علم کامپیوتر، علوم کامپیوتر
computer science
علم کامپیوتر، علوم کامپیوتر
انگلیسی به فارسی
علم کامپیوتر، علوم کامپیوتر
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the science and study of computers, including how they are made and how they work.
• field which studies the performance and function of computers
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] علوم کامپیوتر ؛ علم کامپیوتر - علم کامپیوتر - مطالعه ی ریاضی و علمی و کارایی های احتمالی کامپیوتر . علم کامپیوتر زمینه ی بسیار گسترده ای است که شامل ریاضیات محض ( نگاه کنید به helting problem , complexity theory )، مهندسی ( نگاه کنید به computer architecture)، مدیریت ( نگاه کنید به software engineering ) و حتی مطالعه ی فکر بشر ( نگاه کنید به artificial intelligence) است . در حقیقت متخصصان علم کامپوتر، غالباً در هر زمینه ای که کامپیوتر کابرد داشته باشد، فعالیت می کند . امروزه علم کامپیوتر از آموزش صرف فراتر رفته است، و حتی درک تکنولوژی آینده به کمک علم کامپیوتر امکان پذیر است .
[ریاضیات] علم کامپیوتر
[ریاضیات] علم کامپیوتر
مترادف و متضاد
the study of computers
Synonyms: artificial intelligence, computer-aided learning, computer-aided testing, computer technology, cybernetics, data processing, information retrieval, information technology, natural language processing, neural networks, operating systems, programming, programming languages, robotics, simulation, systems analysis
جملات نمونه
1. A degree in computer science offers a fast track to the top.
[ترجمه ترگمان]یک درجه در علوم کامپیوتر یک مسیر سریع را به بالا ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]مدرک علوم رایانه سریعا به سمت بالا می رود
[ترجمه گوگل]مدرک علوم رایانه سریعا به سمت بالا می رود
2. Computer science and allied subjects are not taught here.
[ترجمه ترگمان]علوم کامپیوتر و موضوعات وابسته در اینجا تدریس نمی شوند
[ترجمه گوگل]دانش کامپیوتر و موضوعات متفقین در اینجا آموزش داده نمی شود
[ترجمه گوگل]دانش کامپیوتر و موضوعات متفقین در اینجا آموزش داده نمی شود
3. The employment prospects for graduates in computer science are excellent.
[ترجمه ترگمان]چشم اندازه ای اشتغال برای فارغ التحصیلان علوم کامپیوتر بسیار عالی است
[ترجمه گوگل]چشم انداز اشتغال فارغ التحصیلان در علوم کامپیوتر عالی است
[ترجمه گوگل]چشم انداز اشتغال فارغ التحصیلان در علوم کامپیوتر عالی است
4. More and more people turn to computer science.
[ترجمه یئ] هر روز افراد بیشتری به علوم کامپیوتر روی می آورند
[ترجمه ترگمان]مردم بیشتر و بیشتری به علوم کامپیوتر مراجعه می کنند[ترجمه گوگل]مردم بیشتر و بیشتر به علوم کامپیوتر می روند
5. British scientists have brought computer science to bear on this problem.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان انگلیسی علوم کامپیوتر را برای تحمل این مشکل به ارمغان آورده اند
[ترجمه گوگل]دانشمندان بریتانیایی دانش کامپیوتری را برای این مشکل به ارمغان آورده اند
[ترجمه گوگل]دانشمندان بریتانیایی دانش کامپیوتری را برای این مشکل به ارمغان آورده اند
6. Computer science is now a fully - fledged academic subject.
[ترجمه ترگمان]علوم کامپیوتر در حال حاضر یک موضوع علمی کاملا تکامل یافته است
[ترجمه گوگل]دانش کامپیوتری در حال حاضر یک موضوع علمی جامع است
[ترجمه گوگل]دانش کامپیوتری در حال حاضر یک موضوع علمی جامع است
7. It is possible to combine Computer Science with other subjects, for example Physics.
[ترجمه ترگمان]این امکان وجود دارد که علم رایانه را با موضوعات دیگر ترکیب کند، به عنوان مثال، فیزیک
[ترجمه گوگل]ممکن است علم رایانه را با موضوعات دیگر، به عنوان مثال فیزیک، ترکیب کنیم
[ترجمه گوگل]ممکن است علم رایانه را با موضوعات دیگر، به عنوان مثال فیزیک، ترکیب کنیم
8. No knowledge of computer science or of the printing industry would be assumed.
[ترجمه ترگمان]هیچ دانشی از علوم کامپیوتر یا صنعت چاپ در نظر گرفته نشده است
[ترجمه گوگل]بدون دانش علم کامپیوتر و یا صنایع چاپی فرض نمی شود
[ترجمه گوگل]بدون دانش علم کامپیوتر و یا صنایع چاپی فرض نمی شود
9. Jef Raskin had degrees in computer science and philosophy.
[ترجمه ترگمان]جف راسکین در علوم کامپیوتر و فلسفه مدرک داشت
[ترجمه گوگل]جف راسکین دارای رشته های علوم رایانه و فلسفه بود
[ترجمه گوگل]جف راسکین دارای رشته های علوم رایانه و فلسفه بود
10. Computational Physics students take a first-level course in Computer Science.
[ترجمه ترگمان]دانشجویان فیزیک محاسباتی اولین دوره در علوم کامپیوتر را به خود اختصاص می دهند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان فیزیک محاسباتی دوره ی ابتدایی را در علوم کامپیوتر می گذرانند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان فیزیک محاسباتی دوره ی ابتدایی را در علوم کامپیوتر می گذرانند
11. Seventh period Michael has computer science, primarily seen as a way to develop word-processing skills for college.
[ترجمه ترگمان]دوره هفتم، مایکل دارای علم کامپیوتر است که در درجه اول به عنوان راهی برای توسعه مهارت های پردازش کلمه برای کالج تلقی می شود
[ترجمه گوگل]دوره ی هفتم مایکروسافت دانش کامپیوتری را شامل می شود که در ابتدا به عنوان راهی برای توسعه مهارت های پردازش کلمه ی کالج در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]دوره ی هفتم مایکروسافت دانش کامپیوتری را شامل می شود که در ابتدا به عنوان راهی برای توسعه مهارت های پردازش کلمه ی کالج در نظر گرفته شد
12. Last October Paul embarked on a computer science degree at Edinburgh University.
[ترجمه ترگمان]اکتبر گذشته پل رشته علوم کامپیوتر را در دانشگاه ادنبورگ آغاز کرد
[ترجمه گوگل]اواخر ماه اکتبر، پلیس در رشته علوم رایانه در دانشگاه ادینبورگ وارد شد
[ترجمه گوگل]اواخر ماه اکتبر، پلیس در رشته علوم رایانه در دانشگاه ادینبورگ وارد شد
13. Applied mathematics and computer science are distinct disciplines, but they are now locked for ever in an inseparable embrace.
[ترجمه ترگمان]ریاضیات کاربردی و علوم کامپیوتر مقررات متمایزی هستند، اما در حال حاضر در آغوش جدایی ناپذیر وجود دارند
[ترجمه گوگل]ریاضیات کاربردی و علوم کامپیوتری رشته های متمایز هستند، اما در حال حاضر در آغوش جدایی ناپذیر هستند
[ترجمه گوگل]ریاضیات کاربردی و علوم کامپیوتری رشته های متمایز هستند، اما در حال حاضر در آغوش جدایی ناپذیر هستند
14. Her dream is to get a degree in computer science and then get a high-paying job.
[ترجمه ترگمان]رویای او این است که در علوم کامپیوتر درجه ای دریافت کند و سپس شغل پردرآمد خود را بدست آورد
[ترجمه گوگل]رویای او این است که یک مدرک را در علوم رایانه بدست آورید و سپس یک کار با ارزش بالا دریافت کنید
[ترجمه گوگل]رویای او این است که یک مدرک را در علوم رایانه بدست آورید و سپس یک کار با ارزش بالا دریافت کنید
15. Other disciplines, such as philosophy, psychology, and computer science, sample freely from both traditions.
[ترجمه ترگمان]سایر رشته ها مانند فلسفه، روانشناسی، و علوم رایانه، نمونه از هر دو سنت هستند
[ترجمه گوگل]رشته های دیگر، مانند فلسفه، روانشناسی، و علوم رایانه، نمونه آزادانه از هر دو سنت است
[ترجمه گوگل]رشته های دیگر، مانند فلسفه، روانشناسی، و علوم رایانه، نمونه آزادانه از هر دو سنت است
پیشنهاد کاربران
علم تکنولوژی و کامپیوتر
علوم کامپیوتر
the study of computers and hoe they can be used
کلمات دیگر: