ورقه ی آلومینیومی
aluminum foil
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• tin foil, very thin sheets of aluminum used for wrapping and preserving foodstuffs
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] ورق آلومینیومی
جملات نمونه
1. Remove turkey from oven and cover with aluminum foil for 15 to 20 minutes before carving.
[ترجمه ترگمان]بوقلمون را از فر بردارید و با فویل آلومینیومی برای ۱۵ تا ۲۰ دقیقه قبل از حکاکی، آن را بپوشانید
[ترجمه گوگل]بوقلمون را از اجاق بریزید و با فویل آلومینیومی بپاشید تا 15 تا 20 دقیقه قبل از حک کردن
[ترجمه گوگل]بوقلمون را از اجاق بریزید و با فویل آلومینیومی بپاشید تا 15 تا 20 دقیقه قبل از حک کردن
2. Manning had some aluminum foil that they were tinkering with at the plant.
[ترجمه ترگمان]منینگ یک فویل آلومینیوم داشت که آن ها با کارخانه کار می کردند
[ترجمه گوگل]منینگ برخی از فویل آلومینیومی داشت که آنها در گیاه با آن کار میکردند
[ترجمه گوگل]منینگ برخی از فویل آلومینیومی داشت که آنها در گیاه با آن کار میکردند
3. Cover terrine mold with aluminum foil and place mold in baking pan.
[ترجمه ترگمان]قالب terrine را با فویل آلومینیوم بپوشانید و قالب را در ماهی تابه بریزید
[ترجمه گوگل]قالب تورتین را با فویل آلومینیومی مخلوط کنید و قالب را در تابه بپوشانید
[ترجمه گوگل]قالب تورتین را با فویل آلومینیومی مخلوط کنید و قالب را در تابه بپوشانید
4. Cut four sheets of heavy duty aluminum foil into 8-inch squares.
[ترجمه ترگمان]چهار ورق ورقه آلومینیومی از عوارض سنگین را به مربع های ۸ اینچی ببرید
[ترجمه گوگل]چهار ورق فویل آلومینیوم سنگین را به مربع های 8 اینچ بریزید
[ترجمه گوگل]چهار ورق فویل آلومینیوم سنگین را به مربع های 8 اینچ بریزید
5. CutRite was a leap in convenience, but aluminum foil carried wrapping to another level.
[ترجمه ترگمان]CutRite یک جهش در راحتی بود، اما فویل آلومینیوم بسته به سطح دیگر بود
[ترجمه گوگل]CutRite یک شتاب در راحتی بود، اما فویل آلومینیومی در سطح دیگری قرار داشت
[ترجمه گوگل]CutRite یک شتاب در راحتی بود، اما فویل آلومینیومی در سطح دیگری قرار داشت
6. By surrounding the radio with aluminum foil, we neutralize or block the radio waves.
[ترجمه ترگمان]با احاطه کردن رادیو با فویل آلومینیومی، ما امواج رادیویی را خنثی یا مسدود می کنیم
[ترجمه گوگل]با دور زدن رادیو با فویل آلومینیومی، امواج رادیویی را خنثی یا مسدود می کنیم
[ترجمه گوگل]با دور زدن رادیو با فویل آلومینیومی، امواج رادیویی را خنثی یا مسدود می کنیم
7. Meat should-be tender and juicy. Cover pheasant with aluminum foil and let rest in a warm place.
[ترجمه ترگمان]گوشت باید نرم و آبدار باشد قرقاول را با فویل آلومینیوم بپوشانید و بگذارید در جای گرم استراحت کنید
[ترجمه گوگل]گوشت باید ملایم و آبدار باشد پوشش فازاز را با فویل آلومینیوم بگذارید و در یک محل گرم بمانید
[ترجمه گوگل]گوشت باید ملایم و آبدار باشد پوشش فازاز را با فویل آلومینیوم بگذارید و در یک محل گرم بمانید
8. Cover with aluminum foil to keep warm.
[ترجمه ترگمان]با فویل آلومینیوم بپوشانید تا گرم نگه دارید
[ترجمه گوگل]پوشش را با فویل آلومینیومی برای گرم نگه داشتن
[ترجمه گوگل]پوشش را با فویل آلومینیومی برای گرم نگه داشتن
9. Cover pheasant with aluminum foil and let rest in a warm place.
[ترجمه ترگمان]قرقاول را با فویل آلومینیوم بپوشانید و بگذارید در جای گرم استراحت کنید
[ترجمه گوگل]پوشش فازاز را با فویل آلومینیوم بگذارید و در یک محل گرم بمانید
[ترجمه گوگل]پوشش فازاز را با فویل آلومینیوم بگذارید و در یک محل گرم بمانید
10. Audio - Visual the fourth layer of aluminum foil is aluminized layer.
[ترجمه ترگمان]صوتی - لایه چهارم فویل آلومینیومی، لایه aluminized است
[ترجمه گوگل]صوتی - ویژوال لایه چهارم فویل آلومینیومی لایه آلومینیوم است
[ترجمه گوگل]صوتی - ویژوال لایه چهارم فویل آلومینیومی لایه آلومینیوم است
11. Anodized aluminum foil for a drum and a leaflet foil.
[ترجمه ترگمان]فویل آلومینیومی anodized برای یک طبل و یک فویل پلاستیکی
[ترجمه گوگل]فویل آلومینیوم آنودایز برای یک درام و فویل برگه
[ترجمه گوگل]فویل آلومینیوم آنودایز برای یک درام و فویل برگه
12. Closed packing with moisture-proof plastic bag or aluminum foil bag inside, packing with carton boxes outside.
[ترجمه ترگمان]بسته بندی بسته با کیسه پلاستیکی ضد رطوبت و یا کیسه فویل آلومینیوم در داخل، بسته بندی کردن جعبه کارتن در بیرون
[ترجمه گوگل]بسته بندی بسته با کیسه های پلاستیکی رطوبت یا کیسه های آلومینیومی فویل در داخل، بسته بندی با جعبه کارتن در خارج
[ترجمه گوگل]بسته بندی بسته با کیسه های پلاستیکی رطوبت یا کیسه های آلومینیومی فویل در داخل، بسته بندی با جعبه کارتن در خارج
13. The barrier that's often use the aluminum foil composites and aluminum materials.
[ترجمه ترگمان]مانع که اغلب از کامپوزیت های فویل آلومینیوم و مواد آلومینیومی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]مانع که اغلب از کامپوزیت های فویل آلومینیوم و مواد آلومینیومی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]مانع که اغلب از کامپوزیت های فویل آلومینیوم و مواد آلومینیومی استفاده می شود
14. Closed packing with moisture-proof plastic bag or aluminum foil bag inside, packing with carton outside.
[ترجمه ترگمان]بسته بندی بسته با کیسه پلاستیکی ضد رطوبت و یا کیسه فویل آلومینیوم در داخل، بسته بندی با کارتن در بیرون
[ترجمه گوگل]بسته بندی بسته با کیسه های پلاستیکی رطوبت یا کیسه های آلومینیومی فویل در داخل، بسته بندی با کارتن در خارج
[ترجمه گوگل]بسته بندی بسته با کیسه های پلاستیکی رطوبت یا کیسه های آلومینیومی فویل در داخل، بسته بندی با کارتن در خارج
کلمات دیگر: