه ترگمان]راننده اتوبوس منحرف شد تا از برخورد با دوچرخه سواران خودداری کند
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس برای جلوگیری از ضربه زدن به دوچرخه سواران متوقف شد
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس برای جلوگیری از ضربه زدن به دوچرخه سواران متوقف شد
2. The bus driver is responsible for the passengers safety.
[ترجمه ترگمان]راننده اتوبوس مسئول امنیت مسافران است
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس مسئول ایمنی مسافران است
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس مسئول ایمنی مسافران است
3. The bus driver told us where to change buses for our onward journey.
[ترجمه ترگمان]راننده اتوبوس به ما گفت که برای سفر به راه خود اتوبوس ها را تغییر دهیم
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس به ما گفت که جایگزین اتوبوس برای سفر طولانی ما است
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس به ما گفت که جایگزین اتوبوس برای سفر طولانی ما است
4. The bus driver violated the traffic regulation.
[ترجمه ترگمان]راننده اتوبوس مقررات ترافیکی را نقض کرد
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس قوانین ترافیک را نقض کرد
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس قوانین ترافیک را نقض کرد
5. The bus driver should answer for the safety of the passengers.
[ترجمه ترگمان]راننده اتوبوس باید به ایمنی مسافران پاسخ دهد
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس باید ایمنی مسافران را پاسخ دهد
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس باید ایمنی مسافران را پاسخ دهد
6. I asked the bus driver to put me off at the station.
[ترجمه ترگمان]از راننده اتوبوس خواستم که منو ببره به ایستگاه
[ترجمه گوگل]من از راننده اتوبوس پرسیدم که من را در ایستگاه قرار داده است
[ترجمه گوگل]من از راننده اتوبوس پرسیدم که من را در ایستگاه قرار داده است
7. The report on the accident exonerates the bus driver from any responsibility.
[ترجمه ترگمان]این گزارش در مورد این تصادف راننده اتوبوس را از هر گونه مسئولیتی در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]گزارش حادثه، راننده اتوبوس را از هر گونه مسئولیتی رد می کند
[ترجمه گوگل]گزارش حادثه، راننده اتوبوس را از هر گونه مسئولیتی رد می کند
8. I asked the bus driver to put me off near the town centre.
[ترجمه ترگمان]من از راننده اتوبوس خواستم تا مرا نزدیک مرکز شهر ببرد
[ترجمه گوگل]من از راننده اتوبوس پرسیدم که من را در نزدیکی مرکز شهر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]من از راننده اتوبوس پرسیدم که من را در نزدیکی مرکز شهر قرار می دهد
9. She signalled to the bus driver to stop.
[ترجمه ترگمان]به راننده اتوبوس اشاره کرد که بایستد
[ترجمه گوگل]او برای توقف به راننده اتوبوس گفت
[ترجمه گوگل]او برای توقف به راننده اتوبوس گفت
10. The bus driver asked them to move along.
[ترجمه ترگمان]راننده اتوبوس از آن ها خواست که حرکت کنند
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس از آنها خواست تا حرکت کنند
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس از آنها خواست تا حرکت کنند
11. The bus driver did a quick count of the empty seats.
[ترجمه ترگمان]راننده اتوبوس روی صندلی های خالی حساب کرد
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس شمارش سریع صندلی های خالی را انجام داد
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس شمارش سریع صندلی های خالی را انجام داد
12. The bus driver hooted at the man who stepped onto the road.
[ترجمه ترگمان]راننده اتوبوس به مردی که وارد جاده شده بود، هوهو کرد
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس در مردی که بر روی جاده گام برداشته بود، شانه کرد
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس در مردی که بر روی جاده گام برداشته بود، شانه کرد
13. I asked the bus driver to put me off near the hotel.
[ترجمه ترگمان]از راننده اتوبوس خواستم که منو ببره به هتل
[ترجمه گوگل]من از راننده اتوبوس پرسیدم که من را در نزدیکی هتل قرار می دهد
[ترجمه گوگل]من از راننده اتوبوس پرسیدم که من را در نزدیکی هتل قرار می دهد
14. The former bus driver was found gunned down in the driveway to his home in Greta Avenue on Sunday morning.
[ترجمه ترگمان]راننده اتوبوس قبلی، صبح روز یکشنبه در خیابان گرتا به خانه او رفت
[ترجمه گوگل]راننده سابق اتوبوس در روز یکشنبه صبح در خیابان گرتا به خانه خود رانده شد
[ترجمه گوگل]راننده سابق اتوبوس در روز یکشنبه صبح در خیابان گرتا به خانه خود رانده شد
پیشنهاد کاربران
راننده اتوبوس
راننده اتوبوس - کسی که اتوبوس را می راند
کلمات دیگر: