کلمه جو
صفحه اصلی

computer simulation


معنی : شبیه سازی، کامپیوتری
معانی دیگر : شبیه سازی، کامپیوتری

انگلیسی به فارسی

شبیه‌سازی، کامپیوتری


شبیه سازی رایانهای، شبیه سازی، کامپیوتری


انگلیسی به انگلیسی

• creation of an imitated event or situation made on a computer

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] شبیه سازی کامپیوتری
[برق و الکترونیک] شبیه سازی رایانه ای
[ریاضیات] شبیه سازی کامپیوتری

مترادف و متضاد

شبیه سازی (اسم)
simulation, computer simulation, imagery, dramaturgy

کامپیوتری (اسم)
computer simulation

جملات نمونه

1. Explores the region's future using computer simulation to examine six options including a new settlement north of Cambridge.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از شبیه سازی کامپیوتری، شش گزینه از جمله یک منطقه مسکونی جدید در شمال کمبریج را بررسی کنید
[ترجمه گوگل]آینده آتی را با استفاده از شبیه سازی کامپیوتری برای بررسی شش گزینه از جمله یک حل و فصل جدید در شمال Cambridge، بررسی می کند

2. Computer simulation models which incorporate random effects have been described in this chapter.
[ترجمه ترگمان]مدل های شبیه سازی کامپیوتری که دارای اثرات تصادفی هستند در این فصل توصیف شده اند
[ترجمه گوگل]مدل های شبیه سازی کامپیوتری که اثرات تصادفی دارند، در این فصل شرح داده شده است

3. In much the same way computer simulation has been used in bioengineering in the design of prosthesis such as artificial limbs or hips.
[ترجمه ترگمان]به همین روش، شبیه سازی کامپیوتری در مهندسی طراحی دست مصنوعی مثل دست مصنوعی یا باسن استفاده شده است
[ترجمه گوگل]به طور شبیه سازی رایانه ای در مهندسی زیست شناسی در طراحی پروتز مانند اندام های مصنوعی یا باسن استفاده شده است

4. Using both experimental studies and computer simulation, existing theories of face recognition and learning in general will be evaluated and developed.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از مطالعات تجربی و شبیه سازی کامپیوتری، نظریه های موجود در مورد شناسایی و یادگیری در کل مورد ارزیابی و توسعه قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]با استفاده از هر دو مطالعات تجربی و شبیه سازی کامپیوتری، نظریه های موجود تشخیص چهره و یادگیری به طور کلی ارزیابی و توسعه می شود

5. A number of exercises would be conducted using computer simulation, rather than actual troops.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از تمرین ها با استفاده از شبیه سازی کامپیوتری انجام خواهند شد تا نیروهای واقعی
[ترجمه گوگل]تعدادی از تمرینات با استفاده از شبیه سازی کامپیوتری، به جای نیروهای واقعی انجام می شود

6. Digital or computer simulation uses the medium of mathematics to represent a system and its behaviour.
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی کامپیوتری یا کامپیوتری از محیط ریاضی برای نمایش یک سیستم و رفتار آن استفاده می کند
[ترجمه گوگل]شبیه سازی دیجیتال یا کامپیوتر از رسانه ریاضیات برای نشان دادن یک سیستم و رفتار آن استفاده می کند

7. This article expresses computer simulation of self-oscillation.
[ترجمه ترگمان]این مقاله شبیه سازی کامپیوتری از خود را بیان می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله شبیه سازی کامپیوتری نوسانات خود را بیان می کند

8. Computer simulation results show that the algorithm in this paper obtained better performance than the coherent signal subspace algorithm and reduced the computation complexity.
[ترجمه ترگمان]نتایج شبیه سازی کامپیوتری نشان می دهد که الگوریتم در این مقاله عملکرد بهتری نسبت به الگوریتم coherent signal دارد و پیچیدگی محاسباتی را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]نتایج شبیه سازی کامپیوتری نشان می دهد که الگوریتم در این مقاله عملکرد بهتر از الگوریتم زیر فضای سیگنال منسجم و کاهش پیچیدگی محاسبات را به دست آورد

9. The computer simulation shows that FRESH filter can improve the system performance considerably compared with conventional transversal filter.
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی کامپیوتری نشان می دهد که فیلتر تازه می تواند عملکرد سیستم را به طور قابل توجهی در مقایسه با فیلتر transversal معمولی بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]شبیه سازی کامپیوتری نشان می دهد که فیلتر FRESH می تواند عملکرد سیستم را به میزان قابل توجهی در مقایسه با فیلتر متقاطع متعارف بهبود بخشد

10. Then, completing computer simulation among the several platforms through general interface technology.
[ترجمه ترگمان]سپس، شبیه سازی کامپیوتری بین چندین سطح از طریق تکنولوژی واسط عمومی انجام شد
[ترجمه گوگل]سپس، با تکمیل شبیه سازی کامپیوتری در میان سیستم عامل های مختلف از طریق تکنولوژی رابط کاربری عمومی

11. Through computer simulation, the principle and feasibility of correlative interference were studied. Based on this, the various parameters' influences upon interference effect were studied.
[ترجمه ترگمان]از طریق شبیه سازی کامپیوتری، اصل و امکان پذیری دخالت همبستگی پذیری همبستگی مورد مطالعه قرار گرفت بر این اساس، پارامترهای مختلف بر تاثیر تداخل اثر می گذارند
[ترجمه گوگل]از طریق شبیه سازی کامپیوتری، اصل و امکان سنجی تداخل همبستگی مورد مطالعه قرار گرفت بر این اساس، تاثیر پارامترهای مختلف بر تأثیر تداخل مطالعه شده است

12. A computer simulation has been made for the elastic prop model tension system of the bandsaw machine on idling condition.
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی کامپیوتری برای مدل الاستیک مدل تنش ماشین the در شرایط idling ساخته شده است
[ترجمه گوگل]شبیه سازی کامپیوتری برای سیستم کشش مدل راننده الاستیک دستگاه لولا در حالت خاموش ساخته شده است

13. Computer simulation shows that the improved algorithm has better convergence performance than the conventional algorithm. It can speed up convergence rate and decrease state residual error.
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی کامپیوتری نشان می دهد که الگوریتم بهبود یافته عملکرد بهتری نسبت به الگوریتم متداول دارد این روش می تواند نرخ هم گرایی را سرعت بخشیده و خطای باقیمانده حالت را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]شبیه سازی کامپیوتری نشان می دهد که الگوریتم بهبود یافته دارای عملکرد همگرا بهتر از الگوریتم معمولی است این می تواند سرعت همگونی را افزایش دهد و خطای باقی مانده دولت را کاهش دهد

14. Computer simulation results indicate that the simplified algorithms are effective channel echo cancellation.
[ترجمه ترگمان]نتایج شبیه سازی کامپیوتری نشان می دهد که الگوریتم های ساده شده، حذف کانال موثر هستند
[ترجمه گوگل]نتایج شبیه سازی کامپیوتری نشان می دهد که الگوریتم های ساده شده، لغو اکو کانال موثر هستند

15. The results of computer simulation can provide theoretical basis for the fabrication of 16 - step Fresnel lens.
[ترجمه ترگمان]نتایج شبیه سازی کامپیوتری می تواند مبنای تیوری برای ساخت یک لنز ۱۶ مرحله ای Fresnel فراهم کند
[ترجمه گوگل]نتایج شبیه سازی کامپیوتری می تواند مبنای نظری ساختن لنز فرنل 16 مرحله ای را فراهم کند


کلمات دیگر: