کلمه جو
صفحه اصلی

however


معنی : بهر حال، هنوز، ضمنا، با اینکه، معهذا، هر قدر هم، اما، اگر چه، هر چند
معانی دیگر : به هرحال، در هرحال، با این وجود، با این همه، ولی، لیکن، باری، هرقدر هم که، هرچقدر هم که، به هرطریق، به هرنحو، به هرراه، هرطور

انگلیسی به فارسی

هرچند، اگر چه، هر قدر هم، بهر حال، هنوز، اما


با این حال، بهر حال، هنوز، ضمنا، با اینکه، اما، هر چند، اگر چه، معهذا، هر قدر هم


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
(1) تعریف: in spite of that; nevertheless.
مشابه: all the same, nevertheless

- It was the middle of winter; however, it was not very cold, and we decided to take a hike up the mountain.
[ترجمه غزل] این وسط زمستان بود باین حال خیلی سرد نبود و ما تصمیم گرفتیم که به قله برسیم
[ترجمه Parham] وسط زمستان بود با این حال خیلی سرد نبود ، و ما تصمیم گرفتیم که به قله برسیم
[ترجمه Negar SH] اواسط زمستان بود؛ با این حال، هوا خیلی سرد نبود و ما تصمیم گرفتیم که از کوه بالا برویم
[ترجمه شما] هوا با اینکه میانهٔ زمستان بود، خیلی سرد نمی نمود و ما تصمیم گرفتیم که از کوه بالا برویم.
[ترجمه ترگمان] در وسط زمستان بود؛ با این حال، هوا خیلی سرد نبود و ما تصمیم گرفتیم که کوه را پیاده روی کنیم
[ترجمه گوگل] این وسط زمستان بود؛ با این حال، آن را بسیار سرد بود، و ما تصمیم گرفتیم که به قله برسیم
- Taking vitamin supplements can have some health benefits; however, it is no substitute for eating a balanced diet.
[ترجمه ترگمان] مصرف ویتامین می تواند فوایدی برای سلامتی داشته باشد؛ با این حال، هیچ جایگزینی برای خوردن یک رژیم متعادل وجود ندارد
[ترجمه گوگل] مصرف مکمل های ویتامین می تواند منافع بهداشتی داشته باشد با این حال، جایگزینی برای رژیم غذایی متعادل نیست

(2) تعریف: on the other hand; by contrast.

- I'm sure you'll like the product. If, however, you are unsatisfied with it, you may return it for a refund.
[ترجمه محمد م] من مطمئن هستم که شما به محصول ما علاقه خواهید داشت، با این وجود، اگر شما از این محصول ناراضی هستید میتوانید آن را مرجوع کرده و پول خود را پس بگیرید.
[ترجمه *] من مطمئن هستم که از محصول خوشتان خواهد آمد. با این حال اگر که ناراضی بودید میتوانید محصول را مرجوع کرده و پول خود را پس بگیرید.
[ترجمه پانيذ] من یقین دارم که شما از محصول ما راضی خواهید بود و از آن خوشتان می آید با این حال اگر از محصول ناراضی بودید میتوانید محصول را پس داده و پولی را که پرداخته بودید پس بگیرید
[ترجمه ترگمان] مطمئنم که از محصول خوشت میاد اگر با این حال، شما از این موضوع ناراضی هستید، می توانید آن را برای refund پس بدهید
[ترجمه گوگل] من مطمئن هستم محصول شما را دوست دارم اگر، با این حال، شما با آن ناراضی هستید، ممکن است آن را برای بازپرداخت به شما بازگردانید
- The students are doing better in reading; however, their math skills still need improvement.
[ترجمه DJ BINAM] دانش آموزان در خواندن بهتر هستند اما مهارت های ریاضیات ان ها به بهبود واقعی و زیادی احتیاج دارد
[ترجمه ترگمان] دانش آموزان در مطالعه بهتر عمل می کنند؛ با این حال، مهارت های ریاضی آن ها هنوز به بهبود نیاز دارد
[ترجمه گوگل] دانش آموزان در خواندن بهتر عمل می کنند؛ با این حال، مهارت های ریاضی آنها هنوز به بهبود نیاز دارند
- We expected him to be grateful. He was rather offended, however.
[ترجمه شما] ما از او انتظار قدرشناسی داشتیم، با این همه، او اندکی دل چرکین شد.
[ترجمه ترگمان] ما انتظار داشتیم که او سپاسگزار باشد با این حال، اندکی رنجیده خاطر شده بود
[ترجمه گوگل] ما انتظار داشتیم که سپاسگزار باشیم با این حال، او نسبت به جرم محکوم شد

(3) تعریف: to whatever degree or extent; no matter how.

- However badly their son behaves, they never punish him.
[ترجمه ستایش زاهدی] با اینکه پسرشان به بدی رفتار می کند هیچوقت او را تنبیه نمی کنند
[ترجمه شما] علی رغم رفتار ناشایست پسرشان، هیچ وقت او را تنبیه نمی کنند.
[ترجمه ترگمان] با این حال پسرشان به سختی رفتار می کند و هرگز او را مجازات نمی کنند
[ترجمه گوگل] باوجود اینکه پسرشان رفتار می کند، آنها هرگز او را مجازات نمی کنند
- She'll finish the project, however long it may take her.
[ترجمه ترگمان] با این حال، او این پروژه را تمام خواهد کرد، هر چند که ممکن است طول بکشد
[ترجمه گوگل] او پروژه را تمام خواهد کرد، با این حال طولانی ممکن است او را بگیرد

(4) تعریف: in whatever manner or way.

- However you pronounce it, it still doesn't sound appetizing to me.
[ترجمه شما] هر چند شما این را تلفظ می کنید، [اما] هنوز برای من گوش نواز به نظر نمی رسد.
[ترجمه ترگمان] هر چند شما این را تلفظ می کنید، این صدا هنوز برای من مطبوع نیست
[ترجمه گوگل] با این حال شما آن را تلفظ می کنید، هنوز برای من اشتها آور نیست

(5) تعریف: how; by what means (used emphatically when the speaker is surprised or incredulous).

- My ring! However did you find it?
[ترجمه ترگمان] ! حلقه ام با این حال، آن را پیدا کردید؟
[ترجمه گوگل] حلقه من! با این حال شما آن را پیدا کردید؟
- However do you think you will get the money for a project like that?!
[ترجمه ستایش زاهدی] به هر حال ، شما فکر میکنید برای همچین پروژه ای پول خواهید گرفت؟!
[ترجمه ترگمان] با این حال، آیا فکر می کنید که این پول را برای یک پروژه مانند آن می گیرید؟ !
[ترجمه گوگل] با این حال شما فکر می کنید پول برای پروژه ای مثل این را دریافت خواهید کرد ؟!
حرف ربط ( conjunction )
• : تعریف: in whatever manner or way.

- Please fix it however you can.
[ترجمه ترگمان] هر قدر هم که می توانید آن را تصحیح کنید
[ترجمه گوگل] لطفا با این وجود شما می توانید آن را تعمیر کنید
- They had to take care of their children however they could.
[ترجمه ترگمان] با این حال ناچار بودند از بچه هایشان مراقبت کنند
[ترجمه گوگل] آنها مجبور بودند از فرزندان خود مراقبت کنند، هرچند که می توانستند

• in any event, anyway
how?, in what way?
you use however when you are adding a comment which contrasts with what has just been said.
you can use however before an adjective or adverb to emphasize that the degree or extent of something cannot change a situation.
you use however many or however much after `or' at the beginning of a clause to indicate that you do not know the exact quantity or size of something, and that it is not important; an informal use.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] اما، با این وجود، به هر حال، ولی

مترادف و متضاد

بهر حال (قید)
though, however, howsoever, anyhow, anyway, nohow, whether or no, whether or not, willy-nilly

هنوز (قید)
still, yet, nevertheless, however, as yet

ضمنا (قید)
nevertheless, however, simultaneously, at the same time, meantime, meanwhile, by the way, in the interim, withal

با اینکه (قید)
however

معهذا (حرف ربط)
nevertheless, however

هر قدر هم (حرف ربط)
however

اما (حرف ربط)
however, but, as regards, as respects

اگر چه (حرف ربط)
albeit, although, though, however, howbeit

هر چند (حرف ربط)
although, however, howbeit, howsoever

still, nevertheless


Synonyms: after all, all the same, anyhow, be that as it may, but, despite, for all that, howbeit, in spite of, nonetheless, notwithstanding, on the other hand, per contra, though, withal, without regard to, yet


جملات نمونه

1. he can go however he likes
او می تواند به هر طریقی که می خواهد برود.

2. you can't buy love, however rich you are
هرچقدر هم که پولدار باشی عشق را نمی توانی بخری.

3. he will never pass the exam however hard he studies
هرچقدر هم که درس بخواند در امتحان قبول نخواهد شد.

4. he leaves the window open all night however cold it is
با وجود سردی هوا تمام شب پنجره را باز می گذارد.

5. No country, however rich, can afford the waste of its human resources.
[ترجمه محمد] هیچ کشوری، هر چقدر ثروتمند، نمیتواند موجب اتلاف منابع انسانی نشود.
[ترجمه ترگمان]هیچ کشوری، با این حال، قادر به خرید منابع انسانی خود نیست
[ترجمه گوگل]هر کشوری که با آن ثروتمند نیست، می تواند از اتلاف منابع انسانی خود جلوگیری کند

6. However did Mina manage to bluff her way into that job?
[ترجمه ترگمان]با این حال مینا توانست راه خود را به این شغل باز کند؟
[ترجمه گوگل]با این حال مینا توانست راه خود را به این کار منحرف کند؟

7. Most of us, however, take life for granted. We know that one day we must die, but usually we picture that day as far in the future. When we are in buoyant health, death is all but unimaginable. We seldom think of it. The days stretch out in an endless vista. So we go about our petty tasks, hardly aware of our listless attitude toward life.
[ترجمه ترگمان]با این حال اکثر ما زندگی را مسلم فرض می کنیم ما می دانیم که یک روز باید بمیریم، اما معمولا آن روز را در آینده تصویر می کنیم هنگامی که ما در سلامت شناور هستیم، مرگ تنها چیزی نیست که غیرقابل تصور است به ندرت به آن فکر می کنیم روزها به چشم انداز بی پایان کشیده می شوند بنابراین ما به کاره ای کوچک مان می پردازیم و به ندرت از نگرش listless نسبت به زندگی آگاه می شویم
[ترجمه گوگل]با این حال، اکثر ما زندگی را به عنوان اعطا می کنیم ما می دانیم که یک روز ما باید بمیریم، اما معمولا ما آن روز را در آینده به تصویر می کشیم وقتی که ما در سلامت شناور هستیم، مرگ همه چیز غیر قابل تصور است ما به ندرت از آن فکر می کنیم روزها در ویستا بی پایان است بنابراین ما در مورد وظایف کوچک ما، به سختی از نگرش بیخودی ما نسبت به زندگی آگاهیم

8. This was not an easy decision. It is, however, a decision that we feel is dictated by our duty.
[ترجمه ترگمان]این یک تصمیم آسان نبود با این حال، این تصمیمی است که ما احساس می کنیم توسط وظیفه ما دیکته می شود
[ترجمه گوگل]این یک تصمیم آسان نبود با این وجود، تصمیم ما احساس می شود که وظیفه ما است

9. When alive ,we may probably offend some people. However, we must think about whether they are deserved offended.
[ترجمه ترگمان]زمانی که زنده است، ممکن است برخی از مردم را ناراحت کنیم با این حال، باید به این فکر کنیم که آیا آن ها سزاوار توهین هستند یا خیر
[ترجمه گوگل]در صورت زنده بودن، ممکن است ما احتمالا برخی از افراد را متهم کنیم با این حال، ما باید در مورد اینکه آیا آنها سزاوار متخلف هستند فکر می کنم

10. She never lost her social poise, however awkward the situation.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، او تعادل اجتماعی خود را از دست نمی داد
[ترجمه گوگل]او هرگز از نظر اجتماعی خود را از دست نداده است، با این حال وضعیت را ناتوان می کند

11. You won't move that stone, however strong you are.
[ترجمه ترگمان]به هر حال تو اون سنگ رو تکون نمی خوری، هر قدر هم که قوی باشی
[ترجمه گوگل]شما این سنگ را حرکت نخواهید داد، هرچند قوی باشید

12. He can answer the question however hard it is.
[ترجمه ترگمان]هر قدر هم که مشکل باشد، می تواند جواب سوال را بدهد
[ترجمه گوگل]او می تواند به این سوال پاسخ دهد هرچند سخت است

13. Some habits, however, was to change.
[ترجمه ترگمان]با این حال برخی عادت ها باید تغییر کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی عادتها تغییر بود

14. I'll come however busy I am.
[ترجمه Zohreh] من خواهم اومد با اینکه شلوغم
[ترجمه ترگمان]به هر حال سرم شلوغ است
[ترجمه گوگل]من با این وجود مشغول هستم

15. However, some of them try to make good use of their vacations in gaining their working experiences in summer.
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخی از آن ها تلاش می کنند تا از تعطیلات خود برای به دست آوردن تجربیات کاری خود در تابستان استفاده کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی از آنها سعی دارند از تعطیلات خود برای به دست آوردن تجربه کاری خود در تابستان استفاده کنند

It was cold and she was sick; however, she decided to go.

هوا سرد و او بیمار بود، باوجوداین تصمیم به رفتن گرفت.


At first she agreed; later, however, she changed her mind.

در آغاز موافق بود؛ ولی بعد تغییر عقیده داد.


You can't buy love, however rich you are.

هرچقدر هم که پولدار باشی، عشق را نمی‌توانی بخری.


He will never pass the exam however hard he studies.

هرچقدر هم که درس بخواند در امتحان قبول نخواهد شد.


He leaves the window open all night however cold it is.

با وجود سردی هوا تمام شب پنجره را باز می‌گذارد.


He can go however he likes.

او می‌تواند به هر طریقی که می‌خواهد برود.


پیشنهاد کاربران

با این وصف

معنی اما اگر چه به هر حال


به خاطر اینکه و. . .

به هر روی

هر جوری که

اگر چه
هر چند
به هر حال
به خاطر اینکه

با این حال

ولی. به هر حال. با این حال


در این صورت
اگر چه
حتی الوجوه

با وجود این . .

هر گونه، هرطور، هر طوری که، هر جور، هر جوری که

لیکن

هر چند . هنوز

با این حال، با این وجود، با وجود این

however = nevertheless = all the same به هر حال - باوجود این - اگرچه - هرچند

اگر چه ، با این حال

به هر حال
هرچند

بنابراین

با این وجود

درحالیکه، حال آنکه

but - not

از طرفی

بخاطر، به سبب، برای ( دلیل )

ولی به هر حال - - اگر چه با این حال - - اگرچه


به هر حال

- ضمن این که. . .
- در عین حال

However ، دو حالت داره:

1 - در معنای{ تضاد}، قیده؛ حتمن باید بعدش کاما بیاد:
. . . , However, . . . Or . . . ; However .
= هرچند، بااین وجود
فقط علامت گذاری در معنای تضاد واجبه؛

2 - در معنای {هرقدر }، حرف ربط تبعی میشه،
. . . However bad it is . . .
= هرچقدر، هرقدر هم که،
در حالت کانکتر بودن این کلمه، دیگه نیاز به علامت گذاری نیست.



چه بسا
به هر حال

با این همه
هرچند
هر طور

تا کنون ، هنوز

اگر چه ، با این وجود = but , althoug , even though ,

به هرطریق، درهرصورت، با این حال، درهر حال، به هرحال

با این تفاوت
درحالی که
اگرچه

به هر حال
با این وجود
اگرچه
هرچند
با این حال

ولی با این وجود . . . . .

اگر چه، هر چند، اما، لیکن، با این حال

با این توصیف، با تمام این اوصاف


کلمات دیگر: