دستیابی مسقیم
direct access
دستیابی مسقیم
انگلیسی به فارسی
دستیابی مسقیم
انگلیسی به انگلیسی
• straight approach, immediate entrance, direct approach
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] دستیابی مستقیم
[زمین شناسی] دسترسی مستقیم ،دستیابی مسقیم، دسترسی مستقیم به اطلاعات سازماندهی دادهها در فایل یا روی مدیوم ذخیره به گونهای که هر عنصر آدرسی منحصر به فرد داشته باشد و به طور مستقل قابل دستیابی باشد.
[ریاضیات] دسترسی مستقیم، با دسترسی مستقیم
[زمین شناسی] دسترسی مستقیم ،دستیابی مسقیم، دسترسی مستقیم به اطلاعات سازماندهی دادهها در فایل یا روی مدیوم ذخیره به گونهای که هر عنصر آدرسی منحصر به فرد داشته باشد و به طور مستقل قابل دستیابی باشد.
[ریاضیات] دسترسی مستقیم، با دسترسی مستقیم
جملات نمونه
1. Experienced users have direct access to the main data files.
[ترجمه ترگمان]کاربران باتجربه به فایل های داده های اصلی دسترسی مستقیم دارند
[ترجمه گوگل]کاربران با تجربه دسترسی مستقیم به فایل های داده اصلی دارند
[ترجمه گوگل]کاربران با تجربه دسترسی مستقیم به فایل های داده اصلی دارند
2. Such legislation gives individuals the right of direct access to the civil courts and industrial tribunals for legal remedies for unlawful discrimination.
[ترجمه ترگمان]چنین قوانینی حق دسترسی مستقیم به دادگاه های مدنی و دادگاه های صنعتی برای درمان های قانونی را به افراد می دهد
[ترجمه گوگل]چنین قوانینی به افراد حق دسترسی مستقیم به دادگاه های مدنی و دادگاه های صنعتی برای مقاصد قانونی برای تبعیض غیرقانونی می دهد
[ترجمه گوگل]چنین قوانینی به افراد حق دسترسی مستقیم به دادگاه های مدنی و دادگاه های صنعتی برای مقاصد قانونی برای تبعیض غیرقانونی می دهد
3. But there are also forms of direct access of interests to the state, notably through relationships with individual state agencies.
[ترجمه ترگمان]اما همچنین اشکال دسترسی مستقیم به منافع کشور، خصوصا از طریق روابط با آژانس های دولتی مجزا، وجود دارد
[ترجمه گوگل]اما اشکال دسترسی مستقیم از منافع به دولت وجود دارد، به ویژه از طریق روابط با سازمان های دولتی فردی
[ترجمه گوگل]اما اشکال دسترسی مستقیم از منافع به دولت وجود دارد، به ویژه از طریق روابط با سازمان های دولتی فردی
4. Simply ideal for families it has direct access on to the beach and offers a wide range of holiday activities for children.
[ترجمه ترگمان]به سادگی برای خانواده ها ایده آل است که دسترسی مستقیم به ساحل داشته و طیف گسترده ای از فعالیت های تعطیلات را برای کودکان فراهم می کند
[ترجمه گوگل]به سادگی ایده آل برای خانواده های آن دسترسی مستقیم به ساحل و طیف گسترده ای از فعالیت های تعطیلات برای کودکان ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]به سادگی ایده آل برای خانواده های آن دسترسی مستقیم به ساحل و طیف گسترده ای از فعالیت های تعطیلات برای کودکان ارائه می دهد
5. Never before have so many people had direct access to information from every angle.
[ترجمه ترگمان]هرگز قبل از این تعداد زیادی از مردم دسترسی مستقیم به اطلاعات از هر زاویه ای نداشتند
[ترجمه گوگل]هرگز قبل از اینکه بسیاری از مردم دسترسی مستقیم به اطلاعات از هر زاویه داشته باشند
[ترجمه گوگل]هرگز قبل از اینکه بسیاری از مردم دسترسی مستقیم به اطلاعات از هر زاویه داشته باشند
6. CompuServe recently shut down direct access to certain newsgroups containing indecent photographs and material.
[ترجمه ترگمان]CompuServe به تازگی دسترسی مستقیم به برخی از newsgroups حاوی تصاویر زشت و مادی را مسدود کرده است
[ترجمه گوگل]CompuServe اخیرا دسترسی مستقیم به گروههای خبری خاصی را که حاوی عکس ها و مطالب ناخوشایند است را تعطیل می کند
[ترجمه گوگل]CompuServe اخیرا دسترسی مستقیم به گروههای خبری خاصی را که حاوی عکس ها و مطالب ناخوشایند است را تعطیل می کند
7. I have direct access to the company's database.
[ترجمه ترگمان]من دسترسی مستقیم به پایگاه داده این شرکت دارم
[ترجمه گوگل]من دسترسی مستقیم به پایگاه داده شرکت دارم
[ترجمه گوگل]من دسترسی مستقیم به پایگاه داده شرکت دارم
8. This will mean that the data requires more direct access storage space than a sequential file.
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که داده ها به فضای ذخیره سازی دسترسی مستقیم بیشتری نسبت به فایل ترتیبی نیاز دارند
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که داده ها نیاز به فضای ذخیره سازی مستقیم بیشتری نسبت به یک فایل پیوندی دارند
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که داده ها نیاز به فضای ذخیره سازی مستقیم بیشتری نسبت به یک فایل پیوندی دارند
9. This office has direct access, via covered outdoor steps between the main entrance and the carport.
[ترجمه ترگمان]این دفتر دسترسی مستقیم دارد، از طریق گام های بیرونی سرپوشیده که بین ورودی اصلی و carport قرار دارد
[ترجمه گوگل]این دفتر با دسترسی مستقیم از طریق مراحل در دسترس از طریق ورودی اصلی و carport دسترسی مستقیم دارد
[ترجمه گوگل]این دفتر با دسترسی مستقیم از طریق مراحل در دسترس از طریق ورودی اصلی و carport دسترسی مستقیم دارد
10. Electronic vaulting electronically transmits data either to direct access storage, an optical disc or another storage medium. This is a method used by banks.
[ترجمه ترگمان]اتصال الکترونیکی داده ها را به صورت الکترونیکی ارسال می کند یا به ذخیره سازی دسترسی مستقیم، یک دیسک نوری و یا یک وسیله ذخیره دیگر انتقال می دهد این روشی است که توسط بانک ها استفاده می شود
[ترجمه گوگل]سوئیچ الکترونیکی به صورت الکترونیکی داده ها را به صورت مستقیم ذخیره سازی دسترسی، یک دیسک نوری یا یک رسانه ذخیره سازی دیگر انتقال می دهد این یک روش است که توسط بانک ها استفاده می شود
[ترجمه گوگل]سوئیچ الکترونیکی به صورت الکترونیکی داده ها را به صورت مستقیم ذخیره سازی دسترسی، یک دیسک نوری یا یک رسانه ذخیره سازی دیگر انتقال می دهد این یک روش است که توسط بانک ها استفاده می شود
11. Direct Access Test Unit (DATU) is a loop conditioning system which is installed in the Metallic Facility Terminal (MFT) frame and connected through a No-Test trunk to a switching facility.
[ترجمه ترگمان]واحد تست دسترسی مستقیم (DATU)یک سیستم تهویه مطبوع است که در قاب فلزی تسهیلات فلزی نصب و از طریق یک صندوق بدون تست به تاسیسات سوئیچینگ متصل می شود
[ترجمه گوگل]واحد تست دسترسی مستقیم (DATU) یک سیستم تهویه حلقه است که در قاب ترمینال فلزی (MFT) نصب شده است و از طریق یک تست بدون تست به یک تابع تعویض متصل شده است
[ترجمه گوگل]واحد تست دسترسی مستقیم (DATU) یک سیستم تهویه حلقه است که در قاب ترمینال فلزی (MFT) نصب شده است و از طریق یک تست بدون تست به یک تابع تعویض متصل شده است
12. It has opened up a market to Apple, to which it previously had no direct access.
[ترجمه ترگمان]آن یک بازار را به اپل باز کرده است، که قبلا هیچ دسترسی مستقیمی نداشت
[ترجمه گوگل]این بازار را برای اپل باز کرده است، که قبلا دسترسی مستقیم نداشته است
[ترجمه گوگل]این بازار را برای اپل باز کرده است، که قبلا دسترسی مستقیم نداشته است
13. Candidates who successfully complete this qualification can often gain direct access to a master's degree.
[ترجمه ترگمان]داوطلبان که با موفقیت این صلاحیت را کامل کردند، اغلب می توانند دسترسی مستقیم به مدرک کارشناسی ارشد داشته باشند
[ترجمه گوگل]نامزدانی که با موفقیت این مدرک را تکمیل می کنند، اغلب می توانند به مدرک کارشناسی ارشد دسترسی پیدا کنند
[ترجمه گوگل]نامزدانی که با موفقیت این مدرک را تکمیل می کنند، اغلب می توانند به مدرک کارشناسی ارشد دسترسی پیدا کنند
14. If this message is output again it shows that some one has had direct access to the ORACLE database.
[ترجمه ترگمان]اگر این پیغام دوباره خروجی باشد، نشان می دهد که کسی دسترسی مستقیم به پایگاه داده oracle دارد
[ترجمه گوگل]اگر این پیام دوباره تولید شود، نشان می دهد که برخی از آنها دسترسی مستقیم به پایگاه داده اوراکل داشته اند
[ترجمه گوگل]اگر این پیام دوباره تولید شود، نشان می دهد که برخی از آنها دسترسی مستقیم به پایگاه داده اوراکل داشته اند
15. A pay-per-view service exists for those who do not have direct access to electronic journal articles via subscriptions.
[ترجمه ترگمان]خدمات مشاهده برای افرادی وجود دارد که دسترسی مستقیم به مقالات مجلات الکترونیکی از طریق اشتراک ندارند
[ترجمه گوگل]خدمات پرداختی برای مشاهده وجود دارد برای کسانی که دسترسی مستقیم به مقالات مجله الکترونیکی از طریق اشتراک ندارند
[ترجمه گوگل]خدمات پرداختی برای مشاهده وجود دارد برای کسانی که دسترسی مستقیم به مقالات مجله الکترونیکی از طریق اشتراک ندارند
کلمات دیگر: