نگاره سازی کامپیوتری
computer graphics
نگاره سازی کامپیوتری
انگلیسی به فارسی
نگارهسازی کامپیوتری
گرافیک کامپیوتری، نگاره سازی کامپیوتری
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: images produced with computer technology, or the technology itself.
• (2) تعریف: the study or profession of producing images with computer technology.
• visual images produced on a computer
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] گرافیک کامپیوتری ؛ نگاره سازی کامپیوتری
[زمین شناسی] طرح های رایانه ای نقشه ها و نمودارها که مستقیم از داده هایی ترسیم شده اند که در بانک های اطلاعاتی رایانه ای ذخیره شده اند و مناسب برای چاپ با حداقل تلاش یا کار نقشه برداری می باشند.
[زمین شناسی] طرح های رایانه ای نقشه ها و نمودارها که مستقیم از داده هایی ترسیم شده اند که در بانک های اطلاعاتی رایانه ای ذخیره شده اند و مناسب برای چاپ با حداقل تلاش یا کار نقشه برداری می باشند.
جملات نمونه
1. Computer graphics will give your presentation the professional touch.
[ترجمه ترگمان]گرافیک رایانه ای به ارائه اطلاعات حرفه ای به شما کمک خواهد کرد
[ترجمه گوگل]گرافیک کامپیوتری لمس حرفه ای خود را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]گرافیک کامپیوتری لمس حرفه ای خود را ارائه می دهد
2. If you're a novice to working with computer graphics, you should buy this CD-ROM.
[ترجمه ترگمان]اگر شما تازه کار هستید و می خواهید با گرافیک رایانه ای کار کنید، باید این سی دی را بخرید
[ترجمه گوگل]اگر شما یک تازه کار برای کار با گرافیک کامپیوتری هستید، باید این CD-ROM را بخرید
[ترجمه گوگل]اگر شما یک تازه کار برای کار با گرافیک کامپیوتری هستید، باید این CD-ROM را بخرید
3. The movie was made with state-of-the-art computer graphics.
[ترجمه ترگمان]این فیلم با گرافیک رایانه ای ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این فیلم با گرافیک کامپیوتری پیشرفته ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این فیلم با گرافیک کامپیوتری پیشرفته ساخته شده است
4. There are also workshops involving computer graphics and Meccano.
[ترجمه ترگمان]همچنین کارگاه هایی با گرافیک رایانه ای و Meccano وجود دارد
[ترجمه گوگل]همچنین کارگاه های آموزشی مربوط به گرافیک کامپیوتری و مکانو وجود دارد
[ترجمه گوگل]همچنین کارگاه های آموزشی مربوط به گرافیک کامپیوتری و مکانو وجود دارد
5. The organisation published a draft standard on computer graphics at the end of March.
[ترجمه ترگمان]این سازمان پیش نویس یک استاندارد کامپیوتر را در اواخر ماه مارس منتشر کرد
[ترجمه گوگل]این سازمان در اواخر ماه مارس یک پیش نویس استاندارد در گرافیک کامپیوتری منتشر کرد
[ترجمه گوگل]این سازمان در اواخر ماه مارس یک پیش نویس استاندارد در گرافیک کامپیوتری منتشر کرد
6. Computer graphics gave the creature a watery look.
[ترجمه ترگمان]گرافیک رایانه ای به این مخلوق یک ظاهر آبکی داد
[ترجمه گوگل]گرافیک کامپیوتری این موجود را یک نگاه آبدار به خود جلب کرد
[ترجمه گوگل]گرافیک کامپیوتری این موجود را یک نگاه آبدار به خود جلب کرد
7. Computer graphics should now make the same kind of inroads into feature film production that they already have in television.
[ترجمه ترگمان]گرافیک رایانه ای در حال حاضر باید همان نوع پیشرفت را در تولید فیلم داشته باشد که آن ها هم اکنون در تلویزیون دارند
[ترجمه گوگل]گرافیک کامپیوتری هم اکنون باید همانند فیلمهای تولیدی که در تلویزیون داشته باشند، درگیر شود
[ترجمه گوگل]گرافیک کامپیوتری هم اکنون باید همانند فیلمهای تولیدی که در تلویزیون داشته باشند، درگیر شود
8. This is where computer graphics comes to the geometer's aid.
[ترجمه ترگمان]این جایی است که گرافیک رایانه ای به کمک geometer می آید
[ترجمه گوگل]این جایی است که گرافیک کامپیوتری به کمک geometer می آید
[ترجمه گوگل]این جایی است که گرافیک کامپیوتری به کمک geometer می آید
9. The music and computer graphics for the movie were developed in tandem.
[ترجمه ترگمان]موسیقی و گرافیک رایانه ای برای این فیلم به صورت tandem توسعه یافت
[ترجمه گوگل]گرافیک موسیقی و کامپیوتر برای فیلم در کنار یکدیگر توسعه یافت
[ترجمه گوگل]گرافیک موسیقی و کامپیوتر برای فیلم در کنار یکدیگر توسعه یافت
10. Complex computer graphics were used to create the film's special effects.
[ترجمه ترگمان]گرافیک رایانه ای پیچیده برای ایجاد جلوه های ویژه فیلم مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]گرافیک کامپیوتری مجتمع برای ایجاد جلوه های ویژه فیلم استفاده شده است
[ترجمه گوگل]گرافیک کامپیوتری مجتمع برای ایجاد جلوه های ویژه فیلم استفاده شده است
11. It may include packaging, illustration and computer graphics.
[ترجمه ترگمان]آن می تواند شامل بسته بندی، تصویرسازی و گرافیک رایانه ای باشد
[ترجمه گوگل]ممکن است شامل بسته بندی، تصویر و گرافیک کامپیوتری باشد
[ترجمه گوگل]ممکن است شامل بسته بندی، تصویر و گرافیک کامپیوتری باشد
12. Computer graphics is, among other things, just what the mathematician needed: an appropriate mechanism for turning algebra into forms.
[ترجمه ترگمان]گرافیک رایانه ای در میان چیزهای دیگر همان چیزی است که ریاضیدان نیاز دارد: یک مکانیزم مناسب برای تبدیل جبر به فرم
[ترجمه گوگل]گرافیک کامپیوتری، در میان چیزهای دیگر، فقط آنچه را که ریاضیدان نیاز به یک مکانیزم مناسب برای تبدیل جبر به اشکال
[ترجمه گوگل]گرافیک کامپیوتری، در میان چیزهای دیگر، فقط آنچه را که ریاضیدان نیاز به یک مکانیزم مناسب برای تبدیل جبر به اشکال
13. Bresenham algorithm is the field of computer graphics the most widely used linear scan conversion algorithm.
[ترجمه ترگمان]الگوریتم Bresenham، حوزه گرافیک رایانه ای است که پرکاربردترین الگوریتم تبدیل اسکن خطی است
[ترجمه گوگل]الگوریتم Bresenham زمینه گرافیک کامپیوتری است که به طور گسترده مورد استفاده الگوریتم تبدیل خطی اسکن است
[ترجمه گوگل]الگوریتم Bresenham زمینه گرافیک کامپیوتری است که به طور گسترده مورد استفاده الگوریتم تبدیل خطی اسکن است
14. The trend of computer graphics hardware is to increase the graphic processing speed.
[ترجمه ترگمان]گرایش سخت افزار کامپیوتر به افزایش سرعت پردازش گرافیکی است
[ترجمه گوگل]روند سخت افزار گرافیک کامپیوتر افزایش سرعت پردازش گرافیکی است
[ترجمه گوگل]روند سخت افزار گرافیک کامپیوتر افزایش سرعت پردازش گرافیکی است
پیشنهاد کاربران
computer graphics ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: نگاشتار رایانهای
تعریف: اثری نگاشتاری یا تصویری که رایانه آن را طراحی و اجرا میکند
واژه مصوب: نگاشتار رایانهای
تعریف: اثری نگاشتاری یا تصویری که رایانه آن را طراحی و اجرا میکند
کلمات دیگر: